Sunday, July 22, 2007
١٨:٣. دنباله ي گفت و شنود با استادي جويا، پويا، رنجْ آزموده، دانشور و فرهيخته
يادداشت ويراستار
دوشنبه يكم امرداد ماه ١٣٨٦
نگاهی به یک زندگی (بخش چهارم) گفت و گوی ویژه روزنامک با استاد مرتضی ثاقب فر
http://rouznamak.blogfa.com/post-112.aspx
سخن ثاقب فر در اين گفت و شنود، تنها حسب ِ حال و روايت ِ زندگي ي شخصي او نيست؛ بلكه حكايت رنج و شكنج ِ نسل وي و مردم ِ همروزگار او و گونه اي تاريخ ِ شفاهي ي اين عصرست. هنگامي كه او از رفتار ِ جاهلانه و دُژخويانه ي برخي از كار به دستان ِ نهادهاي اداري و آموزشي با خود مي گويد، دورنماي تيره و اندوهبار ِ فرسودگي و تباهي ي زنجيره اي از پويندگان و كوشندگان و فرهيختگان ميهنمان در لابلاي چرخْ دنده هاي ماشين هيولاي ديوان سالاري ي فرهنگ ستيز و مردم گريز فراديد مي آيد و سخن ِدردمندانه ي حكيم توس در گوش خواننده مي پيچد: «يكي داستان است پُرآب ِ چشم!»
مروري بر چگونگي ي زندگي و كار و كوشش نستوهانه ي ثاقب فر و كارنامه ي سرشار و درخشان او، درستي ي گفته ي گوهرين و حكيمانه ي ابو عبدالله جعفر رودكي، پدر شعر فارسي را نشان مي دهد كه: «اندر بلاي ِ سخت پديدآيد / فضل و بزرگمردي و سالاري!»
براي استاد ثاقب فر كه با همه ي كژتابيهاي ناهمدلان و آسيبهاي رسيده بر او، همچون سرو ِ آزاد و سايه افكني در بوستان فرهنگ ايراني، مايه ي شادكامي و پناهگاه ِ دوستداران ايران و فرهنگ شكوهمند و كهن بنياد آن است، پويايي و پايداري ي بيشتر آرزومي كنم. چُنين باد!