Saturday, June 23, 2007

 

٢: ٣٩٠. چند گفتار و گفت و شنود ِ روشنگر و رهنمون در گستره ي ِ تاريخ و فرهنگ و ادب ِ ايران (2)



يادداشت ويراستار


شنبه دوم تيرماه ١٣٨٦


در پي ِ نشر ِ درآمد ِ ٢: ٣٨٩ -- كه با پذيره ي مهرآميز ِ دوستداران ِ آگاهي از رويدادهاي فرهنگي و ايران شناختي، رو به رو گرديد -- امروز نيز نشاني هاي پيوند به چند گفتار و گزارش و گفت و شنود خواندني ي ديگر را كه به لطف دوستان همدل و همگام به اين دفتر رسيده است، به منزله ي بخش دوم ِ درآمد ِ پيشين به ياران پيشكش مي كنم. پذيرفته باد!


I


گرايش به رويكردهاي سياسي در بافت ِ شعر معاصر فارسي از سربند ِ انقلاب ناكام مشروطه خواهي در سروده هاي بسياري از شاعران چشمگيرست و اين امر، در گفتمان ِ نقد ِ ادبي ي روزگار ما، جاي ويژه ي يافته و با آن كه در دهه هاي پشت ِ سر، بررسي ها و نقدهاي گوناگوني درباره ي آن نشريافته، مي توان گفت كه هنوز هم يكي از درونْ مايه هاي نقد عصرماست.
مجيد نفيسي، شاعر، پژوهنده و ناقد ادبي، در يك سخنراني زير عنوان شعر و سياست -- كه در سال ١٩٩٣ در همايش ايران شناختي ي "سيرا" ايراد كرده و به تازگي متن آن را در هفته نامه ي شهروند، چاپ كانادا به چاپ رسانده، با ژرفانگري و چيره دستي ي هرچه تمام تر بدين بحث ِ هميشه تازه پرداخته و نكته هاي بسيار رهنمون




و روشنگري را بيان داشته است. متن اين گفتار را در نشاني ي زير بيابيد و بخوانيد:
http://www.shahrvand.com/fa/Default.asp?IS=1131&Content=NW&CD=AL&NID=8#8


II

دكترعليرضا زرّين، شاعر تواناي ايراني ي مقيم كاليفرنيا با چيره دستي در سرودن شعر فارسي و در كنار ِ آن ترجمه ي ادبي و ماهرانه ي شعرهايش به زبان انگليسي، در ادب ِ مهاجرت ايرانيان به فرازهاي تازه اي رسيده و دروازه هاي جهان را به روي شعر امروز فارسي گشوده است.
بحث ِ كارشناختي درباره ي دستاورد ادبي ي اين شاعر، فرصت ويژه و گسترده اي مي خواهد. در اين جا به يكي از شعرهاي بلند ِ او با عنوان
خُنياي خون ِ خورشيد
[به يك بيگانه]
پيوندمي دهم تا خوانندگان ارجمند -- هرگاه تا كنون اثري از او را نخوانده باشند -- دريابند كه سخن از چه گونه شاعري در ميان است:
http://www.alizarrin.com/khonya-ye%20khun-e%20khorshid.pdf


* * *
به تازگي، شاهرخ تندرو صالح ، در گفت و شنودي با عليرضا زرّين كه در زير عنوان ِ پلي ميان واژه ها تا تنهايي در روزنامه ي شرق، چاپ تهران نشريافته، پُرساي ديدگاههاي اين شاعر شده و پاسخهاي سزاواري از او شنيده است.



متن ِ اين گفت و شنود را در دو بخش، به ترتيب در نشاني هاي زير، بيابيد و بخوانيد:
http://www.sharghnewspaper.ir/Released/86-04-02/255.htm#7045


http://www.sharghnewspaper.ir/Released/86-04-04/255.htm#7045

III

علي دهباشي در پيامي از تهران، به برگزاري ي چهل و پنجمين شب از شبهاي ويژه ي ماهنامه ي بُخارا در خانه ي هنرمندان تهران آگاهي داده است. اين شب ويژه، شب نونو ژوديس، شاعر پرتغالي نام داشته است.



