Monday, July 30, 2007

 

٣: ٣٤. دانشنامه ي «دينكرد»: گنجينه ي بزرگ فرهنگ ايراني در روزگار ِ باستان



يادداشت ويراستار


دوشنبه هشتم امُرداد ١٣٨٦


تنها بخش كوچكي از آفريده هاي انديشه و فرهنگ و ادب و هنر ِ ايرانيان ِ روزگار ِ باستان بر جا مانده و بخش بزرگي از آنها يا در تازشها و رويدادهاي سهمگيني كه بر ميهن ما گذشته و يا به سبب بي پروايي و ناخويشكاري ي پسينيان در پاسداري از گنجينه ي مُرده ريگ ِ پيشينيان، از دست رفته است.
امّا بخش كوچك ِ بازمانده نيزهرگاه با همان ساختار ِ نخستين در كتابخانه ها، مجموعه ها و موزه ها نگاهداري شود و كاري كارستان و فرهيخته و امروزين در ويرايش و نشر دانشگاهي ي آنها انجام نگيرد، ديري نخواهد پاييد كه در غبار فراموشي فرورود.
خوشبختانه در پي ِ سده ها غفلت و بي پروايي نسبت به اين خويشكاري ي بزرگ، از دو سده ي پيش، نخست از سوي دانشوران و پژوهندگان پارسي و باختري و سپس از جانب دانشمندان و پژوهشگران ايراني، رويكردي جدّي ها و بارآور به ميراث ِ كهن ِ ايرانيان آغازشد و روز به روز پُخته تر و سَخته تر شد و پاره هايي از آن، به گونه اي كه بايد و شايد، ساختار و سامان يافت و در پايگاه ِ فرهنگ ِ پوياي ِ امروزين جاي گرفت.
يكي از بزرگترين بخشهاي اين گنجينه ي ديرينه، دانشنامه ي دينْ كرد به زبان فارسي ي ميانه (پهلوي) است كه كار ِ گردآوري و تدوين آن در روزگار ساسانيان بر پايه ي خاستگاهها و پشتوانه هايي -- كه بسياري از آنها مانند بخش ِ چشمْ گيري از اوستاي روزگار باستان، سپس براي هميشه از دست رفته -- آغازشده و در نخستين سده هاي پس از تازش عربها به ميهن ما، پي گرفته شده بوده است. با اين همه، در همين بيش از يك هزاره اي كه از واپسين تدوين اين دانشنامه گذشته، بخشي از آن گم شده و به روزگار ما نرسيده است.


متن ِ بنيادين ِ اين اثر كه آذرْ فرنْبَغ پسر ِ فرّخْ زاد و آذرْباد پسر ِ اميد (و از قرار معلوم، چند تن ِ ديگر كه از آنها نام برده نشده است) در سده ي سوم ِ هجري (= سده ي نهم ميلادي) فراهم آورده و نگاشته و ويراسته بوده اند، فراگير ٩ كتاب بوده كه كتابهاي يكم و دوم و بخشي از كتاب سوم آن از دست رفته است.

برگي از كتاب پنجم دينكرد به دبيره ي پهلوي

بخشهاي برجامانده ي دينْ كرد، در دو سده ي اخير، درونْ مايه ي پژوهشهاي بسياري از سوي دانشوران پارسي و غربي و ايراني بوده و گزارشها و شرحهاي چندي از آن نشريافته است.


استاد زنده ياد ابراهيم پورداود، يكي از نخستين پژوهشگران ايراني بود كه در هنگام گزارش گاهان و متنهاي نواوستايي، از دينْ كرد هم سخن گفت و بهره برد. دكتر محمّد جواد مشكور هم در دهه ي بيست، كتابي به نام ِ درباره ي دينكرد نشرداد. زنده ياد دكتر مهرداد بهار در كار پژوهش اسطوره هاي ايراني از اين دانشنامه، بهره ي بسيار گرفت و زنده ياد دكتر احمد تفضّلي با همكاري ي استاد دكتر ژاله آموزگار، درگير گزارش و شرح ِ كتاب پنجم اين مجموعه ي بزرگ بود كه



همين امسال در تهران نشريافت.


آقاي فريدون فضيلت نيز، كار دشوار ِ گزارش ِ بخش يرجامانده ي كتاب سوم آن را در دو جلد با شايستگي ي تمام به سرانجام رسانده و در سال ١٣٨٦ انتشارداده و اميدوارست كه بتواند بازمانده ي آن را نيز به دوستداران فرهنگ ايراني عرضه بدارد.


از دوست فرهيخته و پژوهنده ام آقاي دكتر نويد فاضل كه سه جلد نشريافته از دينكرد را از تهران برايم فرستاده است، بسيار سپاسگزارم. اميدوارم كه فرصتي براي بررسي و نقد اين سه دفتر دانايي ي كهن ايراني بيابم. خواست من از يادكرد از دينكرد در اين درآمد، تنها اشاره اي كلّي بدان بود.



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?