Saturday, April 01, 2006

 

295. سيزده به در، جشن ِ فرخنده ي ِ باران خواهي و نه روزي شوم



چشمه سارهاي دامنه ي كوه سَبَلان در اردبيل

يادداشت ويراستار

باز هم سخن از سيزدهمين روز ِ فروردين (سيزده به در) در ميان است و جاي سخن هم هست و اين روز ِ زيبا و فرخنده و نه -- آن گونه كه به نادرستي شهرت يافته است -- نحس و شوم، شايستگي و بايستگي ي آن را دارد كه ريشه ها و بنيادهاي نمادْ آييني اش، بهتر و بيشتر و ژرف تر كاويده و شناخته شود.
گفتار زير را كه در همين راستا نوشته شده است و آگاهيهاي ارزنده اي را در بر دارد، دوست ِ پژوهنده ي ارجمند، آقاي دكتر شاهين سپنتا در تارنماي سودمندشان ايران نامه نشر داده و با رويكردي مهرآميز به نگارنده ي اين تارنما، نشاني اش را به دفتر من فرستاده اند و من هم با سپاس گزاري از همدلي و همكاري ي ايشان، متن آن را . يراي آگاهي و برخورداري ي خوانندگان ايران دوست ِ اين صفحه، بازنشر مي دهم. هر روز ِ ايرانيان، همچون بهاران و نوروز خجسته و سيزده به در ِ فرخنده، سرسبز و شاد و شكوفان باد!

جليل دوستخواه
* * *
يكشنبه، 13 فروردين، 1385


سیزده به در


جشن ِ فرخنده ي ِ خواهش باران


شاهین سپنتا


در فرهنگ ایران نه تنها هیچ روزی نحس نیست ، بلکه همه روز های سال نیکو و فرخنده هستند و به خاطر همین فرخندگی ، آیین های شاد و سرور انگیزی نیز در این روزها برپا می شود .
یکی از این روز های فرخنده نیز روز سیزدهم از فروردین ماه است . در فرهنگ ایرانی ، سیزدهمین روز از فروردین ماه ( همانند سیزدهمین روز از همه ماه های سال ) به نام ستاره « تیر » یا « تِشتَر » که در باورهای کهن ایزد باران و ترسالی بود ، نامزد شده است.
بر این پایه ، مردم پس از برگزاری جشن های نوروزی ، در سیزدهم فروردین ماه به پاس همه داده های اهورایی به نیایش پروردگار یکتا پرداخته و در حالی که در کوه و در و دشت گرد می آمدند ، در کنار مناظر زیبای طبیعی به شادی و پایکوبی می پرداختند و با یاد ایزد باران یا همان تیر ( تشتر ) از خداوند خواهش باران یا طلب برکت و خرمی می نمودند .
در دفتر سوم از«اوستا» که « یشت ها » نامیده می شود ، در « تیر یشت » می توان نمونه های آغازین از این نیایش ها را بازیافت :

« .... تشتر ، ستاره رایومندِ فره مند را می ستاییم ...از آن پس دگر باره تشتر رایومند فره مند از دریای فراخ کرت فراز آید ....پس آن گاه مِه پدید آورنده ابر به جنبش در آید . باد نیمروزی وزیدن آغازد و مِه را به پیش ... براند. پس باد چالاک مزدا آفریده ، باران و ابر و تگرگ را به کشتزارها و خانمان های هفت کشور برساند.... تشتر ستاره رایومند فره مند را می ستاییم که به هنگام به سر رسیدن سالِ مردم ، فرمانروایان خردمند ، جانوران آزادِ کوهساران و درندگان بیابان نورد ، همه برخاستنش را چشم به راهند.آن که با سرزدن خویش ، کشور را سالی خوش یا سالی بد آورد . آیا سرزمین های ایرانی از سالی خوش بر خوردار خواهند شد ؟ ... »


در حقیقت ، « سیزده به در » یکی از جشن های طلب باران بود که همه ساله در آستانه تابستان بزرگ و در دل بهار طبیعت برگزار می شد .
اهمیت بیرون رفتن از خانه و پناه بردن به دامان طبیعت و سپاسگزاری به در گاه پروردگار در روز تیر از ماه فروردین به حدی بود که خانه نشینی و بی اعتنایی به جلوه های زیبای طبیعت در این روز کاری ناپسند شمرده می شد و به زبان دیگر ، ناسپاسی به درگاه پروردگار به شمار می رفت .از این روی همگان ، یکدیگر را به نیایش پروردگار ، یادمان ایزد تیر و خواهش برکت و گشت و گذار و بیرون رفتن از خانه در این روز فرا می خوانند ؛ چنان که امروز نیز چنین است .


