Thursday, January 29, 2009
٤: ٣٣. هفتاد و يكمين هفتهنامه: فراگير ِ ٢٢ زيرْ بخش ِ تازه ي ِ خواندني، ديدني و شنيدني
You can use any part of this site's content without any change in the text, as long as it is referenced to the site. No need for permission to use the site as a link.
Copyright © 2005- 2009
All Rights Reserved
در اين جا بخوانيد ↓
http://www.farhangiran.com/
خاستگاه: تارنماي فرهنِگ ِ ايران
اين شادباشْپيام نيز از سوي ِ انجمن ِ كهنْدژ – كه در درآمد ِ هفتهي ِ پيش (جمعه ٤ بهمن، زيرْبخش ِ ٦)، آن را شناساندم – به اين دفتر رسيدهاست كه با سپاسْگزاري از دوستان ِ كهنْدژي، در اين جا ميآورم ↓
فرارسيدن ِ جشن ِ فرخندهي ِ سَده را به تماميي ِ ايرانيان ِ پاکْنهاد در سرتاسر ِ ايران ِ فرهنگيي ِ بزرگ، شادباش ميگوييم.
هيأت ِ راهْبَريي ِ انجمن ِ ايرانْشناسي ي ِ کهنْ دژ
دهم بهمن ماه ١٣٨٧ خورشيدي
و اين هم شادباش ِ شهربراز براي ِ سَدِه، همراه با ستايشْسرود ِ منوچهري دامغاني، چكامهسراي ِ سدهي ِ پنجم ِ هجري، در وصف ِ شكوه ِ اين جشن ِ باستاني ↓
http://shahrbaraz.blogspot.com/2009/01/blog-post_28.html
٢. نگرشي دلْسوزانه به آسيبْشناسيي ِ رسانههاي ِ الكترونيك در گسترهي ِ فرهنگ ِ ما
گفتار ِ دكتر ناصر فكوهي با عنوان ِ ريشخندآميز ِ نیازی به فکر کردن نیست، «کامنت بگذارید!» را در اين جا بخوانيد ↓
http://rouznamak.blogfa.com/post-438.aspx
خاستگاه: رايانْ پيامي از مسعود لقمان، دفتر روزنامك - تهران
٣. "دشمن به دشمن آن نپسندد ...": مسجد جامع اصفهان، نماد ِ هزار سال تاریخ و فرهنگ و هنر در آستانهي ِ یک فاجعه
نور پردازی با شیوههای ابتدایی، خالی از خطر نیست. استفاده از تأسیسات برقیي ِ نا ایمن و سیم کشی های غیر اصولی احتمال بروز آتش سوزی در مسجد جامع را بالا برده است.
این تصویر تأسیسات برقیي ِ کار گذاشته شده کنار محراب الجایتو را نشان می دهد. این محراب با ٧٢٠ سال عمر، نفیس ترین محراب گچ بریي ِ ایران است.
گزارش تشریحی - تصویریي ِ خبرگزاريي ِ مهر در بارهي ِ اين تباهكاريي ِ هولناك را بخوانيد و نماهايي شرمْآور از آن را بنگريد و آه از نهاد برآوريد! ↓
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=821345
خاستگاه: رايانْ پيامهايي همْزمان از محسن قاسميشاد - تهران و مهدي نفيسي- آلمان و شهربراز
٤. دريچهاي به حضور: آشنايي با كارنامهي ِ شاعر ِ ايراني "شمس لنگرودي" در آستانهي ِ ورود ِ او به استراليا
در اين جا بخوانيد ↓
http://shamselangeroodi.blogfa.com/
خاستگاه: رايانْ پيامي از دكتر سيروس رزّاقيپور، دفتر ِ كتابخانهي ِ ايرانيان - سيدني
٥. شعر ِ جهاني: تارنماي ِ "محمود كيانوش" شاعر، نويسنده و مترجم
در اين جا بخوانيد ↓
http://www.mahmudkianush.blogfa.com/
خاستگاه: رايانْ پيامي از مهدي خطيبي
٦. نقدي آگاهانه و روشنگر بر درونْمايه و كاركرد ِ برنامههاي ِ تلويزيون ِ فارسيزبان
نقد ِ پژوهندهي ِ باريكبين و نكتهسنج، شهرْبَراز را در اين جا بخوانيد ↓
تلویزیون پارسی بی.بی.سی و حمله به زبان پارسی
شنبه ۵/بهمن/۱۳۸۷ - ۲۴/ژانویه/۲۰۰۸
http://shahrbaraz.blogspot.com/2009/01/blog-post_24.html
خاستگاه: رايانْ پيامي از شهربَراز*
__________________
* در باره ي ِ پيشينهي ِ تاريخيي ِ نام ِ شهربَراز، در اين جا بخوانيد ↓
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%B2
٧. تا ثریا میرود دیوار کج ...
