Thursday, October 08, 2009

 

هفته‌نامه‌ی ِ ایران‌شناخت (نوشتاری- دیداری- شنیداری)، سال پنجم- شماره‌ی ۱۷، فراگیر ِ ۲۱درآمد



جشن ِ شکوهمند ِ مهرگان
(مهرروز ِ مهرماه / شانزدهم مهر)


فرخنده باد!





این هم پیام شادباشی که از انجمن ایران شناسی ی کهن دژ در همدان، به این دفتر رسیده است:
جشن فرخنده‌ی ِ مهرگان
بر ايرانيان ِ مهرانديش و نيک کردار شاد باد!
انجمن ايران شناسي کهن دژ
مهرماه ۱۳۸۸ خورشيدي

http://www.kohandezhngo.blogfa.com/




یادداشت ویراستار


جمعه هفدهم مهرماه ۱۳۸۸
(نهم اکتبر ۲۰۰۹)


گفتاوَرد از داده‌هاي اين تارنما بي هيچ‌گونه ديگرگون‌گرداني‌ي متن و با يادكرد از خاستگاه، آزادست.




You can use any part of this site's content without any change in the text, as long as it is referenced to the site. No need for permission to use the site as a link.


Copyright-Iranshenakh©2005- 2009


All Rights Reserved




۱. سرزمین ِ فیروزه ای، رؤیای آشتی: باله‌ی ِ ایرانی- هنرنمایی‌ی ِ پویا و شورانگیز ایرانیان دور از میهن


Turquoise Land, Dream of Peace - Les Ballets Persans







این رقص ِ گروهی‌ی زیبا و پویا و شورانگیز، از سوی هنرمندان ِ باله‌ی ِ ایران به رهبری‌ی ِ «نیما کیان» با آهنگی از زنده‌یاد «پرویز مشکاتیان» و با همکاری‌ی ِ کانون ِ رقص ِ جوانان اروپایی و تدارک ِ «بنیاد ِ توس»، در هیجدهم اسفندماه ۱۳۸۷ (نهم مارس ۲۰۰۹)، در دانشگاه لندن- تالار لوگان، بر صحنه آمد.


در این جا ↓
http://www.youtube.com/watch?v=E7jJHKBWknM
یا در این جا ↓
http://www.youtube.com/watch?v=E7jJHKBWknM&feature=player_embedded#
ببینید و بشنوید.




خاستگاه: رایان پیام‌هایی هم‌زمان از فرشته برهانی شیدانی (دوستخواه) - بریزبن (استرالیا) و خسرو باقرپور- آلمان


ویراستار:
در باره‌ی کارهای دیگر ِ این گروه هنری ↓
http://www.google.com/search?q=Persian+Ballet&rls=com.microsoft:en-us:IE-SearchBox&ie=UTF-8&oe=UTF-8&sourceid=ie7




http://images.google.com/images?q=Turquoise%20Land%2C%20Dream%20of%20Peace%20-%20Les%20Ballets%20Persans&rls=com.microsoft:en-us:IE-SearchBox&oe=UTF-8&sourceid=ie7&um=1&ie=UTF-8&sa=N&hl=en&tab=wi


دوست ارجمندم خسرو باقرپور، همچنین نوشته‌است:
«نیما کیان» هنرمند بسیار بزرگی است، که بی تردید به خاطر نقش جریان ساز وی در باله ایران نامش جاودان" خواهد ماند.




زندگی‌نامه‌ی ِ نیما کیان را در دو بخش، از زبان ِ خودش بشنوید. ↓


http://www.youtube.com/watch?v=BDwp5CwVLgQ&NR=1 http://www.youtube.com/watch?v=vcvXgdcwW84&feature=related


۲. مژده‌ای بزرگ به دوست‌داران ِ دانش و فرهنگ: کامل شدن ِ نشر ِ درآمدهای یک فرهنگ ِ سه زبانیِ در دیدرسی همگانی (شبکه‌ی ِ جهانی)




An Etymological Dictionary of Astronomy and Astrophysics English-French-Persian
فرهنگ ِ ریشه‌شناختی‌ی ِ سه زبانی‌ی اخترشناسی و اخترفیزیک
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z



Dr. M. Heydari-Malayeri, Paris Observatory




دوست دانشمند و پژوهنده‌ام آقای دکتر محمّد حیدری ملایری، استاد نپاهشگاه ِ (/ رصدخانه‌ی ِ) پاریس، در رایان‌پیامی مژده‌رسان، نوشته‌اند:





Dear Professor Doostkhah,
It is my pleasure to inform you that the first almost complete versionof "An Etymological Dictionary of Astronomy and Astrophysics"(English-French-Persian) is now available.
This new, interactive version, which uses a new server and url address,has in fact a database architecture (Mysql/Php5) with severalcapacities. In particular, it allows users to search for words inEnglish and Persian and to go from a concept to another by internal links.
Many people have contributed to the realization of this project. Morespecifically, I am grateful to you for your constant encouragement(please see Acknowlegments at the end of Introduction).
The Dictionary will shortly be inaugurated by two events. At ParisObservatory for astronomers, on the occasion of the International Yearof Astronomy 2009. And separately during a meeting in Paris for aPersian-speaking public.http://aramis2.obspm.fr/~heydari/dictionaryFor example, you may want to take a look at the entry "wisdom" (which isrelated to "reason, reasoning"). Just type "wisdom" or "xerad" (inPersian). You will get:http://aramis2.obspm.fr/~heydari/dictionary/?formSearchTextfield=wisdom&formSubmit=Search&showAll=1


