Thursday, October 07, 2010

 

قالی شویان: آیینی تیرگانی و نه مهرگانی و گفت و شنودی در باره ی «مهرگان»


 شانزدهم مهرماه 
۱۳۸۹






دو درآمد ِ تازه در پیوند با مهرگان

یک) قالی شویان، آیینی تیرگانی و نه  مهرگانی


آقای حسين زندي از انجمن ايران شناسي کهن دژ، در گفتار زیر، مراسم قالی شویان را -- که سالی یک بار در مشهد اردهال کاشان برگزارمی شود، آیینی مهرگانی شمرده است.

همه ساله هم زمان با جشن مهرگان در نقاط گوناگون کشور آئين هايي بر پا مي شود که بنا بر برخي شواهد به نظر مي رسد همان جشن باستاني مهرگان است اما با گذشت روزگار و همراه با تغييرات و تحولات اجتماعي و مذهبي دچار دگرگوني شده اند

يکي از اين مناسک ، مراسم قالي شويان در مشهد اردهال کاشان است که در بزرگداشت سالگرد به قتل رسيدن امام زاده سلطان علي فرزند امام باقر هر سال دومين جمعه ماه مهر يعني يکي دو روز پيش يا پس از مهرگان يا روز مهرگان برگزار مي شود اما پيش از پرداختن به اين آئين بايد به جايگاه و چرايي جشن و سرور در بين ايرانيان و خود جشن مهرگان اشاره شود

واژه جشن فارسي از ريشه پهلوي ( اوستايي )يسن ، يسنه ، يسنا از مصدر ((يز)) به معني ستايش و پرستش و نيايش است اما در فارسي امروز به معناي محفل شادماني ، ضيافت ، مهماني ، سرور ، شادي و عيد استفاده مي شود

ايرانيان باستان به مناسبتهاي مختلف جشن برگزار مي کردند و اين جشن ها باعث اتحاد ، نزديکي مردمان و تفاهم و موانست و رفع گرفتاري ها با کمک کردن و ياري رساندن به يکديگر بوده است اين جشن ها به لحاظ ماهيتي به چند دسته تقسيم مي شوند , مذهبي يا ديني ، حکومتي و مردمي که ماندگارترين و همه گيرترين جشن ها جشن هاي مردمي بودند و با گذشت هزاران سال هم چنان برگزار مي شوند مانند نوروز ، يلدا ، سده و ...

اما جشن هاي مذهبي که به پيروان مذهب خاصي تعلق داشتند محدودتر بودند مانند جشن کريسمس که تنها مسيحيان برگزار مي کنند

در جشن هاي حکومتي نيز به همين صورت با جا به جا شدن قدرت ، مناسبت ها و جشن ها نيز تغيير مي کردند مانند جشن 2500 ساله که پيش از انقلاب توسط حکومت پهلوي برگزار مي شد و ديگر اثري از آن نيست و جشن هايي مانند 22 بهمن که اکنون برگزار مي شود

در گاهشماري قديم سال به دوازده ماه تقسيم مي شود و هر ماه نامي دارد افزون بر اين هر روز از ماه نيز نام خاصي دارد روز اول هر ماه ( هرمزد ) نام دارد که نام خداوند است روز دوم هر ماه بهمن و روز سوم ارديبهشت و روز چهارم شهريور و... هر گاه نام روز با نام ماه يکي مي شد آن را جشن مي گرفتند مثلا نوزدهم فروردين که نام روز با نام ماه يکي مي شود را به نام جشن فروردينگان جشن مي گرفتند و يا روز چهارم شهريور که نام روز با نام ماه يکي است به آتشکده مي رفتند و مراسم شهريورگان را جشن مي گرفتند

يکي از اين جشن ها مهرگان است مهر در زبان هاي سنسکريت و اوستايي و پهلوي با اندک تفاوتي در تلفظ ميترا (mitra ) ، ميثرا ( mithra ) و ميتره (mitre ) آمده است و واژه مادر نيز از آن گرفته شده است چرا که يکي از معاني مهر زايش است و مهرگان را جشن آفرينش مي گويند مهر پيش از زرتشت يکي از خدايان هند و ايراني و مورد توجه آريايي هاي ايران بوده در وداها که از کهن ترين آثار هندوان است به معني رفيق ، همدم و ياري کننده آمده است و در ديگر متون کهن , ايزدي با صفات دارنده دشت هاي فراخ ، آگاه از کلام واپسين ، زبان آور ، دارنده هزار گوش ، خوش اندام ، زورمند ، بسيار توانا ، سود بخشنده ، سرکوب کننده ديوان ، سزاوار ستايش و ده ها صفت و نام ديگر آمده است و امروز نيز آنرا دوستي ، پيمان و خورشيد و... مي گويند

