Saturday, March 29, 2008

 

«آدميّت» چشم از جهان فروبست: گزارشي اندوه بار از تهران






















يادداشت ويراستار

يكشنبه ١١ فروردين ماه ١٣٨٧ خورشيدي
(٣٠ مارس ٢٠٠٨)

با اندوه فراوان آگاهي يافتم كه دكتر فريدون آدميّت دانشمند فرهيخته و تاريخْ تگار و پژوهشگر بزرگ ِ ميهن مان ديروز در تهران چشم از جهان فروبست و بر كارنامه ي بيش از هفت دهه كوشش ِ نستوهانه در شناخت ِ تاريخ سده ي اخير ِ ايران، نقطه ي پايان گذاشت.
از سوي خود و هم كارانم در كانون ِ پژوهشهاي ِ ايران شناختي و تارنماي ايران شناخت، خاموشي ي اين بزرگ مرد ِ روزگارمان را به خانواده ي او و همه ي مردم ايران (خانواده ي بزرگش) تسليت مي گويم. يادش گرامي و راهش پُررهرو باد!

*****************


گزارش ِ زير را علي دهباشي از تهران به اين دفتر فرستاده است:



پدر تاريخْ‌نگاری‌ي ِ مشروطیّت ایران درگذشت



دكتر فريدون آدميّت در اول امرداد ١٢٩٩ خورشيدي در تهران متولد شدوسرانجام در ساعت ٣ بعدازظهر شنبه دهم فروردين ١٣٨٧ در بیمارستان تهران کلینبک درگذشت. از محصلين نمونه مدرسه دارالفنون بود. بعد در دوره متوسطه توانست يك ساله دو كلاس بخواند. در همين دوران پدرش را از دست داد. از دبيرستان به دانشكده حقوق و علوم سياسي رفت و در خرداد ١٣٢١ فارغ التحصيل شد. پايان نامه دانشگاهي آدميّت به بررسي زندگي سياسي ميرزا تقي خان اميركبير اختصاص يافت كه دو سال بعد با مقدمه استادش محمود محمود در سال ١٣٢٣در تهران منتشر شد؛ اين كتاب هنوز پس از ٦٣ سال از انتشارش در شناخت اميركبير و عصر او يگانه مانده است و از نوادر اين كه آدميّت اين كتاب را در ٢١ سالگي نوشت.
آدميّت در دوراني كه دانشجوي دانشكده حقوق بود به خدمت وزارت خارجه درآمد و نخستين مأموريّت اداري او در سال ١٣٢٣ دبيري در سفارت ايران در لندن بود. در دوران مأموريت پنج ساله در لندن در دانشكده علوم سياسي و اقتصاد لندن ،‌تاريخ سياسي و فلسفه سياسي خواند و سرانجام در دسامبر ١٩٤١ دكتراي خود را دريافت كرد. پس از بازگشت به ايران در فروردين ١٣٣٠ به مأموريت در نمايندگي ايران در سازمان ملل متّحد رفت، ‌در دوران مأموريتش در سازمان ملل متّحد كتاب جزاير بحرين: تحقيق در تاريخ ديپلماسي و حقوق بين الملل را به انگليسي نوشت و در نيويورك منتشركرد.
پس از بازگشت از سازمان ملل در مهر ماه ١٣٣٩ سفير ايران در لاهه و دو سال بعد سفير ايران در هندوستان شد. در كنار اين فعاليّت‌ها دكتر آدميّت ٢٠ سالي سمت ِ داور بين المللي در « ديوان دائمي حكميّت» دادگاه لاهه را داشت.
نامِ دكتر آدميّت در عرصه‌ي ِ تاريخ نگاري در ايران با نوآوري و ويژگي‌هاي خاص او آميخته است. امروز هيچ محققي را پيدا نمي كنيم كه بخواهد در زمينه مشروطيّت كار كند و محتاج آثار آدميّت نباشد.
از ميان آثار دكتر آدميّت كتاب « اميركبير و ايران» جايگاه خاصّي دارد و بيش از همه آثارش تجديد چاپ شده است.
« اميركبير و ايران» نمونه‌ي ِ يك زندگي‌نامه‌ي سياسي در تاريخ نويسي‌ي ِ نوين است. عنوان كتاب با مضامين آن دقيقا مي خواند. بدين معني كه شخصّيت يك دولت‌ْمدار در كلّ ِ تاريخ مورد سنجش و تحقيق قرارگرفته‌است و از نظرگاه تاريخ تحليلي در سبك نگارش، فصل تازه اي در تاريخْ‌نگاري نو مي گشايد. در اين كتاب دكتر آدميّت عوامل پرورش شخصيّت فردي و سياسي ميرزا تقي خان و رگه هاي روان‌ْشناختي‌ي ِ او را به دست مي دهد؛ تحوّل فكري وي را در برخورد با تمدّن غربي بازمي‌نمايد و به كارنامه‌ي ِ دوران زمامْ‌داري‌ي ِ او مي پردازد. روش حكومت و « نظم ميرزا تقي خاني»، ‌تأسيسات نظامي ، اصلاحات سياسي و اقتصادي و مالي و نشر دانش و فرهنگ جديد را در بر مي گيرد. اميركبير و ايران اثري است كه مي ماند به روزگاران.
دو نمونه از سلوك فردي و اجتماعي او را به نقل از هُما ناطق در اين‌جا مي آورم:
« آزادمنشي دكتر آدميّت در خدمت ِ رسمي، قرينه‌ي ِ استقلال رأي و آزادمنشي‌ي‌ ِ علمي‌ي ِ اوست. فقط در ٤٢ سالگي بود كه از شغل فعّال رسمي دامن فراچيد و سپس در يك نامه‌ي ِ سه كلمه اي ( نه كمتر، ‌نه بيشتر) به وزارت خارجه نوشت:‌ " تقاضاي بازنشستگي دارم" ، ‌اين جمله‌ي ِ او ضرب‌المثل شد. ديگرْ نمونه‌ي ِ رفتار او كناره گيري‌اش از هيأت دبيران كانون نويسندگان است. در ١٣٥٧ جماعت نويسندگان از نو گرد هم آمدند و براي بار دوم آن كانون را به عنوان يك كانون صنفي به راه انداختند. رياست نخستين جلسه عمومي را آدميّت پذيرفت كه مورد تأييد و احترام همه بود. انتخاب اعضاي هيأت دبيران هم انجام شد؛ امّا كانون به جاي آن كه در جهت مسئوليّت صنفي‌اش پيش برود كه مي توانست مفيد باشد، عرصه‌ي ِ درگيري‌هاي گوناگون، از جمله برخوردهاي فرقه‌اي گشت. آدميّت مي گفت: " اغلب اين حضرات نه به آزادي قلم و آزادي عقيده اعتقاد دارند، نه به خصلت صنفي‌ي ِ كانون، نه به قواعد دمكراسي." پس كناره‌گرفت و هرگز بازنگشت.»

*****************


درباره ي زندگاني ي پُربار و كارنامه ي سرشار آدميّت، در اين نشاني ها نيز بخوانيد ↓
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=14442
http://news.gooya.com/politics/archives/2008/03/069724.php



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?