Wednesday, July 11, 2007

 

٣: ١١. رويكرد به بخش مهمّي از تاريخ ِ معاصر ِ ايران: پژوهشهايي در رويدادهاي نيمه ي يكم ِ دهه ي سوم ِ سده ي ِ خورشيدي ي ِ كنوني


يادداشت ويراستار

پنجشنبه ٢١ تيرماه ١٣٨٦


بررسي و تحليل ِ رويدادهاي هريك از دوره هاي تاريخ ميهنمان براي شناخت ِ چگونگي ي شكل گيري فرآيند ِ رويدادهاي كنوني، بايستگي ي تام و تمام دارد. به گفته ي يكي از بزرگان ِ غرب (نامش را فراموش كرده ام)، ملّتي كه گذشته ي خود را نشناسد، همواره در دوران كودكي به سر خواهد بُرد!
اين حكم كه در مورد ِ همه ي گذشته ي دور ِ تاريخي مان درست است، درباره ي گذشته ي نزديك، ويژگي و اهميّت ِ دوچندان دارد؛ چرا كه بسياري از رويدادهاي كنوني، هرچند در معنايي گسترده، ريشه در همه ي گذشته ها دارند، امّا به گونه اي سرراست تر از آنچه در همين دوران معاصر (سده ي حاضر) اتّفاق افتاده ، مايه گرفته است و نشناختن ِ آنها مي تواند باعث غفلت و گمراهي و تكرار فاجعه بار ِ خطاهاي پيشين و در نهايت، آزمودن ِ آزموده ها گردد.
از ميان ِ رويدادهاي معاصر ِ تاريخمان، آنچه در سومين دهه ي اين سده ي خورشيدي و به ويژه نيمه ي نخست آن در ميهنمان اتّفاق افتاد، بسيار مهمّ و تاثيرگذار بود و هنوز هم در دهه ي نهم، به گونه اي دچار و گرفتار ِ پسْ لرزه هاي آن ايرانْ لرزه ي اجتماعي و سياسي هستيم و هرگاه از آن ناآگاه بمانيم، امكان ِ درغلتيدن ما به گرداب ِ فاجعه هايي از آن دست و چه بسا هولناك تر از آنها، بسيار زيادست.
درباره ي آنچه بدان اشاره رفت، تاكنون دهها كتاب و صدها گفتار جداگانه با مايه گيري از ديدگاههاي گوناگون ( برخي ايرانْ دوستانه و دلْ سوزانه و شماري، ايران ْ ستيزانه و به خواست و كام ِ خواستاران تجزيه و تباهي ي ايران)، نشريافته است. امّا اين بدان معنا نيست كه همه چيز را دانسته و شناخته ايم و ديگر از بررسي و پژوهش بي نيازيم. به وارونه ي آن سختْ نيازمند ِ بازنگري ي انتقادي در داده هاي پژوهشهاي پيشين و پي گيري ي كار پژوهش از ديدگاههاي نوتر و با سنجه هاي امروزين و بهره گيري از پشتوانه ها و سندهايي كه در دهه هاي گذشته، به فراواني و گستردگي ي امروز در دسترس پژوهندگان نبود، هستيم.
بخشي از اين كار ِ سزاوار را فصلنامه ي فرهنگي ي گفت و گو در تهران عهده دار شده و چهل و هشتمين شمارۀ خود را ويژه ي آن كرده است.



در اين شماره ي گفت و گو، چندين پژوهش خواندني و مستند و آموزنده در باره ي رويدادهاي از ‍٢٥ شهريور ماه ِ سال ١٣٢٠ ( پايان پادشاهي ي ِ خودكامه ي رضاشاه پهلوي) تا ٢١ آذرماه ِ سال ١٣٢٥ (پايان كار ِ" فرقه ي دموكرات" و حكومت ِ يك ساله اش در آذربايجان)، آمده است كه خواندن آنها و انديشيدن به داده هاشان براي همه ي دوستداران راستين ايران و يكپارچگي ي آن با گرامي داشت و رعايت ِ همه ي حقهاي انساني، ملّي و محلْي براي مردم ّ بخشهاي گوناگون ميهنمان، بايستگي ي بسيار دارد.
*
به خواست ِ رهنموني ي خوانندگان ارجمندي كه به متن ِ چاپ شده ي گفت و گو- ٤٨ دسترس ندارند، نشاني ي راهْ بُردار به آن در شبكه ي جهاني را در پي مي آورم:
http://rouznamak.blogfa.com/post-104.aspx



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?