Tuesday, March 21, 2006

 

284. خوان ِ نوروزي ي ِ زرتشتيان: پژوهشي آيينْ شناختي



هومَتَ (انديشه ي نيك) هوخْتَ ( گفتار ِ نيك) هووَرْشْتَ (كردار ِ نيك)


يادداشت ويراستار


آيين هاي ويژه اي كه تيره هاي قومي و گروه هاي ديني ي ِ گوناگون در گوشه و كنار ايران و در جهان ايراني، از سرزمين هاي فرازْ رود (آسياي ميانه) گرفته تا افغانستان و شبه قارّه ي هندوستان و بخش هايي از چين و جاهاي ديگر در نوروز برمي گزارند، طيف ِ گسترده اي را در بر مي گيرد كه از ديدگاه مردم شناسي و پژوهشهاي ايران شناختي، سزاوار ِ بازجست و تحقيقي دقيق است.
در اين ميان، زرتشتيان، پيروان و باورمندان ِ كيش ِ مزدايي، دين ِ باستاني ي ايرانيان، هم در ايران و هم در هندوستان و پاكستان و به تازگي در سرزمين هاي ديگر، پرشورترين نگاهبانان اين آيين هاي كهنْ بُنيادند و مي توان گفت كه بُن مايه ها و درون مايه هاي آنها را درست تر و بهتر از ديگر تيره ها و گروه ها پاس داشته اند و همه ساله با دقّت و دل سوزي ي تمام و در حدّ يك خويشكاري ي ديني
بهارانه، كار ِ بيژن اسدي پور
برمي گزارند.
دوست و همكار دانشور و پژوهشگرم آقاي دكتر تورج پارسي، گفتار ِ روشنگر و ارزنده اي در زمينه ي خوان ِ نوروزي ي زرتشتيان نوشته و با رويكرد ِ همدلانه و مهرورزانه ي هميشگي شان به ويراستار اين تارنما، متن ِ آن را از سوئد به اين دفتر فرستاده اند كه به فرخندگي ي اين روزهاي جشن نوروز و در پي ِ درآمدهاي ِ پيشين، با سپاس ِ فراوان از ايشان، همراه با چند تصوير افزوده، در پي مي آورم تا منظومه ي نوروزي ي اين تارنما، گسترده تر و رساتر و رهنمون تر گردد.


رامشگري، دست افشاني و پاي كوبي ي ايرانيان به شاباش ِ نوروز



لاله ي آزاد (شقايق) به هنگام نوروز در دشتها و كوه دامنه هاي ايران، مژده رسان بهاران است.


براي آگاهي ي بيشتر ِ خوانندگان ِ اين صفحه، يادآور مي شوم كه در همين زمينه، گفتاري ارزشمند با عنوان ِ نوروز در يك متن ِ پازند نوشته ي دستور كايوجي - پشوتن ميرزا به گزارش ِ نگارنده ي اين سطرها، در كتاب ِ ايران شناخت، يادنامه ي استاد آبراهام وَلِنتَين ويليامز جَكْسُن، صص 221 تا 226، در آستانه ي نوروز امسال از سوي نشر ِ آگَه در تهران انتشاريافت. ج. د.


خوان ِ نوروزي ِ زرتشتيان
دكتر تورج پارسي
خوان ِ نوروزي (هفت سين)



