Friday, March 02, 2007

 

2: 266. كوشش و كُنِش ِ پژوهنده اي جوان در گستره ي ِ شاهنامه پژوهي


يادداشت ويراستار

شاهنامه پژوهي، يكي از عمده ترين (و شايد بتوان "يكي از" را به كناري نهاد و گفت «عمده ترين») شاخه ي دانش ِ ايران شناسي است --كه در هزاره ي يكم پس از فردوسي، ساختار و هنجاري چندان دانشگاهي و فرهيخته نداشت و از حدّ ِ تذكره نويسي فراتر نمي رفت -- در هزاره ي دوم، نخست با كوشش ايران شناسان باختري، سرشتي ديگرگونه و دانشي و سامانمند يافت و رفته رفته به منزله ي ِ مقوله اي بنيادين در ايران شناسي، شناخته شد و سپس با رويكرد ِ نخستين نسل هاي پژوهندگان ايراني بدين امر ِ كليدي و مهمّ، از سرچشمه هاي فرهنگ ايراني و ادب باستاني و ميانه و نو ِ ايراني سيراب گرديد و ژرفا و دقّت بيشتري يافت.
خوشبختانه اين فرآيند ِ فرخنده تا كنون از پويش بازنمانده و پيوسته رو به آينده و بهينه گردي داشته است. در اين راستا، نسلهاي جوان تر گام در راه مي گذارند و با بهره گيري از آزمونها و دريافته هاي پيشگامان ِ جُزْايراني و ايراني ي خود، هزارتوهاي هنوز ناشناخته ي حماسه ي ملّي ي ايران را مي كاوند تا به شناختي هرچه فراگيرتر و ژرف تر و جهانْ شمول تر، از شاهكار ِ ايراني و انساني ي استاد ِ توس، دست يابند.
در ميان ِ شاهنامه پژوهان ِ جوان ِ اين سالها مي توان به سجّاد آيدِنلو اشاره كرد كه در همين نخستين مرحله هاي كوشش و كُنِش ِ شاهنامه پژوهانه اش، خوش درخشيده و كارنامه اي سرشار داشته و مايه ي اميد و دلْ گرمي ي پژوهندگان نسل هاي ارشد به بودن ِ رهروي شايسته براي بر دوش گرفتن ِ "بار ِ امانت"، گرديده است.
از اين پژوهنده، جدا از آنچه پيشتر خوانده بودم، به تازگي نقدي آگاهاننده و روشنگر و نيز گفتاري رهنمون به گره گشايي از يك كليدْواژه ي ِ مهمّ در شاهنامه به دفتر ِ من رسيد كه انگيزه ي ِ خشنودي ام گرديد و بر آن شدم تا خوانندگان اين تارنما و به ويژه دوستان همْ نشين و همْ سخن در نسشت ِ جهاني ي شاهنامه پژوهي در اتاق "پال تاك" را نيز در شور و شادي ي خويش انبازْگردانم.
ماهنامه ي ارجمند ِ جهان ِ كتاب، چاپ تهران، در شماره هاي همزاد ِ 212-213 (آذر- دي 1385) خود، نقدي ريشه جويانه و موي شكافانه از آيدنلو را با عنوان ِ شاهنامه و عرفان (از تحقيق تا تأويل) نشر داده است درباره ي درونمايه و داده هاي كتاب ِ تجلّي ِ عرفان در داستانهاي شاخص ِ شاهنامه از ماندانا هاشمي (تهران: انتشارات زوّار، 1384 - 169 ص).





ناقد گرامي در اين نقد ِ تحليلي ي خود، با پشتوانه ي رهنمودهاي بنيادين براي شناخت ِ دو "گونه" يا "ژانر" ِ
(Genre)
جداگانه ي فرهنگي و ادبي ي ِ «حماسه» و «عرفان»، بر بايستگي ي پرهيز از درآميختن ِ نمودهاي اين دوگانه، در اثرهاي ِ ادبي و از آن ميان شاهنامه، به هنگام ِ تحليل ِ درونمايه هاي ِ آنها، تأكيد مي ورزد و از برداشتهاي برخي از معاصران ما، از جمله نويسنده ي كتاب ِ موضوع ِ نقد، كه تنها با نگرش به لايه ي بيروني ي داستانهايي همچون سرگذشت ايرج، سياوش و كيخسرو در شاهنامه، حُكم به بودن ِ مايه هاي عرفاني در حماسه ي ايران مي دهند، انتقاد مي كند.