تارنماي ِ مُشت ِ خاكستر، با نوشتاري خواندني در زير ِ اين عنوان از فرشته مولوي، روزْآمد شد ↓
http://www.fereshtehmolavi.net/
خاستگاه: رايانْ پيامي از فرشته مولوي - كانادا
٨. نماي ِ گوشه اي از طهران (/ تهران) در دوران حکومت ناصرالدين شاه قاجار (سال ۱۲۵۰ خورشيدی/ ۱۲٩۰قمری)
٩. رهْنمود به ١٥ پژوهش ِ تاريخي، جامعهشناختي و فرهنگي
در اين پيوندْنشاني ها بخوانيد، ببينيد و بشنويد ↓
I
ما نیازمند فهمی درست از خود و غرب هستیم: گفتوشنود با مرتضی ثاقبفرـ بخش اول
http://www.farhangdaily.com/page/87-10-29/andishe.htm#1
I I
دموکراسی آتن چیزی جز الیگارشی نبود: گفتوشنود با مرتضی ثاقبفر ـ بخش دوم و پایانی
http://www.farhangdaily.com/page/87-10-30/andishe.htm#1
I I I
ترتيبها و نهادهاي جديد: گزارش درسْگفتارهاي سيّدجواد طباطبايي- بخش ٥
http://www.etemaad.ir/Released/87-11-01/181.htm
IV
اصغرایزدی جیران: جامعه شناسی هنر موسیقی - حسن زندباف
http://www.anthropology.ir/node/3339
V
دکتر محمدجواد زاهدي: عقلانيّت و توسعه
http://www.etemaad.ir/Released/87-11-03/181.htm
VI
هویّت قومی، هویّت ملّی و درگیری های گروهی (توماس هایلند اریکسن- ترجمهي ِ شاهده سعیدی (
http://www.anthropology.ir/node/3345
VII
آرامش دوستدار: تغذيهی اسلام نوزاد از کالبد ايران کهن
http://www.aramesh-dustdar.com/index.php/article/65/
VIII
http://www.pbs.org/now/shows/448/video-seg2.html
IX
http://www.etemaad.ir/Released/87-10-29/253.htm
X
http://www.etemaad.ir/Released/87-10-30/307.htm
XI
http://www.etemaad.ir/Released/87-11-01/150.htm
http://www.etemaad.ir/Released/87-11-01/308.htm
XIII
http://www.anthropology.ir/node/3337
IX
http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=8707280818
X
http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=8710280406
XI
http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=8710291004
XII
http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=8710160495
XIII
http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=8710110144
XIV
http://www.anthropology.ir/node/3349
XV
Seven Generation of Intellectualism in France, by Dr. Ramin Jahanbaglou".
http://www.iraninstitute.com/1384/840807/html/think.htm
http://www.iraninstitute.com/1384/840808/html/think.htm
http://www.iraninstitute.com/1384/840809/html/think.htm#s536922
خاستگاه: رايانْ پيامي از پيام جهانگيري - شيراز
١٠. گوشهنشين ِ فرهنگ ◄ شناختْنامهاي سرشار و سزاوار و ستودني براي مردي سرآمد و يگانه در گسترهي ِ فرهنگ ِ روزگارمان: "استاد ابوالحسن نجفي"
روزنامهي ِ اعتماد، دست به كاري كارستان زده و در شمارهي ِ ١٨٧٠ - دوشنبه ٣٠ دي ماه ١٣٨٧ خود، شناختْنامهاي پُرمايه براي ِ استاد ابوالحسن نجفي پژوهنده، نويسنده و مترجم ِ گران مايه و عضو ِ فرهنگستان ِ ايران، نشردادهاست كه من همْتاي آن را در نشريّههاي ايران، به ويژه روزنامهها، نديدهام و به راستي بايد به نويسندگان، تدوينكنندگان و ناشر آن، درود و آفرين گفت.
