Friday, March 17, 2006

 

280. ادب و فرهنگ و هنر ايرانيان در غُربت: از اسكانديناويا تا كاليفرنيا

"از خلافْ آمد ِ عادت بطلب كام كه من
كسب ِ جمعيّت از آن زلف ِ پريشان كردم."
(حافظ)


يادداشت ويراستار

كوچ و غربت نشيني و شهربندي ي (با شهروندي اشتباه نشود) ميليوني ي ايرانيان در فراسوي مرزهاي ميهن در دهه هاي اخير، برخلاف ِ پنداشت و گمان ِ پاره اي از تحليلگران، نه تنها موجب تحليل رفتن ِ توان ِ ادبي، هنري و فرهنگي ي آنان در فرهنگ ِ سرزمينهاي ميزبانشان نشده؛ بلكه با برخورداري از جنبه ها و جلوه هايي از فرهنگهاي ديگر، مايه ي شكوفايي و آفرينش و برومندي ي ِ بيشتر در گستره اي جهاني و بسي فراخ تر از زادْبوم ِ ايشان گرديده است.
شمار ِ چشمگيري از ايرانيان مهاجر كه پيش از جلاي وطن، اهل قلم و ادب و هنر و فرهنگ بوده اند و يا تواناييهاي ايشان در اين زمينه ها، در همين دوران آشكار شده و به بار نشسته است، اكنون در سرزمينهايي از استراليا و نيوزيلند در نيمكره ي جنوبي تا اروپا و از اسكانديناويا تا آمريكا و كانادا در نيمكره ي شمالي سرگرم كوشش و كُنش اند و رنگين كماني از داستان كوتاه، رُمان، نمايشنامه، قيلمنامه، نقّاشي، موزيك، نمايش، فيلم و مقاله ها و مقوله هاي پژوهشي و ايران شناختي به زبان مادري و نيز به زبانهاي ديگر پديدآورده اند كه نه تنها در جامعه ي ايراني در تبعيد با پذيره اي گسترده رو به رو شده، بلكه -- به رغم ِ همه ي بازداريها و راه بندانها -- تا اندازه اي به درون مرز نيز راه يافته و به همه ي ايرانيان نشان داده است كه آنان چه پيوندهاي استوار و ناگسستني با ميهن خويش و بنيادها و ارزشهاي فرهنگي ي آن دارند و غربت ناگزير و ناخواسته، نتوانسته است كمترين خللي در اين پيوند و پيمان پديدآورد. گويي اين سخن ِ دلپذير ِ رضا مقصدي، شاعر ايراني ي مقيم ِ آلمان، زبان ِ حال ِ همه ي ايرانيان ِ دورافتاده از سرزمين مادري و پدري است؛ آن جا كه مي گويد: "اين جايم و ريشه هاي جانم آن جاست ..."
ايرانيان فرهيخته و فرهنگ ساز در اين ساليان دوري و رنجوري، بيكار ننشسته اند و هريك از آنان به فراخور استعداد و توش و توان خود، كوشيده است تا سنگي بر سنگ چين ِ ديگران بگذارد و كاخ ادب و فرهنگ مهاجرت را هرچه بلندتر و شكوهمندتر برافرازد. حتّا در يك جمع بندي ي نارسا، مي توان به ارزش و اهميّت اين كوشش و كُنِش ِ سازنده پي برد و "اين هنوز از نتايج ِ سحر است."
افزون بر اين، برخوردها و داد و ستدهاي نزديك ِ ايرانيان ِ فرهيخته ي مهاجر با فرهيختگان و آفرينشگران و پژوهندگان ِ جُز ايراني ي ِ روي آور به ادب و تاريخ و فرهنگ ايراني، ديگرگوني هاي ژرفي در كارهاي آنان پديدآورده است كه برآيندهاي مثبت ِ آنها در درازمدّت به سود ِ فرهنگ ِ خود ِ ما خواهدبود.
امروز صدها آفرينشگر و فرهيخته ي ايراني در گستره ي پهناوري از جهان سرگرم تلاشند و دهها ناشر در شهرهاي ِ مختلف به چاپخش ِ اثرهاي آنان همّت گماشته اند. افزون بر اين، رسانه هاي فرهنگي ي چاپي و الكترونيك ِ روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه نيز در اين فرآيند ِ نقشي كارساز و بسيار اثربخش دارند و به ويژه نشريّه ها ي اينترنتي و تارنماها -- كه ديگر اكنون فهرست ِ نامهاشان زنجيره ي بلندي شده است -- سخت در خور ِ رويكردند و مي توان آنها را مژده رسان ِ عصر ِ روشنگري و نوزايش فرهنگ ايراني در هر دو سوي مرزهاي ميهن خواند كه همه بايد به پيشباز آن برويم.
از ميان ِ انبوه ِ اين رسانه ها، در اين جا، نمونه وار، به شناساندن ِ سه تا مي پردازم كه بخشي از بسيار و مُشتي از خروارند:
يك) باران، فصلنامه ي فرهنگ و ادبيّات كه از سوي نشر ِ باران (يكي از كارآمدترين ناشران ايراني ي برون مرزي به مديري ي مسعود مافان) در كشور سوئد منتشر مي شود. شماره ي 10 - زمستان 1384 اين فصلنامه، ويژه ي "حقوق بشر" است و بيش از سي تن از اهل فرهنگ و هنر و پژوهش با آن همكاري كرده و نوشتارها و گفتارهاي ارزنده اي را در آن نشرداده اند.


