Sunday, September 17, 2006
2: 70. آشنایی با کتابی مهم در زمینه ي پژوهشهاي ایرانی
يادداشت ويراستار
Copyright © 2006-Iran-shenakht
بسياري از ما ايرانيان، هنگام برخورد با عبارتي همانند ِ عنوان ِ اين درآمد، گمان مي بريم كه درونمايه ي كتاب ِ موضوع ِ سخن، بخشي از تاريخ ِ ادب و هنر و يا پژوهشهاي جامعه شناختي و فرهنگي به معناي ِ عام ِ آن است. كمتر كسي از ما احتمال مي دهد كه بحث بر سر ِ دانش و فنّ باشد. در حالي كه فرهنگ با بار ِ گسترده ي معنايي اش، نه تنها در برگيرنده ي ِ گفتمان ادب و هنر و جامعه شناسي و دانشهايي همچون آنها، بلكه فراگير ِ دانشهاي آزمايشگاهي و فنّي نيزهست كه همواره در پويايي و پايايي و كمال يابي ي جامعه هاي انساني نقشي مهمّ و كليدي و سرنوشت ساز داشته اند و دارند و امروزه به اوج ِ اهميّت خود رسيده اند.
بيشتر دانش آموختگان رشته هاي نامْ بُردار به "علوم ِ انساني" و حتّا شمار ِ زيادي از استادان ِ سرشناس در اين رشته ها، همواره به پژوهش در چهارچوب رشته ي ويژه ي خود سرگرم اند و رويكرد ِ چنداني به فراسوي آن ندارند و هرگاه سخن از "فرهنگ" به ميان آيد، انگاشتي جز زبان و ادب و برخي از گونه هاي هنر به ذهنشان نمي رسد. آنان ديواري گذارناپذير ميان خود و دانشهاي تجربي و فنّي كشيده اند.
استاد ِ زنده ياد ِ من جلال الدّين هُمايي، يكي از استثناهاي روزگار ما بود كه نه تنها بر زبان و ادب فارسي و عربي و همه ي دانشها و مهارتهاي ادبي چيره دستي داشت، بلكه به تاريخ دانش هايي همچون اخترشناسي نيز روي آور بود و با پژوهشهاي ژرف و گسترده ي خود در كارنامه ي دانشي ي بزرگاني همچون ابوريحان بيروني، بخشي از آن ديوار ناسزاوار را فروريخت و پل پيوند استواري در ميان دانشهاي انساني و تجربي كشيد. روزي كه استاد در هنگام گشايش ِ آيين ِ بزرگداشت هزاره ي زادروز ِابوريحان بيروني در تالار رودكي ي تهران، پس از درآمد ِ سخن و خواندن ِ آيه هايي از قرآن -- كه همواره در آغاز سخنرانيهايش بر زبان مي آورد (رَبِّ اشْرَح لي صَدري و يَسِّر لي اَمري وَ احلُل عُقدة مِن لِساني - سوره ي 20، طه، آيه هاي 25 - 27) -- گفت كه مي خواهد از بزرگْ مردي ايراني سخن بگويد كه نخستين شناسنده ي گوي ساني (كُروي بودن) زمين و كاشف ِ نظري ي ِ قارّه ي آمريكا و تعيين كننده ي اندازه ي شعاع ِ كره ي زمين بوده است، بسياري از حاضران در آن نشست، شگفتي زده شدند كه پيرمرد از كه سخن مي گويد و اندكي بعد ديدند كه استاد دانشمند، با آرامش و خونسردي و اشاره به پشتوانه هاي استوار و با اعتبار، بيروني ي بزرگ را كارآمد و رازگشا در همه ي زمينه هاي پيش گفته و بسياري عرصه هاي ديگر شناساند و به شايستگي ازعهده ي ثابت كردن ِ آنچه در آغاز گفته بود، برآمد. استاد همايي، به درستي و دقّت، بيروني را دانشمندي جهاني و بسي فراتر از زمان خود خواند و از آگاهي ها و پژوهشهاي والا و بي همتاي او در گستره هاي ِ گياه شناسي، ستاره شناسي، رياضي، فيزيك، كاني شناسي، جغرافيا نگاري، تاريخ نگاري، فلسفه، و شعر سخن گفت و نيز انسان گرايي ي ِ ممتاز او را به شنوندگان سخنش شناساند.
