Wednesday, December 21, 2005

 

199. يك خبر ِخوب ِ فرهنگي، همراه با اندوهيادي جان گداز



يادداشت
شگفتا از اين روزگار ِ غريب كه ترا امان نمي دهد تا در ميان اين همه گزارشهاي هرروزه از رويدادهاي ناگوار و اندوهبار، گهگاه به خبري
خوب از رويدادي انساني و فرهنگي كه مي رسي، اندكي از آن كابوس هميشگي بياسايي و دراين آشوب ديوخويي، به آرامش دلخواه آدمي خويي دل خوش داري و در ژرفاي ِ جان آسيمه سر و خسته ات، خيال ِ اميد بپزي. همين كه چشمان همواره بلاديده ات بر خبري خوش دوخته مي شود، باز آن ذهنْ آشوب ِ ديوچهر از نهانگاه سر بر مي كشد و پرده ي سياه ِ اندوهيادي خونين را در برابر ديدگانت مي گشايد و باز امانت را مي بُرد و چشمانت را نمناك مي كند و ديگرباره دلت را به درد مي آورد و سرت را به دَوار مي اندازد تا ناگزيرشوي به خود بپيجي و با همه دل شكستگي و لب فروبستگي ات، بازتاب ِ اندوه سرود آن بزرگمرد را از خروش و غوغاي اندرون خسته ات بشنوي:
"اگر غم را چو آتش دود بودي / جهان تاريك بودي جاودانه / در اين گيتي سراسر گر بگردي / خِرَدمندي نيابي شادمانه!" (شهيد بلخي، درگذشته در دور و بر ِ سال 325 هجري قمري/ همروزگار رودكي).
* * *
در گزارش هاي خبري ي امروز خواندم كه دانشگاه كهن سال ِ سن پترزبورگ روسيه، يكصد و پنجاه سالگي ي بنيادگذاري ي دانشكده ي بلندآوازه ي خاورشناسي ي خود را در آيين ويژه اي جشن گرفته است. نام اين نهاد ِ دانشگاهي و پژوهشي ي معتبر ِ جهاني براي همه ي ملّت هاي خاورزمين كه زبان و فرهنگ و تاريخ و متن هاي كهن ِ ادبي شان از سوي پژوهشگران آن بررسيده و پژوهيده و بازشناخته و ويراسته شده و نشريافته است و از آن ميان، براي ما ايرانيان، خاطره اي خوب و احترام انگيز را زنده مي كند. كمتر ايراني ي فرهيخته و پژوهنده اي است كه با كارهاي اين دانشكده از نزديك يا دور آشنا نبوده و شماري از استادان نام بُردار ِ گذشته يا كنوني ي آن را نشناخته و دست ِ كم پاره اي از دستاوردهاي آنان را نداشته يا نخوانده باشد. بخش ايراني و فارسي ي كتابخانه ي عظيم اين كاخ دانش و فرهنگ و نيز در كنار آن موزه ي مشهور ارميتاژ از سرشارترين گنجينه هاي تاريخ و هنر و فرهنگ ماست كه در سرزمين سرد ِ همسايه ي شمالي مان نگاهداري مي شود. كتابخانه ي بزرگ آرامگاه شيخ صفي الدّين اردبيلي كه در تازش هاي روسيّه ي تزاري به ميهنمان در سده ي نوزدهم ميلادي، به وسيله ي سالدات هاي روسي بدان جا انتقال يافت، پاره اي از اين مجموعه ي عظيم را شكل مي دهد. فرش چند هزارساله ي معروف به قالي ي پازيريك (به نام ِ جاي ِ يافتن ِ آن در جنوب روسيه) كه از دوره ي هخامنشيان باقي مانده و كهن ترين فرش شناخته ي ايراني به شمار مي آيد، در ارميتاژ نگاهداري مي شود. (تصوير اين فرش را در زير ِ درآمد ِ "كارپِت" در دانشنامه ي ايران مي توان ديد.)
افزون بر كارهاي پر حجم ِ نشريافته از سوي اين دانشكده، گفتارهاي تحقيقي ي استادان نامدار آن، كساني همچون محمّد دَندَمايف (پژوهشگر هخامنشي شناس) را مي توان در دانشنامه ي ايران (انسيكلوپديا ايرانيكا) خواند.
در كنار ِ همه ي اين ها به ياد مي آوريم كه 9 سال پيش از اين در روز 22 شهريور 1375 (13 سپتامبر 1996)، همين دانشكده در آيين شكوهمندي، به استاد زنده ياد دانشگاه تهران دكتر احمد تفضّلي، درجه ي دكتراي افتخاري ي ِ ايران شناسي داد. او نخستين استاد از كشورهاي خاوري بود كه به دريافت چنين درجه ي والايي توفيق يافت.
امّا در ميهن وي و ما كه او همه ي عمر 59 ساله ي خويش را خالصانه وقف شناخت آن و خدمتگزاري بدان كرد، جز در حوزه ي دانشگاهيان، نه تنها اين افتخار بزرگ كه او بهره ي خود و ايران كرد، به درستي ارج گزارده نشد، بلكه كوتاه زماني پس از آن روز ِ شكوهمند، كساني كه بزرگي ي ايراني و انساني و فرهنگي ي او را برنمي تافتند، در يك شبيخون طرح ريزي شده ي ديوخويانه، پاسي از نيمروز دوشنبه 24 دي ماه 1375 گذشته، در ميانه ي راه ِ از دانشگاه به خانه اش با يك "تصادف نما" جان ِ پاكش را به تاراج بردند و شمع ِ فروزان زندگي ي برومندش را در اوج درخشندگي خاموش كردند.
هرگاه بخواهم به زبان "شاملو"ي بزرگ در شعر مشهورش در اين بُن بَست، از تفضّلي سخن بر زبان آورم، ناگزير بايد بگويم:
"جانت را مي ربايند/
چرا كه گفته اي ايران را دوست مي دارم/
زيرا كه گفته اي سرافرازي ي ايران را به جان خواستارم!"
با در ميان آمدن نام دانشكده ي خاورشناسي ي دانشگاه سن پترزبورگ، ناگهان اين اندوه ياد فراموش ناشدني، دودناك تر از هميشه خاطرم را آشفت و روانم را پريشان تر از هماره كرد. پس بر آن شدم كه در كنار ِ يادكرد از اين گزارش خبري و پرداختن به پيشينه ي كار و كُنِش آن نهاد علمي، در آستانه ي نهمين سالگرد خاموشي ي دردناك ِ دوست ِ بزرگوار از دست رفته ام، استاد تفضّلي ي بزرگ، اندكي درنگ كنم و ديگربار از سرآمدي و يگانگي ي او سخن بگويم و در برابرخاطره ي باعظمتش، سر ِ بزرگداشت فرودآورم. ج.د.
-------------------
* براي آگاهي ي گسترده تر از زندگي و كارنامه ي دانشگاهي و پژوهشي ي دكتر احمد تفضّلي، نگاه كنيد به زندگي نامه هاي دوگانه ي او به زبان فارسي، به كوشش دكتر علي اشرف صادقي و به زبان انگليسي، به كوشش دكتر محمود اميدسالار و نيز ماهنامه ي فرهنگي و هنري ي كلك به سردبيري ي علي دهباشي، دوره ي يكم، شماره هاي 80 - 83 (در يك جلد)، آبان - بهمن 1375 .صص 505 - 546

