Monday, November 20, 2006
دانشنامه ي ايران، نماد ِ پيوند ِ همه ي ايراني فرهنگان - پيوستي بر درآمد ِ 2: 131
يادداشت ويراستار
در پي ِ نشر ِ درآمد ِ 2: 131 اين تارنما: گفتار ِ تحليلي و انتقادي ي نگارنده درباه ي نوشته ي آقاي مسعود نقره كار در اخبار ِ روز و بازْنشر ِِ آن گفتار درهمان نشريّه ي خبري و نيز در نشريّه ي الكترونيك ِ ادبيّات و فرهنگ:
http://www.mani-poesie.de/
امروز خبر رسيد كه گفتار ِ يادكرده در تارنماي خبرگزاري ي كورش نيز بازْنشرداده شده است.
با سپاسگزاري ازدوست فرهيخته دكتر تورج پارسي كه براي دو بازْنشر ِاخير كوشيده و خبر آنها را با مهر هميشگي شان، به دفتر من فرستاده اند و نيز دست اندر كاران ِ اين تارنماها، نشاني ي جاي ِ بازْنشر ِ اخير را براي آگاهي ي خوانندگان اين تارنما در پي مي آورم:
http://www.cyrusnews.com/news/fa/?mi=8&ni=17015
*
افزون بر آن، آقاي دكتر تورج پارسي، خود نيز گفتاري ارزنده و خواندني در همين زمينه نوشته و با عنوان ِ :
دانشنامه ايران نه تنها شناسنامه ي ِ مشترك ِ ملّي ي ِ همه ي ِ ايرانيان است بلكه پيوند و پيوست فرهنگى ما با افغانان و تاجيكان نيز هست.
در همان تارنماي خبرگزاري ي كورش نشرداده اند كه نشاني اش چنين است:
http://www.cyrusnews.com/news/fa/?mi=8&ni=17042
* * *
تأكيد دكتر پارسي بر رويكرد ِ دانشنامه ي ايران به فرهنگ و ادب و هنر و ديگرْ سويه هاي تاريخ و جغرافيا و زندگي ي مردم افغانستان و تاجيكستان، بسيار به جاست. دانشنامه نمود و نماد ِ درخت ستبر و كهنْ بنياد ِ فرهنگ ايراني در همه ي بخش ها و شاخه هاي آن است و نه تنها دو كشور يادكرده، بلكه ديگرْ همسايگان دور و نزديك ايران كنوني را نيز در بر مي گيرد كه زماني بخشهايي از مجموعه ي بزرگ ِ فرهنگ ايراني بوده اند و تا به امروز اثرْپذيري هاي گسترده شان از اين فرهنگ و پيوندهاي ريشه دار و ناگسستني شان با آن، سختْ آشكارست. هر پژوهنده اي كه حتّا يك بار دانشنامه را ورق زده و كاويده و بررسيده باشد، نيك مي داند كه "ايران" ِ دانشنامه، همين "ايران ِ جغرافيايي و سياسي ي امروزين" نيست و به راستي بايد گفت كه همه ي كشورهايي كه در بخش بندي هاي كنوني جدا از ايران به شمار مي آيند؛ امّا در شمول ِ آن مجموعه ي نامدار كهن جاي مي گيرند، از اين ديدگاه، وامْ دار ِ دانشنامه ي ايران اند و مردم ِ آنها مي توانند از اين سرچشمه ي ِ بزرگ سيراب شوند يا -- به ديگرْسخن -- چهره ي ِ تاريخي، فرهنگي، ادبي، هنري، اقتصادي و سياسي ي خود را در اين آيينه ي ِ تمامْ نماي ِ تابناك بنگرند.
چنين امري، در كار ِ تدوين دانشنامه، برتري ي كوچكي نيست و نبايد و نمي توان ازآن چشم پوشيد و بدان كم بها داد.
در واقع، هرگاه اين دانشنامه را دانشنامه ي جهان ِ ايراني توصيف كنيم، ذرّه اي گزافه گويي نكرده ايم.
درود بر دكتر پارسي كه هوشمندانه بر اين جنبه ي كليدي و مهم در ساختار دانشنامه ي ايران، انگشت گذاشته است.