دو) بررسي ِ كتاب، ويژه ي ِ هنر و ادبيّات ، فصلنامه اي به سردبيري ي مجيد روشنگر كه پس از نشر
دوره ي يكم آن در تهران ِ سه دهه ي پيش، دوره ي جديدش از 15 سال پيش بي هيچ درنگي در لوس آنجلس منتشر شده است. شماره ي 46 - زمستان 1384 اين فصلنامه در 132 صفحه، دهها بررسي و نقد كتاب، شعر، داستان، بحث و پژوهش ادبي و فرهنگي به دو زبان فارسي و انگليسي را در بر مي گيرد.
در اين دفتر از فصلنامه، گفتاري از نگارنده ي اين صفحه درج شده، كه ويژه ي معرّفي ي مجموعه ي بزرگ ِ از ايران چه مي دانم؟ است. متن ِ اين گفتار را براي آگاهي ي خوانندگاني كه به بررسي كتاب دسترس نارند، در اين جا مي آورم:


شالوده ای استوار و سزاوار برای شناخت ِ ایران


از ایران چه می دانم؟


مجموعه ی دفترهای ایران شناختی


به سرپرستی و نظارت دکتر محمّد حسن خوشنویس


دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران، 1379 - 1384


61 جلد (دنباله دارد)


