Tuesday, June 05, 2007

 

٢: ٣٧٢. دريچه اي به شناخت ِ شاخه اي از همْ فرهنگان مان : ارمغاني رسيده از كردستان عراق



يادداشت ويراستار


با همه ي گستردگي ي شبكه ي آگاهي (؟!) رساني ي جهاني در اين روزگار، ما از بسياري از وابسته هاي به فرهنگ مان آگاهي ي چنداني نداريم؛ چرا كه رسانه ها بيشتر در راستاي خواستهاي خداوندان زر و زور سخن مي گويند و فرهنگ و هنر و پيوندهاي مردمي در اين ميان رنگ مي بازد و به چشم نمي آيد.
تنها مي توان در كوشش و كُنِش ِ جداگانه و ناوابسته ي خود ِ اهل ِ فرهنگ، در اين جا و آن جا، كورسوي اميدي جُست و راهي به بيرون از بازارمكّاره ي سود و سودا و سرمايه و جنگ و جنون و آتش و خون، يافت.
يكي از اين راهها به همّت و با مهر و ياري ي دوست جوان ِ پژوهنده و مترجم و گزارشگر عرفان قانعي فرد،



امروز به رويم گشوده شد. عرفان در پيامي كوتاه از عراق، برايم نوشته است:


……………
براي سميناري در دانشگاه سليمانيّه، آمده ام به كردستان ِ عراق. اين هم دستاورد ِ من در ايّام ِ فراغت...


وي آنگاه، نشاني ي پيوند به گزارشي از گفت و شنودي را كه در سليمانيّه با يك بانوي نويسنده و روزنامه نگار كُرد داشته و در خبرگزاري ي انتخاب نشرداده، همراه پيامش به اين دفتر فرستاده است.
عنوان اين گفت و شنود ِ فرهنگي- ادبي ي آگاهاننده و خواندني در متن نشرداده ي انتخاب، چنين است:

اندیشیدن به معنای ِ آزاد ِ جامعه ای سرگردان
دیداری با شیرین - ک. نویسنده و روزنامه نگار ِ کُرد ِ عراقی
۱۳ سيزدهم خرداد ماه ۱۳۸۶- ساعت ٢٠: ٤٧


در آغاز ِ اين گزارش، مي خوانيم:

فرصتی پیش آمد که از دانشگاه سلیمانیه «عراق» دیداری داشته باشم و از نزدیک نیز بسیاری از روشنفکران و استادان دانشگاهی این جا را ببینم. یکی از آنها روزنامه نگاری منتقد بود به نام شیرین ک. وی دهه پنجاه زندگي



خود را در کنار ِ دختران ِ جوانش سپری می کند. با او به مرور ِ اوضاع فرهنگ کردستان عراق پرداختم که ماحصل اش نوشتار ذیل است.
*
با سپاس از عرفان ِ گرامي، نشاني ي ِ متن ِ كامل ِ اين گفت و شنود را براي آگاهي ي ِ خوانندگان ِ ارجمند ِ اين تارنما، در اين جا مي آورم:
http://www.tiknews.org/display/?ID=42087&page=1



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?