Wednesday, January 17, 2007

 

2: 194. از «طنزْنويسي» به «تلخْ نويسي»: هُشدار و آماده باش ِ قرمز به ايرانيان


يادداشت ويراستار

«فغان ز جُغد ِ جنگ و مُرغْواي ِ او
كه در نوا فكندمان نواي ِ او
بُريده باد ناي ِ او و تا ابد،
شكسته و گسسته پَرّ و پاي ِ او
..................................»


(م. ت. بهار: ملكُ الشّعرا)

پيامي را كه در پي اين يادداشت مي خوانيد، امروز به وسيله ي پست الكترونيك براي شمار زيادي از ياران و عزيزانم فرستادم و اكنون متن آن را براي آگاهي ي آن گروه از كسان كه گفتار تلخ و هُشداردهنده ي طنزْنويس نامدارمان ابراهيم نبوي را نخوانده اند، در اين صفحه، بازْنشرمي دهم.


درود.


خبرها و گزارشهاي رسانه هاي گوناگون درباره ي ميهنمان ايران در هفته ها و روزهاي گذشته همه هولناك و دلهره آور بوده و پيوسته روي در بدتري داشته و امروز ديگر به نقطه ي اوج ِ هراس انگيزي و به وضعيّت ِ قرمز رسيده است.
نمي خواهم ناراحتت كنم و اميدوارم كه همه ي اينها پندار، گمان، خيال، توهّم و -- دست ِ كم -- برآورد و برداشت ِ نادرست باشد و هيچ اتّفاق شومي نيفتد.
در اين چند روز، همواره به خود پيچيدم و هيچ خبر سياهي را براي كسي نفرستادم تا جُغد ِ بدفال اين حال ِ خراب نشده باشم و زحمت افزا نگردم.
امّا امروز ديگر طاقتم طاق شد و خاموشي را رواندانستم. اين است كه نشاني ي زير را برايت مي فرستم
http://news.gooya.eu/politics/archives/2007/01/056482.php
تا اگر تاب ِ دهشتناك ترين پيش بيني ها را داري، مطلب ِ آمده در زير ِ اين پيوند را بخواني و بينديشي كه در اين بُن بست و فرصت از دست دادگي، آيا هنوز هم اميد ِ رستگاري هست و مي توان كاري كرد (چه كاري؟ من يكي كه نمي دانم!) يا اين كه بايد همچون گوسفندان دست و پا بسته چشم به راه ِ فرودآمدن ِ كارد ِ سلّاخان جهانگير و جهانخوار ماند!
هرگاه توان ِ برتافتن ِ خبري دهشتبار را نداري، اين پيام را نديده بگير و پوزش مرا هم براي دردسر درست كردنم بپذير.
*
به گفته ي دوست زنده يادم "مهدي اخوان ثالث":
«... دلم مي سوزد و كاري ز دستم برنمي آيد
نمي دانم كدامين چاره بايد كرد،
گريبان پاره بايدكرد
و يا دل را ز سنگ ِ خاره بايدكرد؟!»

*
دست ِ كم مي تواني همين امروز به كساني كه در ايرانند و دوستشان مي داري، زنگي بزني و صدايشان را بشنوي. اميدوارم كه فردا خيلي دير نباشد!
*
بار ديگر از اين بدْخبري و تلخْ نويسي پوزش مي خواهم و براي تو و همه ي آدميان (ايراني و جُز ايراني) شادكامي و پايداري و رهايي از توفان جنگ و جنون و دامهاي گسترده ي آزمندان ِ قدرت باره و سرمايه سالار جهاني را آرزومي كنم. چُنين باد!


بدرود.

دوستدارت

جليل دوستخواه
Posted by Picasa



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?