Thursday, August 03, 2006

 

2: 35. يادواره ي ِ يكصد سالگي ي ِ جوانمرگ ِ زنده ياد "مشروطه ي ِ ايراني"



يادداشت ويراستار



جوانمرگي تنها رويدادي اندوهبار و دريغ انگيز در زندگي ي فردي ي ِ برخي از مردمان نيست. دوست ِ زنده‌ يادم هوشنگ گلشيري در سخنراني اش در "ده شب ِ كانون ِ نويسندگان ايران" در "انجمن فرهنگي ي ايران و آلمان" (انستيتو گوته) در تهران (18 تا 28 مهر ماه 1356)، از جوانمرگي در نثر ِ معاصر ِ فارسي سخن گفت. مي توان نمونه‌هاي اين امر را در فرآيند ِ جنبش‌ها و كوشش‌ها و كُنِش‌هاي ِ اجتماعي، فرهنگي و ادبي نيز بازجُست و بررسيد و ريشه‌يابي‌كرد.
نگاهي به روند ِ تاريخ و زندگي‌ي اجتماعي ي ايرانيان از آغاز تا امروز، به روشني نشان مي دهد كه بيشتر خيزش‌ها و كوشش‌هاي ِ همگاني‌ي ِ مردمان اين سرزمين، در فاصله‌ي ِ نه چندان زيادي از زمان ِ آغاز ِ آنها و پيش از بَرومندي و اثربخشي‌ي ِ ماندگار و سازنده در زندگي‌ي ِ هم‌زمانان و آيندگان، در برخورد با سازه‌هاي ِ بازدارنده و سركوبگر و واپس‌گراي خودي و بيگانه، رنگ‌ْ باخته و فروپاشيده و تنها خاطره‌اي حسرتْ‌ بار از خود بر جا گذاشته و – به زبان ِ ساده – دچار ِ جوانمرگي شده‌اند!
گذشته از آنچه در اين زمينه، هردو بخش پيش و پس از اسلام ِ تاريخ ِ ميهن‌مان خوانده‌ايم، در تاريخ ِ پُرآشوب ِ سده‌ي ِ اخير نيز نمونه هاي چندگانه و پي در پي ِ اين پديدار ِ اندوهبار را شاهدبوده‌ايم. نخستين مورد، درست در يكصد سال ِ پيش از اين، در پي ِ خيزش ِ دادخواهانه ي همه‌ي ِ ايرانيان، با امضاي فرمان ِ برقراري‌ي ِ پادشاهي‌ي ِ مشروط به جاي ِ سلطنت ِ استبدادي از سوي ِ مظفرالدّين شاه، در چهاردهم ِ امرداد ماه 1285 خورشيدي (پنجم اوت / آگست 1906 ميلادي)، صورت رسمي يافت كه در تاريخ معاصر با عنوان ِ نهضت (/ جنبش) مشروطه (/ مشروطيّت / مشروطه خواهي) از آن يادمي‌شود.


