Thursday, May 14, 2015
بیست و پنجم اردیبهشت: روز بزرگداشت فردوسی . فرهنگ زنان شاهنامه - کتابی در باره ی زنان شاهنامه - پیامی از محمود فاضلی بیرجندی
,br.
بیست و پنجم اردی بهشت ماه، روز بزرگداشت فردوسی است. به این مناسبت حکایتی را از کتاب چهلرمقاله ی نظامی عروضی می آورم در باره ی فردوسی
نیز به این مناسبت کتابی را از استادم جناب بهمن حمیدی معرفی می کنم با عنوان: «فرهنگ زنان شاه نامه»
کتابی است در باب همه زنان در شاهنامه. از نامداران تا گمنامان و تا هر زنی که فردوسی حتی از او به اشاره ای یاد کرده است. این کتاب کار را در باب زن در شاهنامه تمام کرده و هیچ باقی نگذاشته است. در 795 صفحه است و نشر پژواک کیوان آن را به سال 1385 منتشر کرده است. پژوهشگاه وزارت فرهنگ و ارشاد هم کتاب را پژوهشی شایسته قدردانی شناخته است. نسخه های کتاب، به فروش رفته و اینک با حروف چینی جدید در آستانه چاپ و نشر دوباره قرار دارد.
و نیز نشانی نوشته ای را هم درج می کنم که خود سال هایی پیش در معرفی این کتاب در روزنامه شرق، چاپ تهران، منتشر کرده بودم.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1137152
حکایت
(از چهار مقاله. نظامی عروضی سمرقندی.)
استاد ابوالقاسم فردوسی از دهاقین توس بود. از دیهی که آن دیه را پاژ خوانند و از ناحیت طبران است.. بزرگ دیهی است و از وی هزار مرد بیرون آید.
فردوسی در آن دیه شوکتی تمام داشت. چنان که به دخل آن ضیاع از امثال خود بی نیاز بود. و از غقب یک دختر بیش نداشت.
و شاهنامه به نظم همی کرد. بیست و پنج سال در آن کتاب مشغول شد که آن کتاب تمام کرد و الحق هیچ باقی نگذاشت و سخن را به آسمان علیین برد و در عذوبت به ماء مَعین رسانید و کدام طبع را قدرت آن باشد که سخن را بدین درجه رساند که او رسانیده است.
در نامه ای که زال همی نویسد به سام نریمان، در آن حال که با رودابه پیوستگی خواست کرد:
یکی نامه فرمود نزدیک سام
سراسر درود و نوید و خرام
وزو باد بر سام نیرم درود
خداوند شمشیر و گوپال و خود
چماننده چَرمه هنگام گرد
چراننده کرگس اندر نبرد
فزاینده باد آوردگاه
فشاننده خون ز ابر سیاه
به مردی هنر در هنر ساخته
سرش از هنرها برافراخته
من در عجم سخنی بدین فصاحت نمی بینم، و در بسیاری از سخن عرب هم.
نیز به این مناسبت کتابی را از استادم جناب بهمن حمیدی معرفی می کنم با عنوان: «فرهنگ زنان شاه نامه»
کتابی است در باب همه زنان در شاهنامه. از نامداران تا گمنامان و تا هر زنی که فردوسی حتی از او به اشاره ای یاد کرده است. این کتاب کار را در باب زن در شاهنامه تمام کرده و هیچ باقی نگذاشته است. در 795 صفحه است و نشر پژواک کیوان آن را به سال 1385 منتشر کرده است. پژوهشگاه وزارت فرهنگ و ارشاد هم کتاب را پژوهشی شایسته قدردانی شناخته است. نسخه های کتاب، به فروش رفته و اینک با حروف چینی جدید در آستانه چاپ و نشر دوباره قرار دارد.
و نیز نشانی نوشته ای را هم درج می کنم که خود سال هایی پیش در معرفی این کتاب در روزنامه شرق، چاپ تهران، منتشر کرده بودم.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1137152
حکایت
(از چهار مقاله. نظامی عروضی سمرقندی.)
استاد ابوالقاسم فردوسی از دهاقین توس بود. از دیهی که آن دیه را پاژ خوانند و از ناحیت طبران است.. بزرگ دیهی است و از وی هزار مرد بیرون آید.
فردوسی در آن دیه شوکتی تمام داشت. چنان که به دخل آن ضیاع از امثال خود بی نیاز بود. و از غقب یک دختر بیش نداشت.
و شاهنامه به نظم همی کرد. بیست و پنج سال در آن کتاب مشغول شد که آن کتاب تمام کرد و الحق هیچ باقی نگذاشت و سخن را به آسمان علیین برد و در عذوبت به ماء مَعین رسانید و کدام طبع را قدرت آن باشد که سخن را بدین درجه رساند که او رسانیده است.
در نامه ای که زال همی نویسد به سام نریمان، در آن حال که با رودابه پیوستگی خواست کرد:
یکی نامه فرمود نزدیک سام
سراسر درود و نوید و خرام
وزو باد بر سام نیرم درود
خداوند شمشیر و گوپال و خود
چماننده چَرمه هنگام گرد
چراننده کرگس اندر نبرد
فزاینده باد آوردگاه
فشاننده خون ز ابر سیاه
به مردی هنر در هنر ساخته
سرش از هنرها برافراخته
من در عجم سخنی بدین فصاحت نمی بینم، و در بسیاری از سخن عرب هم.
محمود فاضلی بیرجندی