افسانه ي نحوست سیزده :



درباره نحسی روز سیزده ، در برخی از منابع مذهبی از جمله در « مستدرک الوسائل » نوری و « زاد المعاد » علاّمه مجلسی، نکاتی ذکر شده است .
برای نمونه درباره نحسی روز 13 ماه صفر در «مستدرک الوسائل» نوشته حاج میرزا حسین نوری ( انتشارات موسسه آل البیت ، جلد 8 ، قم ، 1408 قمری ) با استناد به روایات بسیار تاکید شده است که سیزدهم همه ماه ها به ویژه ماه صفر ، نحس است.
همچنین آیت اله مرتضا مطهری در سخنرانی خود با نام « خرافه سیزده » در مورد « سیزده به در» ، به تاریخ 13 فروردین ماه 1349خورشیدی ، بر بنیان یک فرض نادرست یعنی « نحسی 13 » و بدون هرگونه ریشه یابی و تحقیق در نادرستی و درستی آن ، نتیجه گیری نادرست نموده و چنین اظهار نظر فرموده اند :
« ... چرا شما بگویید آقا الحمدالله ما که معذب نیستیم پس ما دیگر در هیچ روز نحسی قرار نگرفتیم. اتفاقاً ما الآن باید بفهمیم تمام روزهای ما نحس است. روز اول فروردین ما هم نحس است. بین روز اول فروردین و روز دوم فروردین و سوم و چهارم و سیزده و چهارده و پانزده نیستیم. ما از این نحسی بخوایم خارج بشیم چه باید بکنیم؟! بریم بیرون، سبزه‌ها را برید گره بزنید از این نحسی خارج بشید؟! با سمنو پختن از نحسی خارج می‌شیم ، با سبزه‌ها را در روز سیزده از خونه بیرون ریختن از نحسی خارج می‌شیم؟! بیچاره! چرا خونه‌تو ول می‌کنی می‌ری ... از خودت بیرون بیا از این رفتار زشت خودت بیرون بیا از این عادات زشتت بیرون بیا ، از این افکار زشت‌ خودت خارج شو ! از این مرضات کثیف و پلیدی که به اون گرفتار هستی، از اون ‌ها خارج شو! تا از نحوست بیای بیرون! سیزده چه گناهی دارد، خونه‌ات چه گناهی دارد؟ زندگی‌ت چه گناهی دارد؟ از سمنو چه کاری ساخته‌ست‌؟! از سبزه‌گره زدن چه‌کاری ساخته‌ست؟! به خدا ننگ این مردم است که روز سیزده را به عنوان سیزده به ‌در می‌روند! من نمی‌دانم این‌هایی که اسم تنظیم افکار و پرورش افکار روی خودشون می‌ذارند، چرا یک کلمه هم نمی‌گند. بلکه برعکس ترویج می‌کنند ، تشویق می‌کنند. روز ولادت خاتم‌الانبیاء که باید روز تعطیل باشد و مردم بیاند از تعلیمات آن بزرگوار استفاده بکنند ما روز تعطیلی نداریم! روز ولادت شاه مردان علی‌بن‌ابی‌طالب برای ما تعطیل رسمی نیست؛ روز ولادت حسین‌بن علی برای ما روز تعطیل نیست؛ ولی روزی که سمبل خرافه و حماقت ماست، روز تعطیلی‌ست. اینا از اسلام نیست، اینا ضد اسلام است...»


اما درست برعکس نظر بالا، ابوریحان بیرونی در « آثارالباقیه » ضمن نکوداشت نیاکان و یادکرد باورهای مردم در ایران پیش از اسلام به فرخنده بودن روز 13 در همه ماه های ایرانی اشاره کرده و می نویسد:«
ایرانیان باستان هر روز از ماه را به نامی خواندند و سیزدهمین روز هر ماه تیر روز نامیده می شود و تیر نام فرشته ای عزیز و نام ستاره ای بزرگ و نورانی و خجسته است.»


در تایید سخن بیرونی باید گفت که اگر در نزد ایرانیان روز سیزدهم شوم و نحس بود و از این روی مردم به گلگشت سیزده می رفتند پس چرا این مراسم تنها در فروردین ماه ( بهار ) صورت می گیرد و کسی سیزدهمین روز از دیگر ماه ها را به خاطر« نحسی » به بیرون از شهر یا خانه نمی رود.( برخی معتقدند که در سیزدهمن روز از نخستین ماه هر فصل ایرانیان جشن هایی مشابه داشتند مانند تیرگان و جشنی که باقی مانده آن مراسم قالی شویان مشهد اردهال است ، اما می دانیم که این مراسم نیز ارتباطی با نحوست روز سیزده ندارد و به ایزد تشتر مربوط می شوند. )
همین موضوع نشان می دهد که ریشه جشن فرخنده « سیزده به در » پیوستگی ژرفی با فروردین ماه و بهار دارد و ایرانیان با جشن خواهش باران ، به پیشباز سالی پر بار و برکت می روند.