گزارش و تصويرهاي اين شب ويژه را در نشاني ي زير بيابيد و بخوانيد و ببينيد:
http://tadaneh1.blogspot.com/2007/06/judice-night.html

IV


يوسف عليخاني سردبير تارنماي ادبي - فرهنگي ي تادانه، در زنجيره پبوندهايي در اين رسانه ي سودمند عرضه داشته است. خوانندگان پوياي جُستارگر را به رويكرد به نشاني ي زير و خواندن گفتارها و گزارشهاي ارزنده ي شناسانده شده در آن، فرامي خوانم:
http://tadaneh.blogspot.com/

V


پژمان اكبرزاده، در راديو زمانه با رضا ميرچي، استاد زبان فارسي و مترجم اثرهاي داستاني ي ايراني به زبان چك، گفت و شنودي داشته است زير عنوان ِ آثار داستان‌نویسان معاصر ایران در جمهوری چک. متن اين گفت و شنود ارزشمند و آگاهاننده را در نشاني ي زير بيابيد و بخوانيد:
http://www.radiozamaneh.org/pejman/2007/06/post_39.html

VI


روزنامه ي شرق، نشريّه ي بامداد تهران، گزارشي از همايش ِ حکمت ِ فردوسي را زير عنوان ِ روح ِ خِرَد در زُلال ِ شعر، نشرداده است. متن اين گزارش خواندني را در نشاني ي زير بيابيد و بخوانيد:
http://sharghnewspaper.ir/Released/86-02-26/256.htm#666

VII


نامه ي سرگشاده ي کميته ي بين المللي ي نجات ِ پاسارگاد به حقوقدانان ِ شركت كننده در کنفرانس ِ سوم ِ تيرماه در تهران

در اين نامه، از حقوقدانان ايراني خواسته شده است كه در تماس با يونسكو و ديگر نهادهاي فرهنگي و حقوقي ي جهاني، از آنها بخواهند كه در بررسي ي چگونگي ي نگاهباني از ميراث كهن ِ فرهنگي ي ايرانيان، به گزارش هاي رسمي و دولتي بسنده نكنند و گزارشهاي نهادهاي ناوابسته و مردمي را نيز به ديده بگيرند و خواست ِ ميليون ها ايراني ي دوستدار ِ برجاماندن ِ مرده ريگ ارجمند ِ نياكانشان را ارج بگزارند و گرامي بشمارند. در آغاز اين نامه آمده است:
«از شما تقاضا می کنيم که، در کنار پيشنهاد بسيار با اهميّت خود برای افزودن مفادی به اساسنامه ی دادگاه جنايي بين المللی (اساسنامه رم) به منظور شناختن "نابودسازی عمدی ي میراث فرهنگی جهانی" به عنوان جنايتی عليه بشريت، پيشنهادی نيز در مورد اساسنامه ی سازمان جهانی يونسکو ارائه شود تا بر اساس آن (به خصوص با اشاره به مواد يک و دو کنوانسيون 1972 جهانی در مورد ميراث و گنجينه های بشری) افزوده ای با مضمون زير به آن اضافه شود: «ضروری است که قبل از توجه و تصميم گيری در مورد گزارش دولت ها در مورد ميراث های فرهنگی کشورهاشان، نظر کارشناسان و نمايندگان فرهنگی مردم اين کشورها، پيرامون به خطر افتادن ميراث های فرهنگی و آثار باستانی، مورد توجه دقيق قرار گرفته و در تصميم گيری ها جانب خواست و اراده ی ملت ها نيز گرفته شود».
متن ِ كامل ِ اين نامه ي مهمّ را در نشاني ي زير، بيابيد و بخوانيد:
http://www.savepasargad.com/aa.from%20091806/June/nameh%20sargoshadeh%20be%20hoghogh%20daan%20haa.htm



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?