در اين جا بخوانيد ↓
http://www.etemaad.ir/Released/87-10-30/307.htm
خاستگاه: رايانْ پيامي از پيام جهانگيري - شيراز (با سپاس ِ ويژه براي ِ آگاهيرسانياش و يادي غريبانه از دوست ِ ديرينم استاد نجفي)
١١. تقیزاده و گاهشماريي ِ ایرانی
در اين جا بخوانيد ↓
http://rouznamak.blogfa.com/post-439.aspx
خاستگاه: رايانْ پيامي از مسعود لقمان، دفتر روزنامك - تهران
١٢. پیوستگیي ِ تاریخیي ِ ایران: گفتاري آگاهاننده و آموزنده در بارهي ِ پيشينهي ِ كاربرد ِ كليدْ واژهي ِ «ايران»، براي ناميدن ِ همهي ِ زيستْبوم ِ ايرانيان در هر دو دورهي ِ پيش و پس از اسلام
پژوهش ِ شهربراز را در اين جا بخوانيد ↓
http://shahrbaraz.blogspot.com/2008/12/blog-post_28.html
خاستگاه: تارنماي ِ شهربَراز
١٣. چوبْنگارههايي از روزگار ِ هخامنشيان
در اين جا بخوانيد ↓
http://au.mc01g.mail.yahoo.com/mc/welcome?.gx=1&.rand=egvg6pj1g7eak#_pg=showMessage&pSize=25&sMid=1&fid=Inbox&sort=date&order=down&startMid=0&filterBy=&.rand=50089849&midIndex=1&mid=1_13756_AJEmvs4AATD7SXeWYQ77OWgrqYo&m=1_10245_AIInvs4AAG8PSXqGVwQWBXL71g0,1_13756_AJEmvs4AATD7SXeWYQ77OWgrqYo,1_14558_AJAmvs4AANXzSXdf9QtLSlQogoM,1_15292_AFknvs4AABvMSXdYMQaeaHdGQgU,1_15955_AIInvs4AAVcLSXeXOA1n%2BW7C7zE,1_19091_AJQmvs4AAP%2FmSXZYpgksDS8MTbg,1_19662_AFknvs4AAVyRSXYR6g8V1yt%2FkYk,&hash=cfe2f95f75b3d4b28383be72d83dc8
خاستگاه: رايانْ پيامي از فرشيد ابراهيمي - تهران
١٤. نمونهاي از رقص و ترانههاي ِ لُري در يك فيلم ِ كوتاه
در اين جا ببينيد و بشنويد ↓
http://au.youtube.com/watch?v=_PX76Potkss
خاستگاه: رايانْ پيامي از دكتر سيروس رزّاقيپور، دفتر ِ كتابخانهي ِ ايرانيان - سيدني
١٥. پُرسون ... پُرسون ...: ترانه ي مهرورزانه ي زيبايي از زنده ياد دلكش، خواننده ي نرانه هاي مردمي
↓ در اين جا بشنويد
http://www..4shared.com/file/82081950/efea6b87/porsoon_porsoon_delkesh__wwwirtasnifblogfacom.html?dirPwdVerified=17017d2c
خاستگاه: رايان«پبامي از امين فيض پور- شيراز
١٦. گوگل راویي ِ تصویریي ِ بخشی از تاریخ ِ ایران
شرکت گوگل با بهره گيري از بايگانيي ِعکس ِ مجلهي ِ لایف یک تالار ِ عکس راه اندازیکرده و میلیونها عکس تاریخی را در شبكهي ِ جهاني، منتشرکرده است.
در میان دو میلیون عکسی که گوگل تا به حال از بايگانيي مجله لایف منتشرکرده، بیش از صد قطعه عکس مربوط به ایران است.
در اين جا ببينيد ↓
http://images.google.com/images?q=iran&q=source:life
خاستگاه: رايانْ پيامي از دكتر سيروس رزّاقيپور، دفتر ِ كتابخانهي ِ ايرانيان - سيدني
١٧. نمونههايي از آوازهاي ِ "دريا دادْوَر" خوانندهي ِ سوپرانوي ترانههايي از فرهنگ ِ توده
در اين جا ببينيد و بشنويد ↓
http://www.youtube.com/watch?v=ow7xqVk8Wjs
خاستگاه: رايانْ پيامي از دكتر سيروس رزّاقيپور، دفتر ِ كتابخانهي ِ ايرانيان - سيدني
١٨. حماسه، پديدهشناسيي ِ تطبيقيي ِ شعر ِ پهلواني: بررسي و تحليل ِ روشنگر ِ اثري ممتاز در شناخت ِ حماسههاي ايرانيان و جُزْايرانيان
نوشتار ِ نوشين شاهرخي دربارهي ِ اين كتاب ِ تازهي ِ استاد دكتر جلال خالقي مطلق، شاهنامهپژوه ِ نامدار را در اين جا بخوانيد ↓
http://www.noufe.com/persish/BarresiKetab/Matn/khaleghi-hamase.htm
خاستگاه: رايانْ پيامي از نوشين شاهرخي، هانوور- آلمان
١٩. پرداختن به فرهنگ ِ ايراني، زبان ِ فارسي و شاهنامهي ِ فردوسي: خدمت يا خيانت؟!