در بالا گفتیم که در باور مردم از دیرباز تاکنون باید در روز سیزدهم فروردین ماه « از خانه و شهر بیرون رفت ». اگر این باور را در کنار اعتقاد به باور متاخر « نحوست سیزده » بگذاریم ، یک پرسش پیش می آید : اگر بنا بود که در باور ایرانیان روز سیزدهم نحس باشد ، چرا این نحسی تنها در دایره خانه و شهر گریبان افراد را می گیرد و چرا نحسی در جنگل و دشت و دره گریبان گیر آدمیان نمی شود ؟
با این حال می توان پذیرفت که نیاکان هوشمند ما برای حفظ آیین های کهن خود با زیرکی توانستند به اعراب جاهلی متجاوز و اقوام مغول تبار که با جشن ها و آیین های ایرانی مبارزه می کردند ، این گونه تفهیم نمایند که مگر نه این که شما روز های سیزدهم از هر ماه را نحس می دانید ، پس در روز سیزدهم فروردین ماه ، همپای ما از خانه به در آیید تا نحوست آن گریبان شما را نگیرد .
در سده های پسین می بینیم که همین فلسفه بدلی ( که به نظر می رسد امروز به آن نیازی نباشد ) در برگزاری « سیزده به در » عامل مهمی برای زنده ماندن این آیین کهن نیاکان شد.
خوشبختانه هنوز هم پس از هزاران سال شاهد هستیم که در روز تیر از فروردین ماه ، گردهمایی بزرگ نیایشی و زیست محیطی ایرانیان و ایرانی تباران در طبیعت سبز ایران بزرگ بر پا می شود و همگان در نخستین ماه سال و در بهار زیبا ، نعمت های الهی را با زبان گفتار و کردار پاس می نهند و سالی سرشار از آبادانی و خرمی از درگاه اهورای ایران خواهش می کنند.


« سیزده به در » جشنی خانوادگی است :


یکی از پژوهشگران که اخیرا در چند تارنما ، سنت دیرپا و زیبای گذاشتن « ماهی سرخ » بر سر سفره هفت سین را « شیوه رایج سوداگران تهرانی » ، « ابتکار ناهنجار » و « قتل عام گسترده » خوانده بودند و افزوده بودند : « ... وظيفه پژوهشگران و رسانه‌ها است كه در شرح و گزارش آيين‌هاي ملي ، تنها به شيوه رايج در تهران ، بسنده نكنند و آن را گونه اصيل و باستاني هر آييني ندانند... » و یا در نوشتار دیگری درباره « حاجی فیروز » خواندن ترانه « ارباب من » را نیز مختص « تهران » دانسته بودند و نوشته بودند : « ... در جاي ديگري به گونه اصيل شنيده نشده و پيداست كه سنتي ديرپا نيست كه نخواندن آن بي‌توجهي به باورها دانسته شود... » و در ادامه نتیجه گرفته بودند : « ... شهرت زياد حاجي فيروز با ويژگي‌هاي خاص و معروف آن در تهران و شهرهاي بزرگ نتيجه كاربرد زياد آن در تلويزيون و رسانه‌ها بوده و پژو‌هش‌هاي مردمي ، نمونه‌هاي سنتيِ فراگير آن را تأييد نكرده است... ». این بار در یک رویکرد واژگون ، به استناد سه منبع مکتوب متعلق به دوران قاجار که یکی از آن ها را همسر وزیر مختار دولت انگلیس نوشته و دیگری را پزشک اتریشی ناصرالدین شاه مرقوم فرموده و همچنین الصاق نامطمئن چند باور مردم شناختی ، جای تردیدی برای ایشان باقی نمانده و فرموده اند : « ... شواهد مردم‌نگاري و منابع مكتوب در يكي- دو سده پيشين، جاي ترديد در آن باقي نمي‌گذارد...» و با « قطعیت » که معمولا در هیچ کار علمی جایگاهی ندارد ، چنین نتیجه گرفته اند که « سیزده بدر جشنی زنانه » است و این برداشت را به همه جای ها و همه زمان ها تعمیم داده اند. البته در این جا بد نیست که یاد آوری کنیم که هر سه منبع یاد شده ، در همان شهر « تهران » نوشته شده و به قول خودشان قدمت آن ها از « یکی- دو سده » بیشتر نیست .در ضمن یاد آوری می کنم که میزان شناخت و درستیِ برداشت نویسندگان یاد شده از فلسفه آیین های ایرانی نیز محل تردید است .
با این همه ، می دانیم که در بیشتر آیین های ایرانی ، از نشستن سر سفره هفت سین یا خوان نوروزی و خوان مهرگانی و آتش افروزی جشن سده و چهارشنبه سوری و دید و بازدید نوروزی تا خانه تکانی و مراسم آب پاشان در جشن تیرگان و ... « خانواده » نقش محوری دارد و معمولا زن و مرد و پیر و جوان و کودک و سالخورد در کنار هم به پاسداشت این آیین ها پرداخته اند و راز ماندگاری این آیین ها نیز در همین است و امروز نیز خوشبختانه به همین صورت برگزار می شود .
از سوی دیگر تصور جشنی کهن که تنها زنان را به آن راه باشد و مردان را به زراعت بفرستند ، آن هم با نگرش به فرهنگ کهن ایرانی که پیوسته زنان و مردان دوشادوش هم بوده اند ، تصوری بسیار سست بوده و زنانه - مردانه کردن جشن ها به شیوه همان اقوام مهاجم است .