"هفت سيني را بياوريد." اين صدايي است كه هنوز در خور و بيابانك به گوش مى رسد،نشان مي دهد رسم دوره ي ساسانى اين بوده است كه در گاه ِ نوروز هفت سينى به نشانه ي هفت امشاسپند ازفراورده هاي طبيعى ىا ميوه ها و نقل و شيرينى پر مي كردند و پيرامون خوان نوروزى مي گذاشتند ، به مرور زمان هفت سيني به هفت سين تغيير شكل پيدا مي كند . زرتشتيان امروزه به آيين قديم خوان نوروزي را مي گسترانند ، ازآن جا كه نوروز جشن نمادي آفرينش ، نوزايي طبيعت و روز سپاس از همه داد و دهش هاست آنچه را بر خوان نوروزي مي گذارند بياني از نزديكي انسان به طبيعت است . زرتشتيان به دنبال جور كردن سين هاى هفتگانه نيستند . در روزهاي نوروزى زرتشتيان كنار آستانه ي در ِ خانه شمع روشن مي كنند و آويشن مي گذارند. ياد آور مى شود كه زرتشتيان پرتره ي زرتشت راهم بر خوان نوروزى مي گذارند چرا كه ششم فروردين زادْروز اونيز هست
آب : نشانواره روشني و پاكي است . هر كجا آب هست آباداني هم هست . چنانچه آبادي به جايي گفته مي شود كه آب در آن يافت شود وخانه و كاشانه اي برپا باشد . به جايي بيابان مي گوييم كه نه آب هست، نه آبادي، نه گلبانگ انساني. پس آبادي و آباداني ساختي از سازندگي و هستي يابي است. از سوي ديگر آب، نشانواره اناهيتا فرشته آب و فراواني و باروري است ، سخن فرجامين اينكه اب دومين آفرينش اهورايي است . در ظرف آب، برگ آويشن، يك دانه سيب يا انار يا نارنج و چند سكّه مى گزارند. تا روز ششم فروردين كه زادْروز زرتشت است دوبار آب ظرف را عوض مي كنند و ،همانطور كه سبزه به آب داده مي شود اين آب را روي درخت مي ريزند؛ به ويژه روي درخت ِ مورْد.
سبزه : سبزه نشانواره اي است از زايش وباروري و نوزايي وبركت در طبيعت. نمادي است از امشاسپند امرداد كه نگهبان گياهانست . در گاه ِ گواه گيران، پارچهء سبز به نشانواره زايش و باروري وبركت بر دوش اروس و داماد زرتشتي جا دارد . بيست و پنج روزپيش ازنوروز در دربار پادشاهان ساساني ، بر دوازده ستون از خشت خام به نشانه ي دوازده ماه سال ، دانه هاي گوناگون گياهي مي كاشتند. در روز ششم فروردين يا نوروز بزرگ كه مصادف است با زادروز زرتشت، برداشت محصول كرده و هر گياهي كه پربارتر بود، به فال نيك گرفته مى شد.
شير تازه : نشانواره اي است از زايش و يادي است از آفرينش انسان .
تخم مرغ رنگين : تخم و تخمه نمادي است از نطفه و نژاد . بياني است از نطفه باروري كه بايد جان گيرد و زندگي يابد .
آينه : نماد شكل يابي فَرَوَهَر ِ مينَوي با قالب مادّي يا زميني است . به همين دليل بر خوان نوروزي و سفره ء پيوند زناشويي جاي مي گيرد . نمادي است از زايش و هستي .
آتشدان يا مجمر آتش : نشانواره ي كانون گرم خانواده و دودمان است . آتش از آخشيج (عنصر) هاي مورد باور و اعتبار آريايى ها به ويژه ايرانيان است. در آتش صندل، عود، كُندُر و رازيانه مى ريزند تا فضاى خانه را خوشبو سازد.
نان : نان نشانواره بركت است. در دوره ساساني معمولا بر ناني كه در سفره نوروزي گذاشته مي شد، مي نوشتند افزون بادا!ناني كه امروزبا كنجد بر آن مبارك باد مي نويسند و بر خوانچه اروسي مي گذارند، در واقع يادمان سفره نوروزي و بركت خواهي است. به همين دليل خانواده ها معمولا يك روز پيش از نوروز به نيّت بركت خواهي نان مي پزند.
ــ كتاب ديني : اصولا هرخانواده دين باوري ، كتاب ديني خود را بر سفره مي نهد چرا كه كتاب نماد پارسايي و خِرَد است . برخي از مردم نيز شاهنامه و ديوان حافظ را بر خوان نوروزى مي نهند و زرتشتيان اوستا را.
شمع هاي فروزان : نور نشانه خِرَد و دانايي است. برپايي و پويايي خِرَد، گريزان شدن و نابود شدن اهريمن ناداني و كژخواهي است .
سمنو : بياني است از زايش گياهي. خوردن سمنو از بايسته هاي نوروزي است ، به همين دليل يك شبه آنرا از ريشهء گندم سبز با زحمت و سختي فراهم مي آورند .
سنجد : بياني است از عشق و دلدادگي كه پي آمدش ساخت زندگي زناشويي است.
تُنگ ماهي : نشانواره اناهيتا فرشته آب و باروري است . نمادي است از جنبش پويايي هستي .» كناره هاي برخي از بشقابهاي ويژه آيين هاي ديني با شكل ماهي و انار كه نشانواره هاي فرشته ء آب و فراواني است زينت يافته است.
در گذشته بر خوان نوروزي ِ زرتشتيان تنگ ماهي نبود ، به تازگي اينان نيز بر خوان نورزي تنگ ماهي سرخ مى گذارند
