Monday, July 25, 2005
نمايشي خنده آور از يك اندوهنامه ي باستاني
اجرای ابتکاری و خنده آور یک گروه تئاتری نیویورکی از پارسیان نمایش تلخ اشیل
در باره شکست ایرانیان باستان از یونانیان
یک گروه تئاتر تجربی در نیویورک، با برداشتی ابتکاری از نمایش پارسیان از اشیل تراژدی نویس یونانی، توجه تماشاگران کنجکاو تئاتر را به خود جلب کرد
در پی ده نقد ستایش آمیز از جمله در نیویورک تایمز، بلیت اجراهای این نمایش پیش فروش شده است
بهنام ناطقي در گزارش خود در باره این نمایش، مصاحبهای دارد با هنرمند ایرانیتبار نیویورکی،آقای آریان موید بازیگر نقش خشیارشا و از بنیانگذاران گروه تئاتری نیویورک به نام واتر ول، که ضمن کار تئاتر، به کار بازی در سریالها و شوهای کمدی تلویزیونی اشتغال دارد
وی می گوید با حک و اصلاح در اثر اشیل، از یک تراژدی تلخ، اجرائی خنده آور و شاد بیرون آمده است با یک پیام
گروه تئاتری ِ واتر ول برای هشتمین کار خود طی چهارسالی که از تاسیس آن میگذرد، نمایش کلاسیک یونانی پارسیان ِ آشیل را برگزیده؛ اما آن را به صورتی امروزی و خلاصه شده اجرا میکند. اجرايی كه در سختترین کار تجربی در نیویورک موفق شده است؛ یعنی گرفتن یک نقد در نیویورک تایمز، آن هم یک نقد ستایشآمیز
در این اجرا شاید با الهام از برتولت برشت، و شاید با الهام از برنامههای تلویزیونی پرطرفدار و شاید به خاطر اوضاع زمانه، هنرپیشهها هم شخصیتهای نمایش را بازی میکنند، و هم خودشان هستند، و هم صحنهگردانهائی هستند به سبک کمدینهای کلوپها، یا کابارهها. برای تاکید بر همه اینها، هر چهارهنرپیشه با کت و شلوار و کراوات مردانه روی صحنه ظاهر میشوند که همه ویژگیهای خود آنها و شخصیتهائی که بازی میکنند را میپوشاند، حتی جنسیت آنها را
در صحنهای آقای آریان موید، ترانهای اجرا میکند به فارسی در باره مادرش در شیکاگو که او را با BMW
در این اجرا شاید با الهام از برتولت برشت، و شاید با الهام از برنامههای تلویزیونی پرطرفدار و شاید به خاطر اوضاع زمانه، هنرپیشهها هم شخصیتهای نمایش را بازی میکنند، و هم خودشان هستند، و هم صحنهگردانهائی هستند به سبک کمدینهای کلوپها، یا کابارهها. برای تاکید بر همه اینها، هر چهارهنرپیشه با کت و شلوار و کراوات مردانه روی صحنه ظاهر میشوند که همه ویژگیهای خود آنها و شخصیتهائی که بازی میکنند را میپوشاند، حتی جنسیت آنها را
در صحنهای آقای آریان موید، ترانهای اجرا میکند به فارسی در باره مادرش در شیکاگو که او را با BMW
دنبال میکند تا به سزای همه ناکامیهایش، تنبیه کند. در حالی که هنرمند دیگر، آقای تام ریجلی
ترجمه ي ِ ترانه را به انگلیسی روی کارتهای بزرگی جلوی تماشاگر عوض میکند
نمایش پارسیان اثر اشیل، تراژدینویس یونان باستان، داستان آغاز ِ پایان ِ دردناک ِ شاهنشاهی ي هخامنشی است. در روایتي اشکبار از کشته شدن سپاه نیم میلیون نفری ایران، به رهبری خشيارشا پادشاه هخامنشی. روایت شکست را قاصدی از میدان جنگ به شهبانو آتوسا (با بازی خانم هانا چیک) و ایرانیان حیرتزده میرساند. یکی از غمانگیزترین تکگوئیهای نمایش، ابتکار اشیل در روایت این پیروزی هموطنان خود علیه دشمن دیرینه، این است که آن را از دیدگاه ایرانیان بازگو کرده است، از دید آتوسا، شهبانوي بختبرگشته، از دید خود خشيارشا، پادشاه گمراه و پشیمان، و از دید ِ روان داریوششاه، که حاصل همه زحمات خود را نابود شده میبیند. در این بخش از نمایش، آقای رادنی گاردینر زبان ِ روان ِ داریوش است