ستارخان و باقرخان ، سردار و سالار ملّي
در كارزار خونين آزادي خواهي


امّا دريغ و درد كه آن خيزش ِ بزرگ و شكوهمند، با همه ي كوشش‌ها و جانبازي‌هاي ِ هزاران پيكارگر ِ گمْ‌نام و ده‌ها انديشه ورز و سردار ِ نامدار، در همان اوان ِ جواني با سركوب خشن ِ محمّدعلي شاه، پسر ِ خودكامه و فرومايه‌ي ِ امضاكننده‌ي ِ فرمان و با پشتيباني‌ي ِ سياهكارترين نيروهاي واپس‌گراي ِ داخلي و همسايه‌ي ِ آزمند و چپاولگر شمالي (دولت روسيّه ي ِ تزاري) به خون كشيده شد و با همه ي ِ رزم‌هاي پسين ِ دلاوران ِ شيردل ِ آزادي خواه، نتوانست به درستي كمر راست كند و فرارويَد و ببالد. آرمان هاي انساني و نجيبانه‌ي ِ مشروطه خواهان، پس از شكست و فرار ِ خفّت بار ِ خودكامه‌ي ِ خون‌ريز، محمّدعلي‌شاه، در پادشاهي‌ي ِ كمْ‌رنگ و نيمْ بند و نااستوار ِ پسرش احمدشاه نيز (به ويژه با توطئة چيني‌ها و دست‌ْيازي‌هاي ِ سرمايه‌سالاران ِغارتگر غربي) نتوانستند پويا و پايدار بمانند و در حالتي نيمه‌جان ماندند تا آن كه پهلويان دوگانه، تير ِ خلاص بر آنها زدند و – به رغم ِ برخي نوسازي هاي مادّي – نگذاشتند كه آن آرمان‌ ها به تمام و كمال، از انديشه و گفتار، به كردار درآيند و در ساختار ِ فرهنگي، اداري و اجتماعي مان نهادينه شوند و جامعه‌اي نوين را شالوده بريزند. همين پيشينه، سبب ساز ِ ناكامي ها و جوانمرگي هاي پس از آن، از جنبش ِ ملّي كردن صنعت نفت گرفته تا به امروز گرديد و زنجيره ي ِ جوانمرگي ها تداوم يافت و امروز در يكصدمين سالروز ِ جنبش مشروطه خواهي، با همه ي ديگرگوني هاي ظاهري در زندگي مان، از بسياري جهت‌ها هنوز در همان نقطه اي ايستاده ايم كه مردم ِ آن زمان ايستاده بودند و همان خواست‌ها و آرزوهايي را داريم كه آنان داشتند!
* * *
امّا به رغم ِ همه ي اين تلخ‌كامي‌ها و درد و دريغ‌ها، نمي توانيم ارج و پايگاه پيكارهاي آزادي خواهانه و رهايي
جويانه ي ِ مبارزان و كوشندگان عصر مشروطه را ناديده بينگاريم و دل‌سوزي‌ها و دلاورها و جانبازي‌هاشان را يكسره بي ثمر و به هدر رفته بشماريم. بي گمان نقش ورزي‌ي ِ تاريخي ي آنان، راه ِ پويندگان ِ پسين را تا اندازه‌ي ِ زيادي همواركرده و آزمون‌هاي ِ دشوارشان درس‌هايي تاريخي براي نسل‌هاي پسين بر جا گذاشته‌است كه بايد آنها را آموخت و از آنها بهره‌‌ گرفت.
* * *
برنامه‌هاي ِ ويژه‌ي ِ بزرگداشت ِ يكصدمين سال ِ جنبش مشروطه ي ايران و بحث و بررسي درباره‌ي ِ جنبه‌هاي گوناگون آن و منش و كنش ِ نقشْ‌ورزان ِ نامدارش، از ماه‌ها پيش در كانون‌هاي پژوهشي‌ي ايران‌شناختي در ايران و سرتاسر ِ جهان به اجرا درآمده و در نشريّه هاي چاپي و الكترونيك بازتافته‌است. در اين راستا، دهها گفتار و رساله و كتاب تازه در دسترس داريم كه خود رويداد ِ فرهنگي و تاريخي‌ي ِ مهمّ و ارزشمندي به شمار مي آيد و حكايت از آن دارد كه با همه‌ي شوربختي‌ها و سختي‌ها، گزيري از پي‌گيري‌ي ِ راه ِ آن آزادگان ِ پيشگام و
سرافراز نداريم.
كانون پژوهش‌هاي ايران‌شناختي در استراليا، اين سالروز فرخنده‌ي ِ ايراني و انساني را گرامي مي‌دارد و به همه‌ي ِ ايرانيان و آدميان ِ هوادار ِ آزادي و بزرگواري‌ي ِ انساني فرخنده باد مي‌گويد و سي و پنجمين درآمد ِ سال ِ دوم نشر ِِ اين تارنما را بدانان پيشكش مي‌كند.


دكتر ماشاءالله آجوداني، اديب، پژوهنده و تاريخ نگار

مؤلّف كتاب هاي مشروطهء ايراني و پيشْ زمينهء نظريّهء ولايت فقيه و

يا مرگ يا تجدّد

Posted by Picasa




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?