Saturday, May 16, 2015
سه برداشت از اهمیّت شاهنامه برای ایرانیان
محمد علی فروغی جستار مشهوری با عنوان «فردوسی و اهمیت شاهنامه» نوشته که چکیده ی آن، چنین است:
"اگر فردوسی، شاهنامه را نظم نکرده بود روایات [تاریخی ایران باستان] بهحالت تاریخ بلعمی و نظایر آن در میآمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در این که اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ابقای تاریخ ایران همانا منحصر به کتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و .ابوریحان میبود .که همه به زبان عربی نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانیها از فهم آن عاجزند"
"اگر فردوسی، شاهنامه را نظم نکرده بود روایات [تاریخی ایران باستان] بهحالت تاریخ بلعمی و نظایر آن در میآمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در این که اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ابقای تاریخ ایران همانا منحصر به کتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و .ابوریحان میبود .که همه به زبان عربی نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانیها از فهم آن عاجزند"
* * *
حماسه ی مذهبی و حماسه ی ملی
نقالی و شاهنامهخوانی که در قهوهخانهها اجرا میشد، از هنرهای مردمیست که تاریخ و اساطیر ایران باستان را با ابیات برانگیزاننده ی شاهنامه در اختیار عموم مردم میگذاشت. از همان آغاز این هنرهای ملی در کنار هنرهای نمایشی با بنمایههای مذهبی مانند پردهخوانی و تعزیه اجرا میشد. درگیری بین حماسه مذهبی و حماسه ملی در ایران تازگی دارد.
جلیل دوستخواه، استاد ادبیات فارسی درباره حماسه ی مذهبی و حماسه ی ملّیی:
«حماسهی مذهبی» – هرگاه بتوان چنین عنوانی را به کار برد – سوگنامهایست برای جان باختگان در راه یک عقیده یا مرام ویژه و مخاطبان آن، پیروان همان عقیده و مذهباند. کتاب روضهالشّهدای ملا حسین واعظ کاشفی – که واژهی روضه، کوتاه کردهی آن و ترکیب روضهخوانی، اشارهای بدان است و بیشتر، روایتهای وابسته به رویداد شهادت امام سوم شیعیان در رویداد عاشورای سال ۶۱ هجری را در برمیگیرد – نمونهی مشهور این سوگنامهنویسی به شمار میآید.
مضمون «شاهنامه دوم» که اردیبهشت ماه از آن رونمایی شد، زندگی، جنگها و خطبههای علی، خلیفه چهارم و امام اول شیعیان است. علی با رستم در رقابت قرار گرفته است. زور کدامیک بیشتر است؟ حماسه مذهبی یا حماسه ملی؟
جلیل دوستخواه:
حماسهی ملی، نمایشگر کنش و کوشش اجتماعی و فرهنگی و میهندوستانهی یک ملت، از همهی تیرههای قومی و فرقههای مذهبی بر زمینهای فراگیر و بدون گرایش محدود به گروه ویژهایست و سنی و شیعی و کافر را در کنار هم به خواندن یا شنیدن مینشاند تا دریابند و بدانند که نیاکان آنها در گذشت روزگاران، چگونه اندیشیدهاند و چه گفتهاند و چه کردهاند و چرا بر جا ماندن مجموعهی یک ملت، برآیندِ کوششها و کنشهای آنهاست. شاهنامهی فردوسی، آیینهی تمام نمای این فرارَوَند دیرپای است.
* * *
خودپرستی رهبر و نادانی مردم
در نخستین بخش شاهنامه، رهبر به خطا میرود، گرفتار خودپرستی میشود و سقوط میکند. مردم هم شتابزده و شورشی و ناداناند. دوزخ ضحاکی جانشین بهشت جمشیدی میشود و معنویات از دست میرود.
جلال خالقی مطلق، شاهنامهپژوه:
این وضعیت به نام یک مشیت الهی که باید پذیرفت و با آن ساخت تبلیغ نمی گردد. بلکه مردمی که خود موجب این وضع بودند، خود نیز باید اکنون برای رفع آن دامن همت ببندند. و این همان اندیشه مبارزه میان نیک و بد در جهانبینی ایرانی است.
خالقی مطلق در سال ۱۳۴۹ کار سترگ تصحیح شاهنامه فرودسی را آغاز کرد و سرانجام در سال ۱۳۸۷ آن را به پایان رساند. نخستین بار شاهنامه به تصحیح خالقی مطلق در خارج از ایران انتشار یافت. او این کار را تقریباً به تنهایی و بدون پشتیبانی دولتها به انجام رسانده است.
متولی پروژه تولید «شاهنامه دوم» سازمان تبلیغات اسلامی است که زیر نظر «مقام معظم رهبری» کار میکند و بودجه سالانه اعلام شده آن بیش از ۲۶۰ میلیارد تومان (۲۶۰۵۵۵۹۰۰۰۰۰۰ ریال) است. این سازمان اعلام نکرده که چقدر خرج تولید «شاهنامه دوم» شده است.
خالقی مطلق بر آن است که شاهنامه به این دلیل یگانه است که مورد استقبال مورخان و ادیبان و نقاشان و نقالان قرار گرفت و این امر سبب شد که آداب و رسوم خانوادگی و اجتماعی ایرانیان به فرهنگ اسلامی منتقل شود.
خالقی مطلق:
شاهنامه مانند پلی شد که دو فرهنگ پیش از اسلام و بعد از اسلام ایران را به یکدیگر متصل ساخت و آن استمرار فرهنگ ایران که با ورود عرب آسیب بزرگی دیده بود، به وسیله شاهنامه تا حد زیادی مرمت یافت.
با این حال گاهی برخی از روشنفکران پرسشهای رادیکالی را هم در برابر شاهنامه و آفریننده آن نهادهاند. احمد شاملو در سخنرانیاش در دانشگاه برکلی، فردوسی را به تحریف شخصیتهایی مانند ضحاک و کاوه و تحریف شورشهای مردمی متهم کرد. ظاهراً هرگاه بحث تاریخ در میان میآید، تحریف هم یکی از سویههای آن است. .
.علاقه سازمان تبلیغات اسلامی به زبان و بیان شاهنامه از این لحاظ هم قابل تأمل است.
گفتاورد از: رادیو زمانه.