بایستگی ی شناخت ِ ایران برای استوارنگاه داشتن و هرچه گسترده تر و ژرف تر ساختن پیوند ِ ایرانیان و به ویژه نسل های جوان با میهن کهن سال ِ خویش، امری است که همگان بدان باور دارند و بر آن تأکیدمی ورزند. امّا اکنون دیرزمانی است که روزگار ِ گفتارها و نوشتارهای احساسی و ملّی - میهنی و کلّی گویی هایی در ستایش میهن و طرح ِ شعارگونه هایی همچون "هنر نزد ِ ایرانیان است و بس!" (1) سپری شده است.
در پی دیگرگونی های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ی دهه های اخیر و گسترش شگفت و انفجارگونه ی آگاهی ها و شبکه ی عظیم رسانه های جهانی و تأثیرگذاری ی ِ مهارناپذیر ِ آنها در همه ی ِ جامعه های
بشری و از جمله در میهن ما، نیاز به دیگرگون ساختن شیوه های رویکرد به ایران و شناخت همه ی سویه های ِ جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، ادبی، هنری، اقتصادی، مردم شناختی، جامعه شناختی و سیاسی ی آن نیز سخت محسوس و چشم گیر شده است.
ایران کنونی به منزله ی ِ یک سرزمین ِ پهناور در باختر ِ قارّه ی ِ آسیا (منطقه ای که در جغرافیای ِ سیاسی ی ِ امروز ِ جهان، خاور ِ میانه خوانده می شود) و میهن و زیست بوم ِ مردمانی با گوناگونی ی ِ قومی و زنجیره ای از تیره و تبارها؛ امّا با پیشینه ی ِ بسیار کهن و فراتاریخی ی ِ فرهنگی و اجتماعی و رنگین کمانی از گنجینه های ادبی و یادمان های هنری ی مشترک، هنوز هزاران جنبه و نکته ی نا شناخته و شناختنی دارد.
ناخت ِ همه ی ِ این ناشناخته ها و شناختنی ها – اگر هم برای اهل ِ پزوهش و کاوش، از راه دست یابی به خاستگاه ها و پُشتوانه های دانشگاهی ی ِ خودی و بیگانه، شدنی باشد -- بی گمان برای همگان و به ویژه برای جوانان و ناویژه کاران میسّر و یا – دست ِ کم -- آسان نیست. بر این پایه، هرگاه آگاهانیدن توده ی انبوه و روزافزون تشنگان آگاهی از گذشته و حال ایران و دانستن ِ جزء به حزء ِ دانستنی ها را یک ضرورت ِ مُبرم و نیاز ِ انکارناپذیر این روزگار بشناسیم، آنگاه ناگزیر باید بپذیریم که چاره گران را چاره و تدبیری درست و دقیق و این زمانی باید؛ چرا که از شیوه ها و شگرد های کهنه و منسوخ دیگر کاری برنمی آید.
امروز برای شناخت ِ روزآمد و جهان شمول ِ ایران ِ گذشته و معاصر، باید مشعل ِ دانش و پژوهش در دست، همه ی ِ هزارتوها و سردابه های ِ اسطوره و حماسه و کیش و فرهنگ ِ ایرانیان وهمه ی ِ شگفتی ها و ویزگی ها و رازواره های طبیعی و زیستْ بومی و زیستْ محیطی ی این سرزمین را با درنگ و بُردباری ی ِ هرچه تمام تر کاوید و بررسید و پژوهید و آنگاه داده ها و دستاوردها ی چُنین کوشش و کُنِشی را با رَوِشمَندی و سامان بخشی ی ِ پسندیده و سودمند ِ امروزین فراهم آورد و در دسترس ِ جویندگان و پُرسندگان و تشنگان ِ بینش و دانش و آگاهی قرارداد.
چُنین فَرایندی، بی گمان یک خویشکاری ی ِ بزرگ ِ انسانی و ملّی و فرهنگی برای هر ایرانی ی ِ امروز و به ویژه دست اندرکاران ِ فرهنگ و ادب و هنر است و غفلت و کوتاهی در وَرزیدن ِ آن بر هیچ کس بخشودنی نیست. بازیچه نیست! آینده ی ایران و سرنوشت ِ نسل های جوان ِ آن و ضمانت ِ ماندگاری ی ِ مُرده ریگ ِ نیاکان و گنج ِ شایگان ِ دستاوردهای ِ پیشینیان و اکنونیان، همه در گرو ِ ورزیدن ِ دلسوزانه ی ِ این خویشکاری است. سیسِرو خطیب ِ تامدار ِ رُم ِ باستان در جایی گفته است: "با انکار ِ آنچه پیش از شما روی داده است، شما همیشه یک کودک باقی خواهیدماند." می توان در زمینه ی ِ موضوع ِ این نوشته، سخن ِ عبرت آموز ِ خطیب ِ رُمی را چنین بازپرداخت : " هر ملّتی که میراث ِ فرهنگی ی ِ خود را به درستی نشناسد و یا انکارکند، همواره در خامی ی ِ نخستین ِ خود باقی خواهد ماند!"