چندي بعد، شگفتي زدگان ِ آن نشست، به چشم خويش ديدند كه يونسكو (بخش فرهنگي و دانشي ي سازمان ملل متّحد) شماره اي از نشريّه ي ويژه ي خود به نام پيام را ويژه ي هزاره ي ابوريحان بيروني كرد و درونمايه ي سخن استاد را بشرح و همراه با تصويرهاي بسيار، به همه ي زبانهاي ملّتهاي عضو سازمان نشرداد و آن ايراني ي نامدار را بر كرسي ي شايسته اش نشاند. (پيام، دريچه اي گشوده بر جهان، سال پنجم، شماره ي 59 - تير ماه 1353)
* * *
درهمين راستاي ِ شناخت پيشينه ي كوششها و كُنِشهاي دانشي و فنّي در تاريخ ايران، به تازگي كتابي به نام ِ
فنون و منابع در ایران ، مقدمهای بر تاریخ تکنولوژی و کاربرد مواد در ایران
در تهران نشريافته كه دوست پژوهنده ي ارجمند آقاي دكتر رضا مُرادي غياث آبادي در تارنماي خود به نام ِ
پژوهشهاي ايراني به بررسي و ارزيابي ي آن پرداخته است. آقاي مُرادي، ديروز از اين كار تازه به دفتر من آگاهي داد.
او در سرآغاز ِ نوشته اش، به درستي يادآورشده است كه:
"امروزه در زمینه تألیف و انتشار کتابهایی با موضوع تاریخ علم در ایران، کوتاهیهای فراوانی به چشم میخورد و بسیاری از علاقمندان مطالعات ایرانی بر این گمانند که پژوهشهای ایرانشناسی یا ایراندوستی تنها با گفتارهایی در زمینه ادیان و جشنهای باستانی، حقوق زن و منشور کورش و پیام زرتشت و صله گرفتن فردوسی از محمود و شماری چند از این قبیل مترادف است (که حنی همینها را نیز به درستی انجام ندادهایم). شمار کتابها و پژوهشها در زمینه تاریخ علم و دستاوردهای دانشی ایرانیان به اندازهای اندک است که به راستی برای جامعه ي ایران و دوستداران هویّت و افتخارهای ملّی شگفتانگیز و تأسّفبار ومایه ي سرشکستگی است ..."
"امروزه در زمینه تألیف و انتشار کتابهایی با موضوع تاریخ علم در ایران، کوتاهیهای فراوانی به چشم میخورد و بسیاری از علاقمندان مطالعات ایرانی بر این گمانند که پژوهشهای ایرانشناسی یا ایراندوستی تنها با گفتارهایی در زمینه ادیان و جشنهای باستانی، حقوق زن و منشور کورش و پیام زرتشت و صله گرفتن فردوسی از محمود و شماری چند از این قبیل مترادف است (که حنی همینها را نیز به درستی انجام ندادهایم). شمار کتابها و پژوهشها در زمینه تاریخ علم و دستاوردهای دانشی ایرانیان به اندازهای اندک است که به راستی برای جامعه ي ایران و دوستداران هویّت و افتخارهای ملّی شگفتانگیز و تأسّفبار ومایه ي سرشکستگی است ..."
* * *
متن كامل ِ بررسي ي كتاب ِ فنون و منابع در ایران را با سپاس گزاري از يادآوري ي دكتر مُرادي با پيوند زير بدين صفحه مي آورم و خواننده ي گرامي ي اين صفحه، مي تواند با رويكرد بدين نشاني، آن را بخواند:
http://www.ghiasabadi.com/
http://www.ghiasabadi.com/