Friday, April 25, 2014

 

کاوش و جُستاری در باره ی درونمایه ی "اندیشه ی فردوسی" و مفهوم راستین ِ "پهلوانی" در فرهنگ ایرانی


دوست فرهیخته و پویا، آقای منوچهر تقوی بیات، در مهرپیامی به این نگارنده، پس از ابراز لطف، دو نکته ی کلیدی در گستره ی ادب و فرهنگ ایرانی را به میان کشیده و خواستار ِ جُستار در باره ی آنها شده اند.
با سپاس فراوان از ایشان، نخست متن پیام و سپس یادداشت کوتاه خود، در پاسخ بدان را در این جا، می آورم.
ج. د.
شنبه ششم اردیبهشت ماه ۱۳۹۳
* * *
درنگی بر اندیشه ی فردوسی
با سپاس و درود فراوان!
درود فراوان بر آن مرد نامی
خردمند و دانا، جلیل و گرامی
[ پیشکش به دکتر جلیل دوستخواه به پاس دوستی ام که جانانه است]
استاد گرامی
با درنگ در کارِ آفریننده ی فرهنگی ایرانی در هزاره ی گذشته به این باور رسیده ام که فردوسی بزرگ، انسان را در جایگاه خدایی با سیمرغ جفت و همال می داند:
به سیمرغ بنگر که دستان چه گفت
که سیر آمدستی همانا ز جفت
و به او فرمان جهان آرایی و خدایی در گیتی بر پایه ی آزمایش و دانش و خرد می دهد. او هفت صد و پنجاه سال پیش از آنتوان لوران لاوازیه آزمایش ( تجربه ) را پایه ی زندگی و دانش می دانسته است. اگر حکیم فردوسی، فلیسوفی چنان ارجمند نبود، سرانجام کارش به این سترگی که ما می بینینم، نمی شد. در شعر فردوسی می بینیم که نشیم سیمرغ ، نشیم زال بوده و آن دو جفت و همال بوده اند پس به گمان من واژه ی "نیاید" هم در این شعر می تواند "بیاید" بوده باشد. دگرگونی این واژه از آن روی پیش آمده است که در آن روزگار سیاه و تاریک کسی نمی توانسته است دریابد که فردوسی انسان را یکی از ایزدان و خدای روی زمین می دانسته است.
مگر کاین نشیمت نیاید به کار
یکی آزمایش کن از روزگار
پس، می خوانیم : « مگر کاین نشیمت بیاید بکار»؛ که آن را چنین معنا می کنم؛ شاید این نشیم به کارت بیاید برو ای دستان و با آنچه از من آموخته ای روزگار را آزمایش کن. 
نتیجه ی این چنین اندیشه ی ترانه زیر است که به شما؛ جلیلِ دوستدارِِ فردوسی، پیشکش می کنم:
برو، بر خود خدایی کن دمی تو                 تو زالی بر زمین و آدمی تو
به گیتی آزمایش کن خدایی                       همالِ زال و ال و همدمی تو
پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ خورشیدی برابر با بیست و پنجم آوریل  ۲۰۱۴ میلادی
تندرست و شاد باشید
دوستدار شما
منوچهر تقوی بیات

پ. ن.:
با درودی دوباره آیا می شود ویژگی ها و فضائل اخلاقی پهلوانی را در یک جزوه ی کوچک یا حتا یک صفحه برای نسل جوان منتشر کرد؟ چون مردم درک درستی از پهلوان ندارند فکر می کنند بابا شمل هایی مثل فیلم های فردین یا ناصر ملک مطیعی ، پهلوان هستند.

یادداشت کوتاهی از ویراستار:

من نیز با برداشت شما دوست ارجمند از اندیشه ی فردوسی، همداستانم و بر آنم که شرح این امر را می توان در صدها گفتار و کتاب شاهنامه پژوهی و فردوسی شناختی، خواند و این پژوهنده نیز، به سهم کوچک خود، از دهها سال پیش ازاین، در گفتارهای جداگانه و کتابهایش آورده که در دسترس همگان است.
کوتاه سخن این که برای شناختِ فردوسی و کهکشان اندیشه ی او و مفهوم والای پهلوانی از دیدگاه وی، چاره ای جز خواندن بُردبارانه ی متن شاهنامه و ژرفکاوی در سطرسطر آن و در کنار آن، همه ی پژوهشهای شاهنامه شناختی ی ایرانیان و جُزایرانیان، نیست.
با آرزوی کامیابی ی همه ی پویندگان این راه فرخنده.

بدرود.
ج. د.




 
 Show message history




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?