گزارش زير را هم كه به تاريخچه و پيشينه ي دانشكده ي ِ يادكرده، اشاره اي دارد، به گُفتاوَرد از تارنماي خبري ي راديو فردا در اين صفحه مي آورم:

مراسم يكصد و پنجاهمين سالگرد تاسيس دانشكده خاورشناسي دانشگاه دولتي سن پترزبورگ
[ ۱۳۸۴ سه شنبه ۲۹ آذر ]


دانشكده خاورشناسي دانشگاه دولتي سن پترزبورگ روسيه يكصد و پنجاهمين سالگرد تاسيس خود را جشن گرفت. اين مؤسّسه ي علمي، در سال 1855 ميلادي در دورهء حكومت تزار نيكُلاي اول افتتاح شد و به مرور به مهمترين مركز خاورشناسي روسيّه و جهان تبديل شد. به نوشته روزنامهء وچرني پترزبورگ، بررسي و مطالعه زبان فارسي در شهر سن پترزبورگ، از زمان پتر ِ كبير آغاز شد و در فرمان پنجم ژانويه سال 1700 ميلادي، لزوم فراگيري اين زبان ذكر شده بود و در دربار پتر ِ كبير بود كه نخستين سخنان به زبان فارسي طنين انداز شد. به مرور زمان روابط فرهنگي روسيه و ايران گسترده تر شد و تدريس زبان فارسي در وزارت امور خارجه و در دانشگاه سن پترز بورگ در دهه قرن نوزدهم قبل از تاسيس دانشكده خاورشناسي آغاز شد و كرسي ايران شناسي، قديمي ترين كرسي اين دانشكده است. در مراسم سالگرد تاسيس اين دانشكده، مقامات بلندپايه روس، اساتيد، دانشجويان و ديپلمات هاي كشورهاي آسيا و آفريقا حضور داشتند. ماني کسروي (مسکو)



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?