Thursday, July 05, 2007

 

٣: ٧ . "يك دسته گل ِ دماغْ پرور" از گلزار ِ ادب و فرهنگ ِ ايراني



يادداشت ويراستار


جمعه پانزدهم تيرماه ١٣٨٦


امروز نيز نشاني ي پيوند به چند درونْ مايه ي فرهنگي و ادبي به اين دفتر رسيده است كه با سپاس از همدلي و همكاري ي فرستندگان، براي آگاهي ي خوانندگان ارجمند اين تارنما، در پي مي آورم:

يك


هم ميهن جوان و پويا آقاي امير پروشاني، تارنمايي براي شاهنامه خواني و شاهنامه پژوهي پديدآورده و كارهاي ارزنده اي را در آن عرضه داشته است:
http://shahnameh.podomatic.com/
داده هاي اين تارنماي سودمند، از راديو زمانه:
http://www.radiozamaneh.com/
نيز پخش مي شود.
*
يكي از كارهاي شايسته ي آقاي پروشاني، درج ِ گفت و شنودي با زنده ياد د كتر پرويز ورجاوند، درباره ي



شاهنامه است.





دو

گزارش زير از دفتر ِ ماهنامه ي بُخارا در تهران، به اين دفتر رسيده است:

بُخارا به شصتمين شماره رسيد.



شصتمين شمارۀ بُخارا با سردبيري علي دهباشي در ٦٠٠ صفحه منتشر شد و از صبح شنبه ( ١٦ تيرماه ) در كتابفروشي ها و دكّه هاي فروش مطبوعات عرضه مي شود.
بخش مهمّي از اين شماره به ويژه نامۀ هشاد سالگي ه. ا. سايه اختصاص يافته است. در كنار مقالاتي از عبدالله كوثري، شفيعي كدكني، بهاء الدين خرمشاهي، ميلاد عظيمي و چند تن ديگر، سروده هايي از سايه براي اولين بار منتشر مي شود. همچنين گفت و گوي منتشر نشده اي از سايه در اين شمارۀ بُخارا به چاپ رسيده است.
در زمينۀ فلسفه ، ايران شناسي و تاريخ معاصر، مقالاتي از ايرج افشار ، دكتر محمد علي موحد ، عبدالحسين آذرنگ ، منوچهر پارسا دوست ، هاشم رجب زاده و روزبه زرّين كوب آمده است .
در بخش شعر ، سروده هاي منتشر نشده اي از سيمين بهبهاني، محمّد حقوقي، ضياء موحد، محمّد قهرمان و شاهرخ مسكوب را به همراه دارد.
در زمينه نقد ادبي بُخارا مقالاتي از حسن انوري، علي اصغر حلبي و منوچهر بديعي را براي اين شماره خود انتخاب كرده است.
گزارش ايرج هاشمي زاده از غرب و هاشم رجب زاده از ژاپن از ديگر خواندني هاي بُخاراست .
گفتگو با محمّد هاشم اكبرياني درباره تاريخ شفاهي ادبيّات معاصر ايران و نقد كتاب حافظ كيارستمي و ... در كنار مقالاتي از انورخامه اي و هرمزهمايون پور و رضا قيصريه از ديگر بخش هاي شتصمين شمارۀ بُخاراست.


سه


پوزش خواهي ي مسعود لقمان، سردبير روزنامك در باره ي ديركرد ِ تدوين و نشر ِ ستون ِ شاهنامه پژوهي:


پوزش از خوانندگان
در روزهایی که از بنیادگذاری ستون شاهنامه پژوهی به كوشش دكتر مجيد ساساني ( در باره ي او ---> ايران شناخت، درآمد ِ ٢: ٣٨٩، بخش پنجم) در روزنامک می گذرد، بسیاری از هم میهنان، نویسنده را وام دار مهر فراوان خود کردند. از آن جمله است استاد ارجمند و ایران پژوه فرهیخته ی هم روزگار جناب دکتر دوستخواه که با مهر ِ شایان ِ خود انگیزه ی نویسنده را برای تلاش و پژوهش دوچندان کرده است.
ولی سوگمندانه به سبب گرفتاری های فراوان (به ویژه آزمون ها پایان نیم سال در دانشگاه)، ناچارم تدوين و نشر این ستون را با درنگي، از آغاز امرداد پی بگیرم. سیاهه ی برخی گفتارهای آینده ی این ستون در پی می آید:
· گفتاری در شناسایی آبشخورهای شاهنامه
· جستاری در بازنمود کارآمدترین ویرایش های شاهنامه
· فردوسی؛ تاریخ نگار یا شاعر؟
· بخش های شاهنامه
· بازشناخت خانوادهای مهم پادشاهی و پهلوانی در شاهنامه
· پهلوان و پهلوانی در شاهنامه
· رستم نماد مردم ایران

و ...

چهار


ايران شناسي هيجده ساله شد.


فصلنامه ي سرشار و پُربار ِ ايران شناسي، چاپ ِ مريلند در آمريكا، با نشر ِ چهارمين شماره ي سال ١٣٨٥ خود، هيجدهمين سال ِ خدمت خويش به فرهنگ و ادب ايراني را پشت ِ سر گذاشت.
آقاي دكتر جلال متيني، استاد و رييس ِ پيشين ِ دانشگاه فردوسي در توس و اديب و پژوهنده ي پركار و نامدار، در دو دهه ي اخير، تدوين و انتشار ِ اين فصلنامه را در شرايط دشوار ِ دوري از ميهن برعهده داشته و اين كار ِ پرزحمت را با همكاري ي شماري از اهل و ادب، با شايستگي به پيش برده است.
بررسي ي درونْ مايه ي هفتاد و دو دفتر ِ نشريافته ي ايران شناسي در اين يادداشت، شدني نيست. همين اندازه مي توانم بگويم كه دانش ِ ايران شناسي، در معناي گسترده ي آن، بدون ِ نشر ِ اين گنجينه ي پژوهشي در دو دهه ي گذشته، توش و توان و سرمايه و اندوخته اي بسيار كمتر از آنچه امروز دارد، مي داشت.
دكتر متيني پيش از نشر ِ ايران شناسي، سالها سردبيري ي فصلنامه ي ايران نامه را عهده دار بود (كه سپس به سردبيري ي آقاي دكتر هُرمَز حكمت ادامه يافت و تاكنون نشرمي يابد). از همين روست كه او افزوده اي با عنوان ِ فهرست
٢٥سالۀ مجلّه
در ٥٥ صفحه، در پايان اين دفتر آورده كه فراگير ِ رهنمود به دستاورد ِ هفت سال نشر ِ ايران نامه و هيجده سال انتشار ايران شناسي به سردبيري ي اوست. تدوين و چاپخش ِ اين فهرست ِ جامع كه بخشي از كوشش و كُنِش ِ فرهنگي و ادبي ي استاد متيني را در سالهاي به غُربت راندگي ي ناخواسته در بر گرفته، كاري است بهنگام و سزاوار و براي پژوهندگاني كه نيازمند ِ راه يابي به نشريافته هاي ٢٥ سال ِ گذشته باشند، فرصتي مغتنم پديدآورده است.
*
از سوي خود و همه ي ياران و همكارانم در كوششهاي دفتر ِ كانون پژوهشهاي ايران شناختي، اين سالگرد ِ فرخنده را به استاد متيني و همگامانش، شادباش مي گويم و كاميابي ي بيشتر ِ ايشان را در پي گيري ي اين خويشكاري ي ارجمند ِ تاريخي در گستره ي ادب و فرهنگ ايراني آرزومي كنم.



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?