يك "پاسخ" به اين پرسش را (بي نياز از هرگونه شرح و تفسيري) در اين جا ميآورم. بخوانيد و خود، داوري كنيد ↓
گزينههایی از کتاب ِ نور ِ ملکوت ِ قرآن - تالیف آیت الله مُطهّری/ جلد چهارم / بخش ِ ششم
زنده کردن لغات فارسی باستانی، برگشت از تعالیم قرآن است ...
انجمن و مؤسّسهای بود برای این امور که با وزارت معارف و فرهنگ رابطه داشت؛ و برای از بین بردن لغات عربی و فرهنگ اسلام نهایت سعی و کوشش را داشتند. و در ادارهی فرهنگستانی که پشت مدرسهی سپهسالار بود، برای این موضوع مالهای ملّت بیچاره را میخوردند و میبردند. نام مسجد را دمرگاه، و قبرستان را گورستان، و اجتماع را گردهمایی، و جمعه را آدینه، و وسائل ارتباط جمعی را رسانههای گروهی، ... اینها همه برای دور کردن مردم از لغات قرآن است. برای قطع رابطه و بریدن با نهج البلاغه است. برای عدم آشنایی مردم به جمعه و جماعت است. برداشتن «طاء» از کلمات و به جای آن «تاء» نهادن، مانند تبدیل کتابت لفظ طهران به تهران روی همین زمینه است ...
برای ریاضیات از جبر و حساب استدلالی و فیزیک و شیمی در نمرهی امتحانی ضریب میگذارند؛ و برای عربی نه تنها ضریب نمیگذارند، آن قدر آن را بدون اهمّیت و در درجهی پست میگذارند که وجود و عدمش مساوی میباشد....
این همه سر و صدا برای عظمت فردوسی، و جشنواره و هزاره و ساختن مقبره، و دعوت خارجیان از تمام کشورها برای احیاء شاهنامه، و تجلیل و تکریم از این مرد خاسر زیان بُردهی تهیدست برای چیست؟! برای آن است که در برابر لغت قرآن و زبان عرب که زبان اسلام و زبان رسول الله است، سی سال عمر خود را به عشق دینارهای سلطان محمود غزنوی به باد داده و شاهنامهی افسانهای را گرد آورده است ...تبلیغات برای فردوسی و شاهنامه، تبلیغات علیه اسلام است. فردوسی با شاهنامهی افسانهای خود که کتاب شعر (یعنی تخیلات و پندارهای شاعرانه) است خواست باطلی را در مقابل قرآن عَلم کند؛ و موهومی را در برابر یقین برسر پا دارد. خداوند وی را به جزای خودش در دنیا رسانید و از عاقبتش در آخرت خبر نداریم. خودش میگوید: بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی چو از دست دادند گنج مرا / نبد حاصلی دسترنج مرا ما در زمان خود هرکس را دیدیم که خواست عجم را در برابر اسلام عَلم کند، و لغت پارسی را در برابر قرآن بنهد، با ذلّت و مسکنتی عجیب جان داده است. فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الابْصَار!