سيب: همچون سنجد راز و رمز عشق و دلدادگي را آوازه گرست . درفرهنگ مردم نيمي از آن زن و نيمه ي ديگر را مرد تعبير كرده اند . اين تعبيرشاعرانه ايست از همراه و همساز شدن و هم بختي زن و مرد.
انار : ميوه مقدسي است كه از دور دست تاريخ تا كنون مورد احترام ايرانيان است. به تعبير مردم كرمان انار ميوه بهشتي است اين ميوه با رنگ آتشين گلش و غنچه اي كه همانند آتشدان است، بايد در سفره ء نوروزي وجود داشته باشد . از سويي نشانواره اي است از اناهيتا فرشته فراواني وباروري .چرا كه او نطفهء همه ي مردان را پاك كند و زهدان همه ي زنان را براي زايش، بي الايش سازد . ا وست كه زايش همه زنان را آسان گرداند و به هنگام نياز، شير در پستان زنان باردار آورد.
پُردانگي ِ انار بيانگر بركت و باروري است و به همين دليل در ادبيّات ما ، سينه ي زنان تعبير شاعرانه يافته و به انار شباهت داده شده است. باستاني پاريزي در رويه ۳۰۷ خاتون هفت قلعه مي نويسد :يكي از پرشكوه ترين مراسم عروسي روستاهاي اصفهان انار زدن جلوي عروس است. وقتي كه عروس وارد محوطه ي خانه شد، داماد كه قبلا به اتفاق يك نفر از بزرگان فاميل روي پشت بام حجله رفته و دستمالي پر از گندم و جو و نخودچي و كشمش به كمر خود بسته شروع مي كند به پاشيدن آن روي سر ِ عروس و همراهان، تا وقتي عروس درست جلو ِ در ِحجله خانه قرار مي گيرد. آنگاه داماد اناري از جيب درآورده و جلوي پاي عروس به زمين مي زند و پايين مي آيد. مردم با اين كار آرزو مي كنند كه قدم عروس همچون دانه هاي بي شمار انارپرخيرو بركت باشد. از سوي ديگر انار بياني است از ورجاوندي و فرخندگي و نسلي كه بايد با اين پيوند تداوم بيابد.
سكّه : نمادي است از شهريور ايزد نگهبان فلزات و بياني است از بركت مادي.
گلاب : بياني است از بوي عشق و دلدادگي.
شراب: بياني است ازتازگى و تندرستي. از آشاميدنى هاي معمول ايران باستاني يكي شراب بود چنانچه در دوره هخامنشيان، مزد جنسي، آرد، گوشت و شراب بود، از آن جايى كه اسلام شراب را حرام دانست، هوشياري ايرانيان سركه را به روي خوان نشانيد !
مسعود سعد سلمان در باره ي نخستين روز فروردين يا اورمزد چنين سپارش مى كند :
امروز اورمزد است اى يار ِ مي گسار
برخيز و تازگي كن و آن جام باده آر
اي اورمزد روي بده ، روز اورمزد
آن مي كه شادمان كُنَدَم اورمزد وار
گل بيد مشك : گل ماه اسفند است. اگر گل بيد مشك در دسترس نباشد ظرفي از عرق بيد مشك مى گذارند
اسفند يا اسپند : از سپنتا كه واژه ايست اوستايي و به چم ِ مقدس است گرفته شده. اسپند تخم بوته اي است كه در ايران و كشورهاي جنوب آسيا مي رويد. در لاتين آنرا
Rute
نامند. در فرهنگ ايراني اين تخم بوته از سه ديدگاه مورد توجه است :
الف ــ گياهي است كه نام امشاسپند سپندارمذ را را بر خود دارد و به همين دليل ورجاوند و گرامي است و بر خوان نوروزي جاي مي گيرد ودر مكانهاي مذهبي بر آتش ريخته مي شودب ـــ دود و بوي اسفند به عنوان ماده پلشت زا به كار برده مي شود. در برخي از شهرستانها براي جلوگيري و دفع سرماخوردگي، خانه را با دود آن پَلَشتْ زَدايي مي كنند.
پ ــ به عنوان ماده اي كه از چشم زخم جلوگيري مي كند، مورد باور مردم است
ماست و پنيرو سبزي : به نشانه ى بركت.
كماج و نان شيرمال: به نشانه ي بركت.
شيريني و نقل و نبات : نموداري است از شيرين كامي. شايد هم يادمان كشف نيشكر باشد در دوره جمشيد. بيروني در آثارالباقيه به نقل از آذرباد موبد ِ بغداد گزارش مي كند كه: نيشكر در نوروز كشف شد و مردمان در نوروز و مهرگان شكر هديه فرستند.
آجيل يا لُرْك.
زرتشتيان در حالي كه رخت نو پوشيده اند در كنار خوان نوروزي به نيايش مي ايستند،

پس از سال تحويل به يكديگر شادباش مي گويند و شاخه هاي سرو يا گل به نشانه ي خرّمي و همگامي و همرنگ شدن با زايش طبيعت، به همديگر مي دهند. سپس به آينه نگاه كرده، گلاب به رخ مي زنند.
-----------------------------------------------------------------------

سرچشمه ها:
ـ گريشمن، ايران از آغاز تا اسلام، رويه ۱۰۵
ـ اوستا، نامهء مينوي ِ آيين ِ زرتشت، كرده ء يكم، رويه ء ۱۳۷، گزارش جليل دوستخواه
بيروني، آثار الباقيه، رويه ۲۸۱ -

------------------------------------------------------------------------

يادآوري

خوانندگان گرامي ي اين تارنما، مي توانند گاه شمار ِ سال 1385 خورشيدي را در نشاني ي زير، بيابند:

http://www.sarafiparsa.com/taghvim85.html




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?