هرچند از یک سو جای بسی دریغ و تأسُّف است که در دهه های پشت ِ سر، دست اندرکاران با همه هَیابانگ ِ فرهنگی شان و به رَغم ِ در قبضه ی ِ اختیار داشتن ِ همه ی ِ امکان ها و توش و توان های لازم برای ِ این کار، گامی سزاوار در این راه برنداشته اند؛ امّا از سوی دیگر، جای ِ خشنودی و سپاس است که دوستداران و دلسوزان راستین ِ ایران و میراث ِ گرانبار و ارزش های والای ِ آن، به سودا و صرافت ِ خویش و بی چشم داشت ِ یاری از هیچ دستگاه یا دست اندر کاری و با امکان های محدود خود، بدین کار ِ شگرف کمر ِ همّت بسته اند. نمونه های ِ امیدبخش ِ این کُنِش های خودجوش و پراکنده، امّا اثرگذار و سودمند را در سالهای گذشته در شکل ها و قالب های گوناگون دیده ایم.
در این میان، یکی از سامانمَندترین و پُر ثمرترین برنامه ها را دفتر ِ پژوهشهای فرهنگی به سر -پرستی ی ِ دکتر محمّد حسن خوشنویس طرح ریخته و آرام و پی گیر و بُردبار و به دور از هیاهو و آوازه گری به اجرا در آورده است و با کامیابی ادامه می دهد. مجموعه ی ِ از ایران چه می دانم؟ ( با اقتباسی سزاوار از نام ِ مجموعه ی ِ فرانسوی ی
que sais je?
به معني ي ِ چه می دانم؟ (که چند جلد ِ از آن هم به فارسی ترجمه شد و نشریافت) در سال 1379 با انتشار نخستین دفتر ِ آن زیر عنوان ِ گُستره ی فرهنگی و مرزهای تاریخی ی ِ ایران زمین، پژوهش ِ دکتر ناصر تکمیل همایون به ایرانیان شناسانده شد و تنها در درازنای پنج سال، شمار ِ دفترهای نشریافته ی ِ آن به 61 رسید. با رویکرد به درونمایه ی ِ این دفترها -- که بدانها اشاره خواهم کرد -- چُنین توفیقی را در زمانی بدین اندازه کوتاه، نمی توان دست ِ کم گرفت و جا دارد که به دکتر خوشنویس و همکارانش دست مریزاد و صد آفرین بگوییم.
دفترهای از ایران چه می دانم؟ با بُرش ِ رُقعی (14 × 20 سانتیمتر)، کاغذ سفید و جلد ِ نرم و رنگی با بهایی به نسبت ارزان نشر می یابد. هر دفتر میان 100 تا 120 صفحه دارد و افزون بر متن، نقشه ها و طرح ها و تصویرها و جدول های مناسب و لازم برای ِ روشنگری ی بیشتر ِ داده های ِ متن را نیز در بر می گیرد.
درون مایه ی هر دفتر، از یادداشت سرپرست در یک صفحه (که بیانگر آرمان و آماج ناشر از نشر ِ این مجموعه است) درآمد ِ پژوهنده ( که رهنمودی است به آنچه در متن خواهدآمد)، متن ِ دفتر ( فراگیر ِ چندین بخش و زیربخش)، سخن ِ پایانی (چکیده ی متن و جمع بندی ی ِ داده ها و برداشت های آن) و سرانجام پی نویس (مشتمل بر یادداشت ها و روشنگری های پژوهنده و بازبُردهای او به خاستگاه ها و پشتوانه های کارش برای رهنمونی ی خواننده به کوشش و پژوهش بیشتر در موضوع ِ متن و وابسته های بدان).
گُستره ی ِ پژوهش ها در دفترهای این مجموعه، رنگین کمانی از دانستنی های وابسته به ایرانزمین و مردمان و ساکنان آن و سویه های گوناگون ِ زندگی ی مادّی و معنوی شان را از کهن ترین روزگارها تا امروز را به نمایش می گذارد و هرچند دست اندرکاران و پژوهندگان این مجموعه در باره ی کارشان لاف و گزاف نمی گویند و عنوان و لقبی جز آنچه گفته شد، برای آن تعیین نمی کنند، می توان گفت که با ادامه ی نشر ِ آن، در آینده گونه ای دانشنامه ی ساده برای کاربُرد ِ همگانی تلقّی خواهدشد.
-برای آن که خواننده ی این نوشته آشنایی ی بیشتری با مجموعه ی از ایران چه می دانم؟ پیداکند، نام ِ شماری از دفتر های نشریافته ی آن و پزوهندگان آنها را (افزون بر دفتر یکم که پیشتر از آن نام بردم)، در این جا می آورم:
جزیره ء قشم صدف ِ ناشکافتهء خلیج فارس (2 / علی بلوکباشی).
تخت ِ جمشید (3 / حسین سلطان زاده).
آبسکون یا جزیزه ء آشوراده (4 / دکتر ناصر تکمیل همایون).
قالی شویان، مَناسک ِ نمادین ِ قالی شویی در مشهد ِ اَردَهال (5 / علی بلوکباشی).
سرگذشت ِ د ریای ِ مازندران (6 / دکتر ناصر تکمیل همایون).
نوروز جشن ِ نوزایی ِ آفرینش (7 / علی بلوکباشی ).
فرش ِ ایران (8 / فضل الله حشمتی رضوی).
کتیبه های ایران باستان (9 / محمّد تقی راشد محصّل).
خلیج فارس (10 / دکتر ناصر تکمیل- همایون).
بازارهای ایرانی (11 / حسین سلطان زاده).
مرزهای ایران در دوره ء معاصر (13 / دکتر ناصر تکمیل همایون).
سامانیان، دوره ء شکوفایی ِ فرهنگ ِ ایرانی – اسلامی (15 / دکتر محمّد رضا ناجی).
کلیساهای ارامنه ء ایران (17 / لینا ملکیان).
فرآيند ِ تكوين حماسه ي ايران پيش از فردوسي (58/جليل دوستخواه)
شناخت نامه ي فردوسي و شاهنامه (61/ جليل دوستخواه)