اشیل از این رو این نمایش را از دید سپاه شکست خورده ایران نوشته بود که به آتنیها هشدار دهد از شهوت پیروزی و مستی قدرت امپراطوری، دمکراسی خود را از دست ندهند. امّا حالا که واقعیتهای سیاسی آن زمان دیگر وجود ندارد، نمایش پارسیان اشیل، مرثیهای است در باره شکست و ناکامی ناشی از خودسری یک رهبر، و جنگی که خشيارشا براي انتقام شکست پدرش داریوش آغاز کرد. در یکی از دردناکترین صحنههای نمایش، آقای مؤیّد نام کشتهشدگان در جنگ را با ضجّه فریاد میکند و صحنه به عزاداری تبدیل میشود برای همه آنها که به ناحق و به خاطر جنگهای خودخواهانه این یا آن شاه یا رهبر، به خاک غلتیدند
نمایش پارسیان اثر اشیل، تراژدینویس یونان باستان، داستان آغاز ِ پایان ِ دردناک ِ شاهنشاهی ي هخامنشی است. در روایتي اشکبار از کشته شدن سپاه نیم میلیون نفری ایران، به رهبری خشيارشا پادشاه هخامنشی. روایت شکست را قاصدی از میدان جنگ به شهبانو آتوسا (با بازی خانم هانا چیک) و ایرانیان حیرتزده میرساند. یکی از غمانگیزترین تکگوئیهای نمایش، ابتکار اشیل در روایت این پیروزی هموطنان خود علیه دشمن دیرینه، این است که آن را از دیدگاه ایرانیان بازگو کرده است، از دید آتوسا، شهبانوي بختبرگشته، از دید خود خشيارشا، پادشاه گمراه و پشیمان، و از دید ِ روان داریوششاه، که حاصل همه زحمات خود را نابود شده میبیند. در این بخش از نمایش، آقای رادنی گاردینر زبان ِ روان ِ داریوش است
اشیل از این رو این نمایش را از دید سپاه شکست خورده ایران نوشته بود که به آتنیها هشدار دهد از شهوت پیروزی و مستی قدرت امپراطوری، دمکراسی خود را از دست ندهند. امّا حالا که واقعیتهای سیاسی آن زمان دیگر وجود ندارد، نمایش پارسیان اشیل، مرثیهای است در باره شکست و ناکامی ناشی از خودسری یک رهبر، و جنگی که خشيارشا براي انتقام شکست پدرش داریوش آغاز کرد. در یکی از دردناکترین صحنههای نمایش، آقای مؤیّد نام کشتهشدگان در جنگ را با ضجّه فریاد میکند و صحنه به عزاداری تبدیل میشود برای همه آنها که به ناحق و به خاطر جنگهای خودخواهانه این یا آن شاه یا رهبر، به خاک غلتیدند
امّا علی رغم این همه درد و مرگ، و علی رغم این همه شعر مصیببار و اشکآور که اشیل در نمایش پارسیان نوشته است، اجرای آقای مؤیّد و همکارانش در گروه ِ واتر ول از این نمایش، یک کمدی خارقالعاده است که تماشاگران را در عین این که به فکر وامیدارد؛ امّا به شدت به خنده میاندازد خنده قطع نمیشود، به طوری که در بعضی قسمتها، صدای خنده تماشاگران صدای بازیگران و گروه ارکسترجاز کارآمدی را که این نمایش را در ترانههای ابتکاری آن همراهی میکنند، تحت ِ شعاع قرار میدهد
در این صحنه، آقای مؤیّد از این خصلت ایرانیها انتقاد میکند كه دوست دارند تقصیر همه چیز را به گردن دیگران بیندازند
آقای آریان مؤیّد، در باره برخورد کمدی و خندهآور ِ اعضای گروه با این نمایش تراژدی در زمينه ي شکست افتضاحآمیز سپاه هخامنشی در برابر سپاه آتن، چنین توضیح میدهد