همْ زمان با نشر ِ نقد ِ يادْكرده در تهران، فصلنامه ي ارجمند ِ ايران شناسي در مريلند ِ آمريكا نيز گفتاري خواندني و گِرِه گشا با عنوان ِ "نوشدارو" چيست؟ را از همين پژوهنده به چاپ رسانيده است. وي در رويكرد ِ خود به اين



كليدْواژه ي ِ بُنيادين و ساختاري، همه ي ِ پيشينه و نهاد و چيستي ي ِ رازْآميز ِ ناميده ي آن را از اوستا تا شاهنامه در ديدگاه داشته و كوشيده است تا حلقه هاي جُدانماي آن را در زنجيره اي به يكديگر بپيوندد.
*
از سجّاد آيدِنلو خواهش كردم كه گزارشي از كارنامه ي پژوهشي ي خويش و نيز تصويري از خود را برايم بفرستد كه در اين تارنما نشردهم و خوانندگان گرامي، بهتر دريابند كه سخن از چه كسي در ميان است.
او در پاسخ بدين درخواست، تصوير زير را كه در همايش ِ متن شناسي ي ِ شاهنامه در توس در ارديبهشت ماه امسال، گرفته شده و خود نيز در آن حضورداشته، همراه با فهرستي كه در پي مي آيد، برايم فرستاد كه با سپاس از وي و آرزوي كاميابي هاي بيشترش، در اين صفحه نشرمي دهم. (يادداشت ِ زير ِ تصوير، از خود ِ اوست).



در اين عكس، بنده نفر ِ سوّم از سمت ِ چپ هستم و پس از من، به ترتيب
آقايان دكتر كزّازي، استاد ايرج افشار و دكتر خالقي مطلق ايستاده اند.

به نام ِ خداوند ِ جان و خِرَد

......................
فهرست ِ مختصر و كُلّي ي ِ كارنامه ي علمي - پژوهشي ي ِ ناچيز ِ خود را به عرض مي رسانم:


سجّاد آيدِنْلو- متولّد ِ 1359
دانشجوي دوره ي دكتري ي زبان و ادبيّات فارسي در دانشگاه تربيت معلّم تبريز با پشتيباني ي دانشگاه پيام نور اورميه.


اثرهاي جداگانه نشريافته


يك) شاهنامه و ادب ِ عاميانه ي ِ كُرسي.
دو) پهلوانْ نامه ي ِ گرشاسپ.


مقاله ها و نقدها


در حدود ِ يكْ صد مقاله و نقد در باره ي شاهنامه و ادب ِ حماسي ي ايران.


كارهاي زير ِ چاپ


يك) از اسطوره تا حماسه (هفت گفتار در شاهنامه پژوهي)، انتشارات جهاد ِ دانشگاهي يِ دانشگاه ِ فردوسي ي مشهد.
دو) نارسيده تُرَنج (بيست مقاله و نقد در باره ي شاهنامه و ادب ِ حماسي ي ايران)، انتشارات ِ نقش ِ مانا- اصفهان.


مقام ها و موفّقيّت هاي علمي


يك) برنده ي مدال ِ طلاي ِ اُلمپياد ِ ادبي ي ِ ايران (سال هزار و سيصد و هفتاد و شش).
دو) دانشجوي نمونه ي ايران در هر دو دوره ي كارشناسي و كارشناسي ي ارشد (ليسانس و فوق ِ ليسانس).
سه) مُنتَقد ِ كتاب ِ برگزيده ي ِ ادبيّات (سال هزار و سيصد و هشتاد و سه).
چهار) كتابْ خوان ِ نمونه ي كشور (سال هزار و سيصد و هشتاد و پنج).


سخنراني ها


سي سخنراني در همايش ها و مجلس هاي علمي در شهرها و دانشگاههاي مختلف ِ ايران.


با تقديم ِ ادب و تجديد ِ سپاس
سجّاد آيدِنْلو

Posted by Picasa



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?