Friday, December 29, 2006

 

۲: ۱۷۸. سالی تلخ و سياه در آستانه ی از راه رسيدن: تصوير هولناکی از چهره ی جهان کنونی


يادداشت ويراستار

سال ۲۰۰۷ ميلادی -- که در واقع، ديگر حالا سال مشترک و همگانی ی مردم سراسر جهان شده است -- دارد از راه می رسد. توانگران چيره دست و فرمانروا بر جهان، بی هيچ پروايی نسبت به تلخکامی و رنج و شکنج بی پايان بينوايان (بيشترين شمار آدميان در جهان) غرق در شور و شادی اند و به شاباش فرارسيدن سالی ديگر که فرادستی ی آنان را تداوم می بخشد، جامهاشان را بر هم می زنند و جهانی همچون هزاران سال آمده و رفته در گذشته، در آنش بيدادی سياه و جانکاه می سوزند!پژوهنده ی فرهيثخته و آزادانديش و انسان باور دکتر تورج پارسی در گفتاری دل سوزانه و دردمندانه با پشتوانه ی آمار، چهره ی هولناک اين جهان دژآيين را در آستانه ی اين سال نونما، اما کهنه سرشت، به تصوير کشيده است.متن اين گفتار تلخ، اما خواندنی را که با سخنی از سيد علی صالحی پايان می پذيرد، با سپاسگزاری از نويسنده ی ارجمند که آن را به اين دفتر فرستاده است، در اين صفحه بازنشرمی دهم.
* * *


سال تازه مى شود، اما.
" چه روزگار تلخ سياهي "...!

تورج پارسي

سال تازه مي شود ، مردمان به تر و تازگى سال عشق مى ورزند و بها مي دهند، چراغ ها ى رنگين همه جا روشن مي شوند، هر چراغ نويدى است از كاهش سياهى شب و سلامى است به سال تازه ى از ره رسيده و بدرود به سالى كه به پايان خود مى رسد اما دفترش بسته نمي شود بلكه در آرشيو زمان مي آرامد .
در زير اين همه تر و تازگى سال چيزى سياه ، چيزى بس تاريك و خشن هم دارد بزرگ و بزرگتر مي شود : فقر عمومى ، عاملى كه نه رنگ ، نه دين ، نه زمان و نه مكان مي شناسد ، عاملى بس تعيين كننده كه پديد آورنده ي انحرافات و ناهنجارى هاي زيادى مي گردد . آمار نشان مي دهد كه در اثرفقر روزانه ۲۷ هزار نفر و هر دقیقه ۱۹ نفر می میرند و حدود ۱۰ میلیون کودک در سراسر جهان به دلیل فقدان آموزش و فقر مورد سوءاستفاده قرار می گیرند.
در ايران خودمان كه بر روى چاههاى نفت خوابيده است ده ميليون كودك دچار فقر مطلق غذايي و شش ميليون و ۸۰۰ هزار كودك دچار كمبود آهن و يد هستند. يك نماينده مجلس به توزيع ناعادلانه ثروت در ايران اشاره كرده اظهار داشته است كه : بيش از ۸۵ درسد دارايي كشور، در اختيار تنها ۱۵ درسد افراد جامعه قرار دارد و به گفته وي ۸۵ درسد باقيمانده، زير خط استاندارد زندگي مي كنند.
در حدود ۱/۲ ميليارد نفر از مردم كشورهاى در حال توسعه با روزى كمتر از يك دلار زندگى مى كنند همچنين ۸۰۰ ميليون نفر از سوء تغذيه رنج مى برند و حدود ۱۵۳ ميليون كودك زير پنج سال كمبود وزن دارند. . بررسى اين شاخص ها در كشور خودمان براساس درآمد ۲ دلار در روز نشان دهنده آن است كه ۷/۴ درسد مردم ايران دچار فقر شديد هستند. همچنين حدود ۹ درسد از جمعيت ايران نمى توانند حداقل انرژى غذايى (براساس استانداردهاى جهانى) را دريافت كنند. خوان سوماويا دبيركل سازمان بين المللى كار نيز تأكيد مى كند كه با وجود رشد اقتصادى جهان، گسترش فقركاهش نپذيرفته است . !!
و اما آن سوى ديگر سكه ، سرمايه است يعنى خط زشت به زر نوشته ي زيست آدمي . درهمين جهان فقر زده كه آمار و خوان سوماويا هم آنرا تاييد مي كنند داراى ۷۹٣ میلیاردر است که سرمايه گروهى آنان ۲.۶ تریلیون دلار است كه ميانگين درآمدشان ٣.٣ میلیارد دلار امریکا است. نكته شايان توجه وجود هفت نفر میلیاردرتازه نفس در روسیه يعني بخشي ازشوروي سابق وهشت میلیاردر تازه در چین هميشه كمونيست هست !!!
در پايان اين گزارش آمارى غم انگيز از قلمرو فقر و سرمايه آرزو مي كنيم كه سال ۲۰۰۷ ميلادى اگر دين و سر مايه بگذارند باشد كه كبوتر سپيد آشتي ميدان پرواز بيابد ! و هزاران آرزوى ديگركه باز در چنگال دين و سرمايه اسيرند .اگر دل ديدن اين همه سياهى را داشته باشيد كافى است به نقشه ي گيتى بنگريد : جغد جنگ ، زندانى سياسى ، كشتار دگر انديشان ، فقر ، فحشا، كودكان خيابانى كارتون خواب ، قاچاق كودكان جهت فروش و استفاده جنسى ، اعتياد و...و .... كه چه روزگار سياهى را نشان مي دهد
سال تازه مي شود ، اين خود آغازي است ، اين آغاز را به جهان و جهانيان شادباش مي گوييم . با خود عهد كنيم كه در سال تازه نيز به يارى داد برعليه بيداد گام هاي محكم تر ي بر داريم .
سال تازه مي شود.
شادي را همگاني كنيم.
نيكي را آرزو كنيم.
* * *
كارتون خواب ها