آریان مؤیّد (بنیانگذار گروه واتر ول، نیویورک): ما هر سال دو نمايش اجرا میکنیم و امسال میخواستیم نمايشي را به صحنه بياوريم که یک گروه همسرايان داشته باشد. این پارسیان را خیلی وقت پیش خوانده بودم. با خود گفتم بگذار دوباره بخوانمش و دوباره خواندم خیلی خندهدار بود؛ برای این که خیلی طولانی بود و میدانستیم که میتوانیم عوضش کنیم و درستش کنیم و این جور شد که درست شد و دوماه طول کشید که درستش کنیم
در این صحنه، آقای مؤیّد از این خصلت ایرانیها انتقاد میکند كه دوست دارند تقصیر همه چیز را به گردن دیگران بیندازند
آقای آریان مؤیّد، در باره برخورد کمدی و خندهآور ِ اعضای گروه با این نمایش تراژدی در زمينه ي شکست افتضاحآمیز سپاه هخامنشی در برابر سپاه آتن، چنین توضیح میدهد
آریان مؤیّد (بنیانگذار گروه واتر ول، نیویورک): ما هر سال دو نمايش اجرا میکنیم و امسال میخواستیم نمايشي را به صحنه بياوريم که یک گروه همسرايان داشته باشد. این پارسیان را خیلی وقت پیش خوانده بودم. با خود گفتم بگذار دوباره بخوانمش و دوباره خواندم خیلی خندهدار بود؛ برای این که خیلی طولانی بود و میدانستیم که میتوانیم عوضش کنیم و درستش کنیم و این جور شد که درست شد و دوماه طول کشید که درستش کنیم
ب.ن.: پس میگوئید که کار گروهی بوده. این ایدههائی که این تو هست. این همه ایده این تو هست. هر دقیقه یک ایده این تو هست
آریان مؤیّد: بله، دقیقاً. ما چون میخواستیم كه هم یک چیز خیلی تفريحي و خیلی خندهدار باشد و هم یک پیام داشته باشد و آن وقت، داستان پارسیان هم بود؛ یک چیزی كه خیلی نزدیک به قلب من بود. یعنی اینکه ایرانیها يا پارسیان خیلی وقت پیش، رفتند توی جنگ، میخواستند یک كاری بکنند كه نشد. امّا اين اثر ِ اشيل هم خیلی اندوهبار است و هم حوصلهسربر؛ يعني وقتي اوّلين بار آن را با دوستان خواندیم، جداً ترسیدیم؛ برای این که هیچ خندهدار نبود، هیچ جدید نبود، خیلی غم انگيز بود، خیلی طولانی بود و خیلی حرف داشت. همه در آن خیلی حرف میزدند! ما گفتیم چه جوری میتوانیم این را یک کم امروزي اش بکنیم و چه جوری میتوانیم خندهدارش بکنیم؛ هم برای خودمان و هم برای تماشاگران در هنگام اجرا بر صحنه. حاصل كارمان اين شد كه ديديد
آریان مؤیّد: بله، دقیقاً. ما چون میخواستیم كه هم یک چیز خیلی تفريحي و خیلی خندهدار باشد و هم یک پیام داشته باشد و آن وقت، داستان پارسیان هم بود؛ یک چیزی كه خیلی نزدیک به قلب من بود. یعنی اینکه ایرانیها يا پارسیان خیلی وقت پیش، رفتند توی جنگ، میخواستند یک كاری بکنند كه نشد. امّا اين اثر ِ اشيل هم خیلی اندوهبار است و هم حوصلهسربر؛ يعني وقتي اوّلين بار آن را با دوستان خواندیم، جداً ترسیدیم؛ برای این که هیچ خندهدار نبود، هیچ جدید نبود، خیلی غم انگيز بود، خیلی طولانی بود و خیلی حرف داشت. همه در آن خیلی حرف میزدند! ما گفتیم چه جوری میتوانیم این را یک کم امروزي اش بکنیم و چه جوری میتوانیم خندهدارش بکنیم؛ هم برای خودمان و هم برای تماشاگران در هنگام اجرا بر صحنه. حاصل كارمان اين شد كه ديديد
________________________________________________________
برگرفته از گزارش بهنام ناطقي در بخش ِ فرهنگي ي ِ راديو فردا
يادآوري : خشيارشا درست است و نه خشايار شاه كه بيشتر مي نويسند . نام خشايار نيز -- كه برخي براي
فرزندان ِ خود برمي گزينند -- نادرست است