Saturday, June 09, 2007

 

٢: ٣٧٧. رويكردي ديگر به فرهنگ و ادب ِ مردم كردستان عراق: گفت و شنود با يك شاعربانو




در زمانه ي ماهواره در منزل خودت نشسته ای و جهان پشت در است. امّا باید زبان ِ جهان را آموخت.

كژال احمد


يادداشت ويراستار

يكشنبه بيستم خردادماه ١٣٨٦


پيش از اين، در درآمد ِ٢: ٣٧٢، متن ِ گفت و شنود عرفان قانعي فرد با شيرين ك. روزنامه نگار كرد عراقي را بازْنشردادم. اكنون، عرفان همراه با پيامي تازه از همان ناحيه، متن گفت و شنود ِ روشنگر و خواندني اش با كژال احمد، شاعرْبانوي كُرد را بدين دفتر فرستاده است كه با سپاس گزاري از او براي آگاهي ي بيشتر ِ خوانندگان اين تارنما از فضاي فرهنگي ي كردستان عراق، در اين جا مي آورم.


گفتگویی با کژال احمد / شاعر معاصر کردستان عراق
با شعر از مرز گریخته ام !
عرفان قانعی فرد
در ۱۹۶۷ در کرکوک متولد شده است . ۴ مجموعه شعر دارد - که بعضی از زبانها مانند فارسی ( توسط سید علی صالحی و فریاد شیری ) و نروژی و سویدی ترجمه شده اند - و خود نیز ترجمه ای از عربی به کردی که اثری از امین مالوف می باشد و ۱۳ سالی است که در روزنامه کردستان نوی ( نو ) روزنامه نگاری می کند و خود آن را منبع در آمد می داند . او در شهری شاعری می کند که این شهر که - با حومه - تقریبا بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد . حدود ۵ جریده روزانه ۲۰ مجله هفتگی و ۶۰ نشریه ماهانه منتشر می شوند . ۱۰ تلویزیون محلی ۱۳ رادیو مستقل و حزبی با فرقه های مختلف و ۵ دانشگاه در شهرهای سلیمانیه - هولیر - کویه - کرکوک و ۲۳ انستیتوی آموزشی و تربیتی فعالیت دارند . و حرکت انتقالی کردها هم ۴۵۰۰۰ نفر کردهای این شهر در اروپا و آمریکا و استرالیا زندگی می کنند و حرکت و بازگشت و ارتباط آنها بالطبع تاثیر دارد
در ابتدا می گوید : غم نان هست . سرگردانی فرهنگی ما هم به خاطر غم نان است و شاعر هم نمی تواند روزنامه نگار باشد اما شغل و امرار معاش است و در شعرم سعی کرده ام زن را به تاریخ بازگردانم . خواندن برایم همچون هواست . شهرت مانند رقاصه مجلس طرب است . از راه شعر از مرز گریخته ام نه نوشتن ..همیشه با خودم نزاع دارم
سپس می گوید که : بحث از آزادی در اینجا مشکل است . هر چند که خواسته انسان از آزادی زیاد است مثلا یک سویدی را نگاه کنید او هم چشمداشتی از آزادی دارد در اینجا با عقب ماندگی فرهنگی و جنگ روبرو بوده ایم و سالها وقت لازم است تا تاثیر آن پاک شود
وضع زن کرد امروزه مراحل پیشرفت خود را طی می کند . چندین زن به تاوان شرف و ناموس کشته می شوند . در این زمان هم هست. مرد زن کشی می کند . مردم ما اهل پدر سالاری هستند و عشایرند و آمیختگی به مذهب و دین سنتی هم هست .مساله کشته شدن ۵ دختر و جریمه سخت کردن و تاوان سخت دادن به خاطر عشق ساده جوانی ... اما باز هم به نسبت قیاس ظاهری امروزه خیلی بهتر از ایام بعث شده ایم . و بالاخره این ایام را ایام تغییر می نامم .
