Saturday, September 27, 2014
مهرورزی ی والا و شگفت ِ یک سوئدی ی فرهیخته به ادب و فرهنگ ایرانی و ترجمه ی هزاران صفحه از شاهکارهای بزرگان این ادب و فرهنگ به زبان سوئدی
تنها کسی که در دنیا، نیمی از زندگی و تمامی ثروتش را در جهت انتشار و ترجمه آثار ادبی ایران، سرمایه گذاری کرده و به خاطر این کار مجبور به تحمل، تنهایی، طرد از اجتماع و خانواده و پذیرش القابی مانند الکلی، خود آزار و دیوانه شده است، یک نفر سوئدی است و چرا همه اینها را تحمل کرده است؟؟،..... بله، عشق به خیام.
>
> اریک اکسل هرملین ( ۲۲، ژوئن، ۱۸۶۰ - ۸، نوامبر، ۱۹۴۴ )
> اریک هرملین، نویسنده و سیاستمدار سوئدی بود که در ۱۴۰ سال پیش در جنوب سوئد در یک خانواه ثروتمند و اشرافی، به دنیا آمد.
>
> هرملین در دوران جوانیش به هند سفر کرد و مدتی را در آنجا گذراند و در آنجا با یک ایرانی آشنا شد که بعدها به او زبان پارسی را آموخت.
>
> در آن دوران زبان پارسی، زبان رسمی کشور هندستان بود، و بعدها انگلیسیها زبان پارسی را در هندستان ممنوع کردند و زبان هر کسی که به زبان پارسی حرف میزد را میبریدند. و اگر انگلیس این دشمن قسم خورده، روانی و بیشرم، این کار را در حدود ۱۰۰ سال پیش نکرده بود، امروز زبان پارسی، زبان مادری حداقل ۱،۵ میلیارد آدم در دنیا بود.
> ولی در آن زمان هنوز زبان پارسی، زبان رسمی هندستان بود. و هرملین پس از فرا گیری زبان پارسی و پس از بازگشت به سوئد به ترجمه آثار پارسی به سوئدی مشغول شد و حدود ۱۰ هزار صفحه از ادبیات پارسی را به سوئدی بگرداند. که از این میان میتوان از بوستان و گلستان سعدی، گلشن راز شبستری، رباعیات خیام، آثار سنائی و واعظ کاشفی، پند نامه و منطق الطیر، تذکرةالاولیا از عطّار، مثنوی از مولانا، برگزیده هایی از شاهنامه، اسکندر نامه نظامی و کلیله و دمنه را میتوان نام برد.
>
> هرملین علاقه عجیبی به خیام پیدا کرد و بر اثر تاثیری که از خیام گرفت، زندگی عارفانهای را در پیش گرفت. و چون این روش زندگی برای یک فرد اشرفی در سوئد عجیب به نظر میرسید، وی را به عنوان بیمار روانی، مدتی تحت مداوا قرار دادند ولی او همچنان به وارستگی و دوری از تجملات ادامه داد و به دهکدهای در سوئد رفته و در آنجا ۴۰ سال آخر عمر خویش را تمام وقت صرف ترجمه ادبیات پارسی به سوئدی کرد.
>
> هرملین آنچنان شیفتهٔ ادبیات ایران بود که در اروپا به عنوان، برجستهترین نماینده ادبیات ایران شناخته میشد. سفیر ایران در استکهلم در آن زمان از هرملین قدردانی کرد و مدال خورشید به او اهدا کرد.
>
> هرملین در اواخر عمر، با جانی شیفته با مولانا همدم شد، و بدون دیوان اشعار مولانا در هیچ کجا ظاهر نمیشد و تمامی تلاشش این بود که انسان اروپایی را با پیام و عرفان مولانا آشنا سازد. وی به قدری تحت تاثیر ادبیات ایران قرار گرفته بود که تمامی آثار ترجمه شده ایرانی را با سرمایه شخصی خودش چاپ و منتشر کرد و تمامی ثروت خانودگیش و نیمی از زندگانیش را در این راه گذشت، و همین کارش باعث شد که دشمنان زیادی در بین دشمنان ایران پیدا کند و به او تهمتهای از قبیل دیوانه، خود آزار و الکلی بزنند. ولی در انتها، سبک زندگی که برای خودش انتخاب کرده بود، الگوی بسیاری از اندیشمندان و نویسندگان غربی قرار گرفت و به خاطر این انسان بزرگ و شریف است که آثار ادبی ایران از سوئدی به دیگر زبانهای اروپایی ترجمه، و مورد تحسین و تقدیر قرار گرفته شده است، چرا که آثار پارسی که به وسیله وی به سوئدی ترجمه شده، از بی نقصترین و معتبر ترین، آثار ترجمه شده دنیا محسوب میشود.
نام و یادش گرامی و جاوید باد. به امید روزی که در ایران آنچنان که شایستهٔ این مرد بزرگ است، از او، قدردانی شود.
با سپاسگزاری از فرستنده (حسین توسی)