Saturday, May 13, 2006

 

350. دستاورد ِ تازه اي در ادب ِ مهاجرت: رُمان ِ يك بانوي نويسنده ي ايراني



يادداشت ويراستار


ادب و فرهنگ ملّت ها – به رَغْم ِ ديگرگونگي ي زباني و پيشزمينه هاي تاريخي و قومي – همچون آب در ظرفهاي ِ پيوسته، خواه ناخواه در يك سطح قرار مي گيرد. پيداست كه اين كار به كُندي و در زماني دراز صورت مي پذيرد و به چگونگي ي داد و ستدها و سازه هاي تأثيرگذار بستگي دارد.ترجمه ي اثرهاي ادبي، تاريخي و فرهنگي، يكي از شناخته ترين عامل ها در اين راستا به شمار مي آيد و كهن بودگي ي آن به نخستين زمان هاي رفت و آمدهاي جداگانه و كوچ هاي قومي در سرزمين هاي مختلف جهان مي رسد. آوازه ي ِ فراگير و جهان شمولي ي ِ اثرهايي همچون مهابْهارَتَه ي ِ هندوان، شاهنامه ي ِ ايرانيان، فنگ – شِن – يِن – اي ي ِ چينيان، نيبلونگن ِ ژرمن ها، ايلياد و اُديسه ي پونانيان، كمدي ي الاهي ي ايتاليا يي ها، دُن كيشوت اسپانيايي ها، داستانهاي پرسيوال و شاه آرتور ِ انگلوساكسون ها، داستان هاي ِ شارلماني ي ِ گُل ها (فرانسويان) و بسياري ديگر را بايد در اين فرآيند ِ گسترده بررسيد و شناخت. در روزگار ِ ما و در سده ي ِ اخير، اين بده بستان فرهنگي، بسيار گسترده تر و شتابان تر شده است و اكنون مي توان از رودخانه هاي فرهنگي ي روان در ميان ِ سرزمين هاي گوناگون جهان سخن به ميان آورد.عامل مهمّ ديگري در اين زمينه، جا به جايي يا پناه جويي يا مهاجرت از سرزميني به زيستْ بومي ديگرست كه هرچند پيشينه اي بسيار كهن دارد، در عصر ِ ما به سبب ِ آسان تر شدن ِ كار رفت و آمد، بُعدهاي گسترده تري يافته است. آشكارست كه نمودهاي چنين جا به جايي هايي، تنها در حوزه ي زندگي ي فردي و اقتصادي ي كسان به چشم نمي خورد و كوچ ِ آدميان، ناگزير انتقال فرهنگي را نيز در بر مي گيرد و برآيند ِ چنين امري بسيار ژرف تر و ماندگارتر و تأثير گذارتر از ترجمه است و شايد بتوان – با اندكي احتياط – از آن با تعبير ِ فرهنگ سازي و آفرينش ِ ادبي ي فراقومي و جهاني يادكرد. ما ايرانيان در اين عرصه، تازه كار نيستيم و بده بستان هاي ِ ما با ديگر قومهاي دور و نزديك، پيشينه اي چندين هزارساله دارد و با اندكي پژوهش و دقّت، مي توانيم اين فرآيند ِ ديرينه را بازشناسيم و برخي از نمونه ها و نشانه هاي بازمانده اش را در لابه لاي اثرهاي پسين تشخيص دهيم. از روزگاران كهن كه بگذريم، در يك سده ي اخير، شاهد كوچ هاي فردي و گروهي ي ايرانيان، نخست به سرزمين هاي ِ همسايه يا نه چندان دور در آسيا و شمال ِ آفريقا و سپس به كشورهاي ِ دورتر غربي يا حوزه ي فرهنگ ِ غربي در اروپا و آمريكا و كانادا از يك سو و استراليا از سوي ديگر بوده ايم. شمار چشم گيري از كوچندگان ايراني در اين سده، از فرهنگ سازان و اهل ادب و هنر بوده اند و هستند و جاي گزيني ي هميشگي