Bâ behtarin dorudhâ




M. Heydari-Malayeri.







۳. نقش ورزی ی همدانی‌ها در جنبش و خیزش ِ مشروطه‌خواهی




در این جا ↓
http://www.jadidonline.com/story/080807/az/mashruteh_hamedan


خاستگاه: رایان پیامی از داریوش کارگر - سوئد


۴. نشر ِشماره‌ی ِ تازه‌ی ِدوماهنامه ی الکترونیک ِ «ایران روزنه»


در این جا ↓
http://www.rozanehmagazine.com/


خاستگاه: رایان پیامی از شیرین طبیب زاده (سردبیر)- کالیفرنیای شمالی


۵. سفر به یوش: دیداری از زادگاه و خانه و آرامگاه «نیما یوشیج


http://www.jadidonline.com/story/01102009/frnk/yush_travelogue


خاستگاه ِ : تارنمای ِ جدید آنلاین


۶. «رندان»، نشریّه‌ی ِ الکترونیک ویژه‌ی ِ شعر ِ امروز ِ فارسی - شماره ی پاییز ۱۳۸۸


در این جا↓





http://rendaan.blogspot.com/


خاستگاه : رایان پیام‌هایی هم‌زمان از یاشار احد صارمی و مجید نفیسی - کالیفرنیا


۷. بُحتُری و ایوان ِ مداین (کاخ ِ ساسانیان در تیسفون، نزدیک بغداد)


ترجمه‌ی ِ دکتر مهدوی دامغانی از چکامه‌ی ِ ۵۶ بیتی‌ی ِ بُحتُری، شاعر عرب ِ سده‌ی سوم هجری را که با تأثر از دیدار بازمانده‌ی کاخ ساسانیان در تیسفون (مداین) سروده‌است، در این جا بخوانید ↓
http://immortals.blogfa.com/post-3.aspx


خاستگاه: رایان‌پیامی از فرشید ابراهیمی- تهران


ویراستار یادآوری می کند که پیش از این، زنده‌یاد دهخدا متن عربی و ترجمه‌ای از این چکامه را در امثال و حکم آورده بود.


۸.بایگانی‌ی ِ طومارهای ِ نقّالی در کانون ِ «فرهنگ فیلم» ِ تهران




در این جا بخوانید. ↓
http://www.chtn.ir/WebForms/Fa/News/NewsInfo.aspx?ID=36900


خاستگاه: رایان پیامی از فاطمه حبیبی زاد (گردآفرید) - تهران


۹. ریخت‌شناسی‌ی ِ قصّه‌ای نمونه‌وار در فرهنگ ِ توده‌ی ِ ایران: ساختار ِ اجتماعی‌ی «داستان ِ نمکی»


پژوهش ِ بهار مختاریان در این زمینه را در این جا بخوانید. ↓
http://anthropology.ir/node/3889


۱۰. کهن‌ترین کتاب ِ جهان در باره‌ی ِ روش‌های ِ پرورش اسب: نوشته‌ی ِ مردی «میتانی» (تیره‌ای از ایرانیان) به خط ِ میخی بر لوح‌های ِ گِلین در تاریخ ۱۳۴۵ پیش از میلاد


در این جا بخوانید. ↓
http://www.jazirehdanesh.com/find-9.251.806.fa.html


۱۱. بررسی‌ی ِ سنجشی‌ی ِ مَنِش‌های ِ دو زوج ِ هم‌آورد: «آشیل (/ آخیلوس) - هکتور» در ایلیاد هومر و «اسفندیار- رستم» در شاهنامه‌یِ فردوسی


پژوهش ِ دکتر ابوالقاسم اسماعیل‌پور را در این جا بخوانید. ↓
http://www.anthropology.ir/node/3817


خاستگاه درآمدهای ِ ۹ - ۱۱ : رایان پیام‌هایی‌ از فرشید ابراهیمی- ایران


۱۲. فرهنگ‌نامه‌ی عکس ایران در شبکه‌ی ِ جهانی: کوشش و کُنشی سزاوار و یادگاری ماندگار در گنجینه‌ی فرهنگ ِ ایرانی




Photo Encyclopædia Persica


Documentary and Classified Pictures for Persian Studies


در این پیوندنشانی‌، بیابید و بخوانید و ببینید. ↓


http://ghiasabadi.com/blog/index.php/1388/07/13/1310/




خاستگاه: رایان‌پیامی از دکتر رضا مرادی غیاث آبادی - ایران




۱۳. «سخن عشق»: سروده‌ای شیوا از "برزین آذرمهر» در ستایش ِ آزادی


ای دل‌رباترین عروس ِ سرزمین‌های بکر


بر بندیان ِاین شب ِ بیداد بُن بگو!

