Friday, October 17, 2008

 

-روزي سياه و خونين در تاريخ معاصر - سوگ يادي براي جان باختگان راه آزادي ي ايران:بيست و هفتم مهرماه ١٣٣٣ خورشيدي



▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀
▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀


يادداشت ويراستار


شنبه بيست و هفتم مهرماه ١٣٨٧ خورشيدي
(١٨ اكتبر ٢٠٠٨)


روزهاي سياه و خونين در تاريخ ِ آشفته ي ميهن رنج بردار ما كم نبوده است و كدام ايراني ي نيك انديش و ميهن دوستي است كه – دست كم – شماري از اين روزهاي – به گفته ي ذبيح بهروزهمچون ظلمات جهل تاريك و همانند كشتارگاه، خونين را به ياد نداشته باشد و با يادكرد از آنها آشفته جان و آسيمه سر نشود؟
يكي از اين گونه روزها در تاريخ سده ي اخير، روز شوم و فاجعه آميز ۲۷مهر ١٣٣٣ بود. در پي كودتاي سياه و ايران بربادده آمريكايي- انگليسي- درباري ي ٢٨ امرداد ١٣٣٢(١٩اوت ١٩٥٣)، حكومت دست نشانده ي نظاميان، دست به بازداشت و شكنجه و كشتار گسترده ي مبارزان راه استقلال و آزادي ي ايران زد. حكومت تباهكار كودتا در تابستان ١٣٣٣ با ياري ي مستشاران آمريكايي در ارتش، توانست سازمان نظامي ي حزب توده ي ايران را كشف كند. صدها تن از افسران ميهن دوست، در تهاجمي شبيخون وار بازداشت و شكنجه شدند و در بيدادگاه هاي نظامي ي شاه فرموده به حبس از چندين تا چند ده سال و دهها تن از ميان آنان به اعدام محكوم گرديدند.
نخستین گروه افسران توده ای(سرهنگ سیامک، سرهنگ مبشری، سرهنگ عزیزی، سرگرد عطارد، سرگرد وزیریان، سروان مدنی، سروان واعظ قائمی، سروان شفا و ستوان افراخته
همراه با مرتضي كيوان – كه غيرنظامي بود؛ اما در خدمت سازمان افسران قرارداشت – در بامداد چنين روزي تيرباران شدند.
جلادان حكومت كودتايي ي شاه، تنها به كشتار آن دليرمردان ميهن دوست خرسند نبودند و در فاصله ي دوماهه ي از بازداشت تا اعدام با چنان درنده خويي و ددمنشي به آزار و شكنجه ي آنان دست زدند كه هيچ مهاجمي در كشور بيگانه و با دشمن نمي كند! از جمله تمام بندهاي انگشتان كيوان را شكستند و چشمان او را با لگد، كوركردند!

كيوان در سياه چال و شكنجه گاه كودتاچيان


مرتضي كيوان، محقق، شعرشناس، فرهيخته و از همه برتر انساني والا، يك ايراني ي نمونه و بيدريغ در ميهن دوستي و خدمت به هم نوعان بود.


ديدار شاعران و اهل ادب
از چپ به راست: مرتضي كيوان،احمد شاملو،
نيما يوشيج، سياوش كسرايي و هوشنگ ابتهاج


شمه اي از منش والاي او را مي توان در كتاب مرتضي كيوان، گرد آورده ي شاهرخ مسكوب، بازشناخت. يادش گرامي باد!




خون گريستن نيما يوشيج براي كيوان




سوگ سرود احمد شاملو براي كيوان


۱


سال ِ بد
سال ِ باد
سال ِ اشک
سال ِ شک
سال ِ روزهای ِ دراز
و استقامت های ِ کم
سالی که غرور گدایی کرد.
سال ِ پست
سال درد
سال ِ عزا
سال ِ اشک ِ پوری
سال ِ خون ِ مرتضی
سال ِ کبیسه . . .


۲


زندگی دام نیست
عشق دام نیست
حتی مرگ دام نیست
چرا که یاران ِ گم شده آزادند
آزاد و پاک




جمعه ٣۰ مهرماه ۱٣٣٣ یعنی یک سال و یک ماه پس از کودتای ۲٨ مرداد، مجله ي تهران مصور عکس اعدام شدگان روز ۲۷مهر را منتشرکرد (نفر يكم از سوي راست، مرتضی کیوان است).


تهران مصور! به راستي كه چه تصويري بهتر و گوياتر از اين مي توانست چهره ي هولناك آن روزها و آن سال هاي تهران كودتازده را مصور گرداند؟!


جای آن دارد که شعر «میخک سپید» يكي از نخستين سروده هاي كيوان را در اين جا نقل کنم.

ای میخک سپید چه می گوید
گلبرگ های نازک زیبایت؟
کین آرزوی مرده روان گیرد
ز آهنگ ساحرانه شیوایت


سرمایه نشاط به من بخشد
آرامشی که هست در اندامت
در خلق آروزی طلب کوشد
خاموشی و سکوت دلارامت


گلبرگ پر فروغ درخشانت
صد آرزوی خفته کند بیدار
وز داروی سکوت تو می گردد
دیوانه حریص هوس هشیار


آهسته آن نگار فسونگر را
خواندم به پیش و نرم بدو گفتم
«سرمایه نشاط شد دستم
بس کز امید وصل گهر سفتم»


بوسیدم آن لبان چو یاقوتش
وز غصه های گم شده بگسستم
وان میخک سپید معطر را
بر حلقه های گیسوی او بستم


ای میخک سپید بمان جاوید
بر زلف آن فسونگر خوش اندام
وز آرزوی خفته دیرینه
بر گوش وی فسانه بخوان آرام؛


زان آرزو که خفته ز ناکامی
در غرفه های کاخ دل حیران
زان پس که بس ز کوشش بی فرجام
پیموده راه اصل ورا شادان


ای مایه نشاط من! ای میخک!
بس کن دگر فسانه خاموشی
کاین راز سر به مهر نمی ماند
پیوسته در پناه فراموشی


بیرون کشد ز پرده ی پندارم
این راز ساحرانه ی وهم انگیز
بس خنده می زند چو مروارید
آن برگ های روشن شوق آمیز


کن عشق خواب رفته دیرین را
زآهنگ مهرپرور خود بیدار
برخوان سرود شادی و سرمستی
ای میخک، ای الهه ی افسونکار!


مرتضی کیوان
هفتم اسفند ۱٣۲۶
* * *
هم میهن دل و جان سوخته اي به نام احمد زاهدی لنگرودی نيز سوگ يادي براي مرتضی کیوان نوشته است، كه چنين آغازمي شود:


کیوان که بود؟
به بهانه ي ۲۷ مهر، سال گرد اعدام مرتضی کیوان


باید همواره از کیوان و به قول احمد شاملو: «عموها» در هر شرایطی و در هر مکانی، یاد کنیم تا از یاد نبریم در این سرزمین امروز اخته و یخ بسته، چه انسان هایی با چه جان فشانی ها برای ما زیستند و برای ما درگذشتند ...
اخبار روز:
http://www.akhbar-rooz.com/
چهارشنبه ۲۴ مهر ۱٣٨۷ - ۱۵ اکتبر ۲۰۰٨


متن كامل اين سوگ ياد را در اين جا بخوانيد ↓
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=17627



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?