اما مهرگان در فارسي امروز واژه اي مرکب از مهر+گان (گان به صورت پسوند در همه جشن ها مانند تيرگان و ... به کار مي رود) نام جشني بزرگ است که به ايزد مهر تعلق دارد در پهلوي ميهرکان (mihrakan) و در زبان هاي قديمي ميهرکانه (mihrakana) و در عربي مهرجان آمده است (لازم به يادآوري است اهميت اين جشن به قدري است که اعراب به همه جشن ها مهرگان مي گويند و مهرگان را معادل واژه عيد به کار مي برند )

مهرگان از قديمي ترين جشن هاي ايراني است که از هزاره سوم پيش از ميلاد در فلات ايران رواج داشته و سابقه آن به پيش از آريائيان بر مي گردد مهرداد بهار معتقد است جشن نوروز و مهرگان در بين النهرين ادغام شده و به صورت نوروز امروزي درآمده است و باز مي گويد: اين جشن از اعياد اقوام برزگر بوده است و نه گله دار به همين دليل سابقه آن را در پيش از تاريخ جستجو مي کند و مي نويسد: اين جشن در بين النهرين مرسوم بوده وشش روز طول مي کشيد که از روز 16مهر آغاز مي گرديد و آن را مهرگان عام و پايان آن را مهرگان خاص مي گفتند شاهان هخامنشي در اين روز بر خلاف عرف مست مي شدند و حتي مي رقصيدند همچنين شاهنامه فردوسي پيدايي مهرگان را پيروزي ايرانيان بر ضحاک به رهبري کاوه آهنگر و تاج گذاري فريدون آورده است بر خلاف تصور برخي که معتقدند اين جشن ريشه در آئين زرتشت دارد از آنجا که در اوستا نامي از مهرگان به ميان نيامده اين جشن ارتباطي به زرتشت ندارد

مهرپرستي و ميترايسم از کهن کيش هاي ايراني است که در بسياري از اديان و جريانات اجتماعي و فکري دنيا از جمله مسيحيت اثرات مثبت و ژرفي بر جا گذارده است مانند صليب و لباس کشيشان مسيحي که هر دو از نمادهاي مهري است

مهرگان را روز تولد مشيه و مشيانه (آدم و حوا) نيز دانسته اند و به همين جهت آن را جشن آفرينش مي گويند دو ساقه گياه ريواس که همسان وهمتان و هم بالا بودند از زمين روييدند و در روز مهر از ماه مهر که صد و نود و شش روز از فروردين است به خواست اهورامزدا از کالبد گياهي به صورت انساني در مي آيند جالب است که مشيه و مشيانه هيچ برتري نسبت به هم ندارند ابوريحان مي گويد : در مهرگان مردم با روغن بدن خود را مرطوب مي کردند که هم شگون و هم نتايج طبي و بهداشتي داشت (احتمالا به خاطر عطر روغن) و هم مشک و عنبر و عود به هم هديه مي دادند و شاه، تاجی به شکل آفتاب بر سر مي نهاد و سفره اي مثل نوروز پهن مي کردند که در آن نان هاي گرد و کوچکي از هفت نوع دانه ،گندم ، جو ، ارزن ، عدس ، برنج و لوبيا و ميوه هاي فصل و شاخه هاي سبز و گل ، شکر ، سکه ي نو ، شاخه گياهي از بيد و زيتون ، به و انار که شگون داشت بر سفره مي نهادند علاوه بر آن شير و خرماي تازه و نارگيل هم قرار مي دادند بوي خوش ، سرمه دان ، آينه و کتاب اوستا هم جز سفره بود و در مجمر و آتشدان چوب هاي خوش بو و اسفند و عود مي سوزاندند دور تا دور سفره را آويشن که از سبزه هاي مقدس است تزيين مي کردند تا غروب آفتاب هر خانوادهاي گرد سفره به شادي مي پرداخت همه به هم تبريک مي گفتند کام را شيرين مي کردند و چشم ها را سرمه مي کشيدند در آن زمان بره اي را که از بدو تولد نذر (ايزدمهر)مي کردند و همراه با آدابي ويژه ،آن را پرورش مي دادند به هنگام ظهر روز مهرگان آن را در زير تابش آفتاب قرباني مي کردند (متاسفانه هنوز قرباني کردن در جامعه مرسوم است) دراين روز همه جامه ي ارغواني مي پوشيدند و مي ارغواني مي نوشيدند وارغواني رنگ مخصوص اين روزبوده است اين جشن از جشن هايي است که حتي در ميان دانشمندان و شاعران و نويسندگان همواره اهميت داشته و با آداب ويزه اي برگزار مي شده است

مهرگان با اين که در طول تاريخ دچار دگرگوني شده اما از بين نرفته است و با تفاوت هايي در چگونگي برگزاري همواره رواج داشته است