بررسی و تحلیل ِ انتقادی ی ِ درون مایه ها و داده های ِ یکایک ِ دفترهای این مجموعه ی ِ پُر تَنَوّع، مجال های گسترده و تخصّص های ِ گوناگون می خواهد که اکنون و در این جا فراهم نیست. این کار ِ سزاوار و بایسته را باید اهل ِ فرهنگ و تاریخ و ادب (در همه ی زمینه های موضوعی ی ِ این دفترها)، در فرصت های جداگانه بر دست گیرند. چُنین کاری از یک سو، گونه ای سپاسگزاری از پدید آورندگان ِ مجموعه و از سوی دیگر کوششی بایسته برای ِ ارزیابی و به محک زدن ِ برداشت های ِ آنان و کمک به بازویرایی ی ِ کارهای آنها در چاپ های بعدی و نیز یاری رساندن به خوانندگان ِ این دفترها خواهد بود تا آنچه را خوانده اند مطلق و قطعی و حرف ِ آخر نپندارند و سخن ِ زرّین ِ فرزانه ی باستانی ی ایران بزرگمهر ِ بَختِگان را آویزه ی گوش سازند که:
"همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند!"
در سالهای اخیر، هم در ایران و هم در جامعه های ایرانی ی ِ برون مرزی، مادران و پدران زیادی را دیده ایم که نگران ِ آینده ی فرهنگی ی فرزندان خود و ناآگاهی ی ایشان از دانستنی های لازم برای هر ایرانی اند و خواستارند که رسانه های لازم و مناسب برای آگاهانیدن ایشان را بیابند. در این راستا کارهای پراکنده ای هم صورت پذیرفته است؛ امّا انصاف باید داد که تاکنون هیچ کاری بدین سان گسترده و دقیق و سامانمَند و رهنمون و مناسب حال برای نوجوانان و جوانان عرضه نشده است و مجموعه ی کنونی پاسخی است رسا بدین خواست همه ی پدران و مادران و پرداختن به مطالعه ی پی گیر آنها می تواند هر خواننده ی جوانی را از پراکنده گویی های ناسزاوار و -- چه بسا -- گمراه کننده در باره ی ایران رهایی بخشد و زمینه ساز ِ پزوهش های دانشی تر و پژوهشی تر او در راستای ایران شناسی در سال های بَرومندی و پختگی و فرهیختگی ی وی گردد. (2)
-----------------------------------------------------
1. این عبارت مشهور، نگاشت ِ دستکاری شده و ناویراسته ی نیم بیتی از شاهنامه است. نگاشت اصلی و درست ِ آن چُنین است: " هنر نیز ز ایرانیان است و بس."
2. برای آشنایی ی بیشتر با مجموعه ی از ایران چه می دانم؟ نگاه کنید به:
www.iranculturestudies.com
و برای تماس با ناشر ِ مجموعه ( دفتر پژوهشهای فرهنگی) و سفارش کتاب، به نشانی های زیر پیام بفرستید:
crb@kanoon.net
و
crb-iran@kanoon.net