خاستگاه: رايانْ پيامي از شهرْبَراز
٢٠. فرهنگ ِ ادبیّات فارسی در شهر کتاب: آگاهينامه و فراخواني براي يك نشست ِ بررسيي ِ كتاب
در اين جا بخوانيد ↓
http://www.anthropology.ir/node/3381
خاستگاه: رايانْ پيامي از پيام جهانگيري - شيراز
٢١. دو نامهي ِ تاريخي و مهمّ از دو چهرهي ِ نامدار ِ فرهنگ و ادب ِ روزگارمان
نامهی محمّدعلی جمالزاده به اميرمهدی بدیع
(پژوهنده و نويسنده ي كتاب ِ كليدي ي ِ يونانيان و بَربَرها)
↓
http://www.fravahr.org/spip.php?article18
و پاسخ بدیع به جمالزاده ↓
روزگار غلامرضا تختي در آمريكا
هفدهم ديماه امسال چهل و يكمين سالگرد مرگ غلامرضا تختي بود. از چند روز پيش تلويزيون مدام برگزاري مراسم يادبودش را به همت! اداره كل تربيتبدني شهرري زيرنويس ميكند. هر سال در همين روز در «ابنبابويه» مردم به ياد پهلوان اخلاق و جوانمردي ورزش ايران جمع ميشوند. مراسم هر سال تقريبا مثل سال گذشته است. فقط نام مديراني كه قرار است قول بازسازي آرامگاه را بدهند و چند ماه بعد يادشان ميرود، تغيير ميكند. مديراني كه همه هنرشان سردادن شعارهاي اخلاقي در چنين روزهايي است.امسال سومين سالي است كه ابنبابويه بدون خانواده تختي (پسرش بابك و نوهاش غلامرضا) ميزبان ميهمانان جهان پهلوان است. سه سال پيش بابك - كه هيچگاه دل خوشي از اين مراسم و از بالا و پايين پريدنهاي تبليغاتي مديران ورزش ايران در مراسم سالگرد نداشت- براي ادامه زندگي به آمريكا رفت.
طنز تلخي است. فرزند جهانپهلوان تختي و نوهاش ـ كه اتفاقا همنام پدربزرگ است ـ در كشوري زندگي ميكنند كه ما هر روز آرزوي <مرگ> حكومتش را فرياد ميزنيم. غلامرضا تختي حالا در آمريكا زندگي ميكند. در سايت اينترنتياش كريسمس و سال نو ميلادي را با عكسهايي از كاجهاي تزئينشده جشن ميگيرد. از «هالوين» مينويسد و عكس كدو تنبل به ما نشان ميدهد.غلامرضا تختي در آمريكا آرامآرام بزرگ ميشود و به فرهنگ آمريكا آرامآرام خو ميكند. او كه بايد بيش از هركسي شبيه پدر بزرگش باشد و احتمالا هم هست، هزاران كيلومتر از ايران دور شده. حقيقت تلخي است برادر!
او كه حالا ١٤ ساله است و به سختي تلاش ميكند در غربت همچنان غلامرضا تختي بماند، سال پيش در چنين روزهايي از پدربزگ نوشته بود. اين يادداشت كوتاه، سرشار از غم و شوق و لبخند و اشك است:
"... ديروز سالگرد پدربزرگم بود و ما نبوديم. آن سالهايي كه بوديم مامانم و بابام شير و موز ميآوردن مدرسه. بعد از مدرسه هم، من و مامانم ميرفتيم خانه مادربزرگم و صبر ميكرديم تا شب كه بابام بياد از ابنبابويه و حسينيه ارشاد... تلويزيون روشن بود اما پدرم را نشان نميدادند. اين بود كه همه خيال ميكردند بابام نرفته. ما مجبور بوديم به تلفنها جواب بدهيم و بگوييم كه بابام آنجا بود. بعد همه فهميدند كه چرا بابام را نشان نميدهند، با اينكه او از همه بلندتر و پرزورتر و قشنگتر است و تازه فرزند جهانپهلوان هم هست...من اينجا كه آمدم به مادرم گفتم هيچكس مرا نميشناسد و من چطور بروم مدرسه؟ تو ايران همه ميدانستند من كي هستم اما اينجا چه كسي ميفهمد؟ مادرم گفت چه بهتر، خودت بايد كاري كني كه همه تو را بشناسند. اين بود كه درس خواندم خيلي. تو زبان انگليسي اول شدم، بين دانشآموزان آمريكايي توي سه كلاس رياضي اول شدم و توي چهار كلاس علوم اول شدم و خيلي جايزه گرفتم؛ تازه بهخاطر اينكه به يك بچه چيني كمك كردم كارت مخصوص به من دادند و تازه آنوقت بود كه فهميدم من هم كمي خوب هستم. بعد يكي از معلمها به من گفت درباره شب يلدا كار كنم، تحقيق كنم. كردم. ديدم چقدر قشنگ است شب يلدا. همانوقت دلم ميخواست بيايم ايران اما مادرم همينجا شب يلدا گرفت و خلاصه بعد از اين تحقيق معلمم جلوي همه به من گفت تو با آن قهرمان ايراني كه توي اينترنت اسمش پر است چه نسبتي داري...؟ گفتم نوه او هستم. همه برگشتند به من نگاه كردند و از آن روز كارم سه برابر شده. يكي براي خودم درس ميخوانم يكي هم براي اينكه نگويند نوه جهانپهلوان چيزي سرش نميشود." *