در ادامه در قیاس با ایام بعث می افزاید : در آن زمان اطلاع رسانی در باره زنان نبود . امروزه زنان رادیو و روزنامه دارند . هرچند که تفکر ما اروپایی نشده و به ظاهر و لباس مدرن شده ایم و اما در حصار های زیست رعیتی بسر می بریم . حاکم شدن یک زن ممنوع بود و امروزه یک زن دادستان شده است که هنوز با تفکر مردم و پذیرش این نکته هم مطرح است . تغییر تفکر سنتی غالب درباره زنان هم به حرکت علمی - فرهنگی نیاز دارد و بالا بردن سطح آگاهی زنان و آزادی تفکر را اموختن . سلطه مردها در بعضی کشورها کم است و در بعضی کشورها زیاد و الان هم در بعضی کشورهای پیشرفته مساله اختلاف دستمزد مطرح است .
سپس با صراحت موضوع را می شکافد و می گوید : بزرگترین مشکل ما آموزش و تربیت است و هنوز هم حل نشده است . مطالعه در این جا بسیار کم است و مردم بیشتر دنبال سرگرمی هستند و در ایام ماهواره هم ... در اوقات روزانه مردم دنبال لقتصاد هستند و از طرفی بسیاری از مشهور به نویسنده ها هم مطالعه نمی کنند . مشکل دانستن زبان است . مردم از زبان عربی متنفر است و بیشتر حس نزدیکی با زبان فارسی دارد مردم انگلیسی یاد نمی گیرند و این مشکل دانشگاه است و نوعی حصار اجتماعی - فرهنگی داشته ایم و روزنامه نگار و روشنفکر باید زبان بیاموزد . و چند سال آمدن کتاب ممنوع بوده است . در ایام دهه هشتاد مردم علیه دیکتاتوری صدام به دانستن حس نیاز داشتند و مطالعه می کردند و تحقیق میکردند تا به کنه ماجرا ها پی ببرند اما امروزه روز چنین نیست و این اهتمام دیده نمی شود
در ادامه گفت : کامپیوتر و اینترنت امروزه هم بر جوانان چندان تاثیری نگذاشته است تا به دنبال شکفتن ذهن و گشودن دریچه ای به سوی تاریکی نا آگاهی دهنی اش برود و شاید به این دلیل " سکس و ورزش و سرگرمی " بیشتر جستجوها و کنجکاوی های جوانان را تشکیل می دهد و قتی ما به ظاهر برنامه جوانان داریم اما برنامه ای مدون و درست پیاده نکرده ایم . تفکر سلطه بعث و از طرفی موضوع فقر اقتصادی و فکری و ارجحیت فعالیت اقتصادی و فکری و نو بودن دستگاه های فرهنگی...
کژال احمد گفت : ماهواره در میان مردمی که در جامعه مدرن زندگی می کنند با ماهواره ای که در میان جامعه سنتی است تفاوت دارد و در این حالت تفکر مردم هم تغییر آنی نمی کند و باید این پرسش را مطرح کرد که مردم آیا استعداد تغییر دارند ؟موضوع " مدیا " در بعث ستایش و اغراق بود و تبلیغ تفکر و سلطه حاکم و بحث سانسور کتاب مطرح بود . نهضت ترجمه ای آغاز شد که حدود ۱۵۰۰ کتاب فکری و فلسفی به کردی ترجمه شد هر چند که اعتبار ترجمه های زیر سؤال است و بیشتر حالت هجوم یک شبه داشت .
در پایان گفت : امید ما به زندگی بهتر است و با رویا هم مسایل حل نمی شود و باید عملی کار کرد و انگشت روی خلا ها گذاشت و نقد کرد تا کم کم عیب ها را بر طرف کنیم . باج پیشرفت سخت است . استبداد فکری داریم و گاه دچار یاس و نومیدی شده ایم و تلاش برای آشتی و دمکراسی و است کرد قیام علیه استبداد در درازای تاریخ داشته است اما استبداد و انحطاط در تفکر کردهای اهل قلم را چگونه معنا کنیم ؟ استبداد فکر روشنفکر چه مفهومی دارد ؟ بعضی ها می ژویند که در استان خودم مرا بشناسند کافی است و این " محدودیت فضای فکری " را بیان می کند . در زمانه ي ماهواره در منزل خودت نشسته ای و جهان پشت در است. اما باید زبان جهان را آموخت.




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?