على صالحي

حالا آن سوى اين همه پنجره
شومينه ها روشن است
رختخواب ها گرم
سفره ها لبريز
دست ها پر
دل ها خوش وُ
دنيا، دنياست براى خودش.
•••
پس وقت تقسيم جيره جهان
من كجا بودم
كه جز اين كارتن خيس وُ
اين زمستان زمهرير
چيزى نصيب ام نشد؟
خيابان خيس
مقوا خيس
تخته ها، كبريت، حلبى
چشم ها و چه كنم ها... خيس،
خواب و خيال شما چطور!؟
•••
حالا خيلى ها
پشت پنجره ايستاده
با پياله گرم چاى شان در دست،
سرگرم تماشاى بارش برف اند
سرگرم فعل ماضى حرف اند
و هى از سنگسار عدالت
احتمال آزادى آدمى سخن مى گويند!
من سردم است بى انصاف
من گرسنه ام بى انصاف
من بى پناه ام بى انصاف
پس وقت تقسيم جيره جهان
من كجا بودم
كه هيچ كنج دنجى از اين همه خانه
قسمت بى قرار من نشد؟
پس اين حشرات كجا مى خوابند
كه فردا صبح... باز آفتاب را خواهند ديد.
هى زمستان ذليل كش، بى انصاف!
نگاه كن
آن سوى پل...
كليد دار صندوق صدقات
با كاميون سنگين ثروت اش مى گذرد
من دارم مى ميرم
چراغ هاى لابى هتل روشن است
صداى استكان، يخ، الكل و آواز مى آيد.
آن سوى ديوار ها
صداى سلام نوش روياى زندگى ست،
اين سوى ديوار ها
وداع منجمد من است
با دنياى دشوارى
كه هرگز رنگ عدالت را نديده است.
•••
به من بگو
حشرات كجا مى خوابند
كه باز فردا صبح
آفتاب را خواهند ديد:
حقوق بشر، باد، رفراندوم، نفت
چپاول، دروغ، دموكراسى
خواب، خاورميانه، مرگ
تنهايى، ترس، تروريسم...
دريغا كلمات عليل
اين همه بى دليل
در دهان ياوه چه مى گوييد؟
من سردم است!
من گرسنه ام!



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?