سه) دفتر هنر، ويژه نامه براي شاعران، نويسندگان و هنرمندان

اين دفترها از بيش از يك دهه پيش از اين، با كوشش و همّت ِ بلند بيژن اسدي پور، هنرمند ِ نامدار ايراني، نخست در نيوجرزي و سپس در كاليفرنيا نشريافته است.
و هريك از آنها مجموعه اي است سنگين و رنگين و چشم نواز و خواندني و به يا دماندني در باره ي زندگي و كارنامه ي يكي از شايستگان ادب و هنر و فرهنگ ايران معاصر و مي توان آنها را رنگين كمان ادب و فرهنگ ناميد.
تازه ترين دفتر از اين زنجيره دفترها، شماره ي 17، سال 12 و 13اسفندماه 1384 ، ويژه ي جواد مُجابي، شاعر، نويسنده، طنزنويس، روزنامه نگار، پژوهنده و ناقد ِ ادبي است.
در اين دفتر، مانند شانزده دفتر ِ پيش از آن، گفتارها و بررسي ها و پژوهش هاي بسياري همراه با تصويرها و طرح هاي ديدني و يادماني به چاپ رسيده و بخشي از تاريخ ادب و فرهنگ معاصر ايران را به شايسته ترين شيوه اي به ثبت رسانيده است. بي گمان، آيندگان پژوهنده در تاريخ ادب و فرهنگ زمان ما، سخت بدهكار و سپاسگزار ِ بيژن اسدي پور خواهندبود.
سردبير گرامي ي دفترِ هنر، با لطف ِ هميشگي اش نسبت به دارنده ي اين قلم، در سرآغاز اين شماره، در بخش ِ سخن ِ نخست، به مناسبت ِ همزماني ي تاريخ نشر دفتر با جشن ِ ملّي ي نوروز، گفتاري از او را كه در نوروز پارسال زير عنوان ِ نوروز، آيين ِ نوزايش ِ جان و جهان و زندگي در فصلنامه ي الكترونيك واژه ، شماره ي 5 درج گرديد، بازنشركرده كه مايه ي سپاس ِ فراوان ِ نويسنده است.
از بازآوردن ِ متن ِ اين گفتار در اين صفحه، خودداري مي ورزم و تنها براي آگاهي ي كساني كه بدان دسترس نداشته اند و ندارند، نشاني ي واژه را در اين جا مي آورم تا در بخش ِ بايگاني (آرشيو) آن به سراغ ِ شماره ي 5 بروند و گفتار را در آن بيابند:
www.vajehmagazine.com



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?