ترکیب « سیزده به در » :


ترکیب « سیزده به در » را که از اجزاء « سیزده +به + در » تشکیل شده است از چند دیدگاه می توان بررسی کرد :
1 – در دیدگاه نخست ( سیزده + بدر ) : می توان جزء « در » از ترکیب « سیزده به در » را ، مخفف مصدر مرکب و قدیمی « بدر رفتن » یا « بیرون رفتن » معنی نمود که با این نگاه ، « سیزده به در » به معنی « بیرون رفتن در روز سیزدهم » می باشد .شاهد این ترکیب هم بیتی از سعدی ، که می فرماید :

«سودای تو از سرم به در می نرود / نقشت ز برابر نظر می نرود.»


2 – از دیدگاهی دیگر ( سیزده + به + در ) : پس از « به » به عنوان حرف اضافه ، جزء « در » از این ترکیب ، به معنای « دره و دشت » می باشد . چنان که در ترکیباتی مانند « در و دشت » یا « کبک دری » به این « در » بر می خوریم .شاهد این ترکیب بیتی از فردوسی است :
«.»ببینی در و دشت رنگین شده / نکوتر ز صورت گر چین شده

3 – از دیدگاه سوم (سیزده + بدر ) : جزء « در » در ترکیب « سیزده به در » مخخف مصدر مرکب و قدیمی « بدر کردن » ، به معنای « خارج کردن » و « بیرون کردن » یا « در کردن » می باشد . شاهد این ترکیب نیز بیتی است از حافظ که می فرماید:
«.»مباش بی می و مطرب که زیر تاق سپهر / بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد


این دیدگاه سوم ، بیشتر به باورهای غلط برخی دامن می زند که می پندارند روز سیزده نحس است و باید نحسی آن را « در کرد » .
به هر روی ، هر یک از سه دیدگاه بالا را که بپذیریم ، بر بنیان آیین نگارش نوین فارسی
( siz - dah – be – dar ) بهتر است كه اين تركيب را به صورت « سیزده به در » بنگاریم.
شايد يكي از دلايل اين شيوه ي نگارش، آن باشد كه با واژه ي قديمي ي "بَدْر" اشتباه نشود که یک واژه مستقل عربی است و در دانش نجوم به معنای « ماه، هنگامي که به صورت دایره کامل دیده می شود» به کار می رود.
با این همه اگر در روز « سیزده به در» پای سخن گروه های مختلف مردم بنشینیم ، در می یبابیم که در بین گروه های مردم در نواحی مختلف ، هنوز یکی از سه دیدگاه بالا در تعریف مفهوم « سیزده به در » مورد قبول است و به کار می رود .


متاسفانه هنوز هم هستند کسانی که برخی رویداد های نا خوشایند در این روز مانند تصادفات رانندگی ، سرقت از منزل ، آسیب های کودکان ، اختلافات خانوادگی و شغلی ، زلزله و ... را که عمدتا به خاطر سهل انگاری خود افراد روی می دهد به نحسی سیزده نسبت می دهند. البته جای بسی امیدواری است که با روشنگری های رسانه های همگانی در زمانی نه چندان دور همگان « سیزده به در» را جشنی فرخنده بدانند و دیگر سخنی از اندیشه های غیر ایرانی و مهاجم در میان نباشد.



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?