مهرگان را جشن برداشت محصول نيز گفته اند که تا پيش از ماشيني شدن کشاورزي ايران بين دهقانان رواج داشته مثلا تا دهه چهل خورشيدي کشاورزان مناطق غربي ايران در آغاز فصل برداشت محصول که تقريبا با شهريورگان روز چهارم شهريور است جمع مي شدند با شيريني و نذورات خود به مکان هاي مقدس و امام زاده ها مي رفتند و مراسمي را براي آغاز برداشت برپا مي کردند و پس از بازگشت , شروع به درو محصولات مي کردند و زماني که برداشت پايان مي يافت که معمولاچون با ادوات سنتي و اوليه صورت مي گرفت تا اوايل پاييز که با مهرگان هم زمان مي شد دوباره به همان مکان مي رفتند و با قرباني کردن و بخشيدن قسمتي از محصول خود جشن مي گرفتند .(اين مراسم اکنون در روستاي باباگرگر قروه کردستان برگزار مي شود)

اما مراسمي که در مشهد اردهال به نام قالي شويان برگزار مي شود بازمانده آيين هاي کهن ايراني است .در اين روز قاليچه اي را که نماد امام زاده است را کنار جوي آب مي گذارند و مردان چوب به دست که تعدادشان صدها نفر است .سر چوب ها را در آب خيس کرده و قطره هاي آب را روي قالي و مردم کنار قالي مي پاشند و بدين طريق قالي را غسل مي دهند .اما به چند نکته بايد توجه داشت 1-در فرهنگ شيعي شهدا را غسل نمي دهند اما در اينجا قاليچه را که نماد شهيد است غسل مي دهند وهيچ شباهتي به غسل دادن مردگان در فرهنگ اسلامي نيست 2-قبر امام زاده سلطان علي ابن امام باقر در محله جعفريه بغداد است و نمي توان گفت که امام دو فرزند با يک نام داشته است 3-تاريخ شهادت امام زاده با تقويم ايراني است و تغيير نمي کند در حالي که تاريخ ولادت و مرگ بزرگان دين اسلام با تاريخ قمري است و پيوسته در حال چرخش است .در موارد ديگر نيز شاهد بوديم ايرانيان براي در امان ماندن اماکن مقدس شان از دست اعراب تلاش ميکردند اين اماکن را به مقدسات اسلام پيوند دهند مانند مقبره کورش بزرگ که تا يک قرن پيش از اين،آن را قبر مادر حضرت سليمان مي دانستند و يا معبد سليمان در تکاب

نشانه هايي از آيين مهري و فرهنگ ايراني در اين مراسم زيبا به چشم مي خورد که درديگر ايين هاي اسلامي ديده نمي شود به طور مثال گفته مي شود مراسم آب پاشيدن بي ارتباط به باران خواهي بعد از کاشت نيست و يا برگزاري هفته بازار در حين اجراي مراسم در طول يک هفته همچنين کشتن قرباني ،نذر کردن،نمايش وبازي هاي آييني، تردستي،پرده خواني و...همچنين نام جاهاي منطقه اردهال که ريشه ايراني دارند و فارسي اند مانند گرشا،اردهال،پاپک،بارکرسپ و...که بررسي زبان شناسان رامي طلبد.

روايت ديگري وجود دارد که اين مزار را مزار کاوه آهنگر مي دانند و با توجه به گزارش شاهنامه که مهرگان را روز پيروزي کاوه آهنگر به ضحاک مي داند نمي توان اين دو جشن را بي ارتباط دانست.

خاستگاه‌ها:
۱- آثارالباقيه، ابوريحان بیرونی
۲- از اسطوره تا تاريخ، دکتر مهرداد بهار
۳- پژوهشي در اساطير ايران، دکتر مهرداد بهار
۴- جشن هاي مهرگان و سده، رضا مرادي غياث آبادي
۵- جشن هاي ايراني، محمود روح الاميني
۶- شاهنامه‌ی فردوسي

ارمغان ِ بابک مغازه‌ای (از انجمن ایران شناسی ی کهن دژ - همدان) برای خوانندگان ِ ایران‌شناخت.

امّا آقای دکتر رضا مُرادی غیاث آبادی -- که نویسنده ی گفتار بالا، نام او را در شمار ِ خاستگاه های پژوهش خود آورده است -- همانند دیگر پژوهندگان، به درستی، این مراسم را آیینی تیرگانی می داند و نه مهرگانی :    
http://www.aftab.ir/articles/art_culture/cultural_heritage/c5c1208937044_tiregan_p1.php 

دو)  گفت و شنود ِ  رادیویی ی ِ نوشین بانو شاهرخی با استاد دکتر جلال خالقی مطلق، شاهنامه پژوه ِ نامدار، در باره ی ِ «مهرگان» در "صدای ِ آلمان" 


در این جا:    
  http://www.dwelle.de/dw/article/0,,6092029,00.html     



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?