ي آنان در زيستْ بوم هايي جُز ميهن، فرآيند ِ تازه ي كار ِ فرهنگي و آفرينش ادبي را به همراه داشته است كه نخست پراكنده و جدا جدا مي نمود و اكنون در حال پوست انداختن و گونه اي شكل گيري در مجموعه اي به نام ِ ادب ِ مهاجرت است و افزون بر شناخت نامه ي جهاني كه پيدا كرده، به رَغْم ِ همه ي بازداري ها و ديوار ِ ساختگي ي درونْ مرز و برونْ مرز، به ميهن ِ آفرينندگان ِ اين اثرها نيز راه يافته و در سالهاي ِ اخير، نمونه هايي از آنها در ايران نيز بازْنشر شده است. اين اثرها – كه جاي بحث گسترده درباره ي آنها در اين يادداشت كوتاه نيست – هم به زبان مادري و هم به زبانهاي ِغربي نوشته شده اند؛ امّا از ديدگاه ِ فرهنگي و مقوله ي ِ ادب ِ مهاجرت، تفاوت ِ عمده اي در ميان ِ آنها نيست. زيرا در ارزيابي ي كلّي ي آنها، بيشترْ زمينه هاي فرهنگي و ساختار ذهني ي نويسندگان مطرح است تا كالبد ِ زباني ي كارهاشان.
نگرش ِ اين يادداشت، به نسل ِ يكم ِ كوچندگان است كه در دهه هاي پشت ِ سر و هم اكنون، در سرزمين هاي ِ دور از ميهن به توليد فرهنگي و ادبي سرگرم بوده اند و هستند و با كارهاشان جرياني را پديدآورده اند كه بي گمان تدوين كنندگان ِ تاريخ ادبيّات اين دوره، نمي توانند آن را ناديده بگيرند و جاي ويژه اي را بدان اختصاص ندهند. ما از چگونگي ي دنباله ي اين فرآيند آگاه نيستيم و نمي توانيم پيش بيني كنيم كه نسل دوم و سوم مهاجران ، پس از همرنگ شدن ِ تدريجي ي ناگزير با محيط زندگي شان و ديگرديسي هايي كه ناچار در ذهن و ضمير و انديشه و نگاهشان پديد مي آيد، در كوششهاي فرهنگي و ادبي شان به چه نحو رفتار خواهند كرد و چه گونه آفرينش هايي خواهند داشت. اين را آينده نشان خواهد داد. امّا بحث كنوني ي ما تنها بر سر ِ كارهاي نشريافته در دهه هاي پشت ِ سر و تا اين زمان است.يكي از تازه ترين اثرها در اين مقوله، رُمان
ِJumping Over Fire




نوشته ي بانوي ايراني، ناهيد راشلين است كه به تازگي آيين ِ رونمايي ي ِ نشر ِ آن در نيويورك برگزارگرديد و ناقدان ادبي در نشريِه هاي گوناگون چاپي و الكترونيك به ارزيابي ي آن پرداختند و از ساختار و درونمايه اش سخن گفتند و آن را ستودند و اثري شايسته از نويسنده اي ايراني تبار خواندند. نويسنده همچنين در گذشته جايزه هاي ادبي ي چندي را از آن ِ خود كرده است.خوانندگان ارجمند اين تارنما، براي آشنايي با زندگي نامه و كارنامه ي قلمي ي ِ اين بانوي ِ هنرمند و اثرهاي ِ پيشين اش و نيز اثر تازه ي ِ او و نمونه هايي از بررسي ها و نقدهاي ِ درباره ي ِ آن، مي توانند به تارنماي ِ نويسنده، به نشاني ي: http://www.nahidrachlin.com/
بنگرند و يا در جُستارگر ِ "گوگل" به جست و جو درباره ي آن بپردازند.


بيست و سوم ارديبهشت 1385




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?