چندین و چند خرمن

ازگل بوته‌های خونین ِ مزرعه‌ی عشق

گردآوریم وبر سر راهت بگستریم

تا شورآفرینی رقص ِپرناز ِ بهارانه‌اترا،

برشاخساران ِ زمستانی و شب گرفته‌ی ِ دل ها،

و شکوفایی‌ی ِ گلدانه‌های ِ پرشبنم ِ ناز وکرشمه‌ات را،

بر کویر ِ عطشان ِ جان‌ها،

درودی شایسته وبایسته گفته باشیم؟!
آزادی!ای دلارا ترین عروس ِ سرزمین‌های ِ بکر

آغوش‌بازکن!

با بندیان ِ این شب ِ بی‌وصل

راز و نیازکن!

با ما بگو

چندین و چند خرمن ِ گل

از قلب ِعاشقان

گرد آوریم وبر سر ِراهت

بگستریم؟...


خاستگاه: تارنمای ِ ایران امروز
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/farhang/more/19477/


١۴. درآمد ِ خواندنی و آموزنده‌ی ِ «دکتر پرویز رجبی» بر کتاب ِ "سفر به غرب" اثر «ووچانگ»، ترجمه‌ی ِ "نسرین طباطبایی"


کوششی مستحب با یادداشتی کوتاه


تا پیش از پیدایش آیین زرتشت در ایران و ظهور دین‌های ابراهیمی در حاشیۀ راه باستانی مکه به شام واشاعۀ یکتاپرستی، جوامع بشری، به رغم میل درونی انسان به یافتن خالق هستی و باوری عمیق به وجود نیرویی آفریننده و مدبر و یکتا، سرگردان در توهمات بودند. در حقیقت بت‌پرستان نیز در پی چیزی جز خالق نبودند. آن‌ها از یک‌سوی خود را بی‌نیاز از خالق نمی‌دیدند و از دیگر سوی ناتوان از یافتن این خالق بودند. پس به ناچار متناسب با بضاعت ذهنی خود، تصور خود را از موجودی برتر و غالب بر همۀ امور جهان هستی و دنیای پس از مرگ در بتی می‌یافتند که خود خالق آن بودند! این بت به تصور خالق خود توانایی انجام کارهای فوق طبیعی را داشت و نماد استقرار نیرویی فوق انسانی در جسمی مادی بود.
داستان جست و جوی خدا و آفریدگار جهان و کون و مکان داستانی طولانی است. دیری است که انسان نیازمند یافتن آفرینندۀ خود، در گوشه و کنار کرۀ زمین بر درهای بسیاری دق‌الباب کرده است... و هر کسی با ظن خود یاری جسته است... تا نوبت به زرتشت و ابراهیمیان و پیامبر اسلام رسیده است... و در قلمرو فرهنگی ما کوشش‌های بسیاری انجام پذیرفته است، تا بلکه به کمک عرفان مرزهای تازه‌ای پشت سر گذاشته شود. شگفت‌انگیز این‌که شاید ایرانیان بیشتر از هر ملت و قومی در شناخت خدا و نزدیک شدن به ذات او کوشیده‌اند و عرفان ایرانی توانسته است با حضور مولوی و بی‌شماری دیگر به قله‌های رفیعی در این میدان دست یابد. عرفان و کوشش برای رسیدن به آفریدگار فضا را برای فلسفه تنگ کرده است و حتی می‌توان گفت که جایی برای فلسفه باقی نگذاشته است و از تساهل و با تسامح است که گاهی سخن از فلسفۀ ایرانی به میان می‌آید. تذکرة‌الاولیای عطار آیینۀ کوچکی است در برابر این کوشش‌ها... البته پرداختن به خدا تنها کار اندیشمندان و اهل کلام نبود. مثنوی «موسی و شبان» مولانا نمونه‌ای بارز است از نگاه سادۀ مردم عامی به خداوند. منتها با بیان عارفی بزرگ که حتما بیانش متکی بر تجربه بوده است...


در فضای کوچکی که این گفتار در اختیار دارد، نه فرصت برای پرداختن به ریشه‌های چگونگی متبلور بودن توجه مردم آسیا به کائنات است و نه امکان رقصی در میانۀ میدان. با این که حضوری رقصان، به مناسبت، اوجب می‌بود...


در هرحال به نظر می‌رسد که آسیا، با ساختار طبیعی و جغرافیای طبیعی و تنوع اقوامش، بیشتر و یا دست کم متفاوت‌تر از دیگر گوشه‌های جهان، مثلا آمریکای مایاها و اینکاها و اروپای یونانیان و رومی‌ها و اسکاندیناویایی‌ها، خودش را با کائنات و نیروهای از بیخ و بن خیالی مشغول کرده است و یا بهتر بگویم، سر و کله زده است. در آسیای به شدت مشغول با کائنات، در حالی که آسیای مقدم با گرویدن به دین‌های ابراهیمی تکلیف خود را علی‌الاصول با عالم بالا روشن کرد، مردم هندوستان و چین هزار قبیله گوی سبقت را در میدان‌دادن به خیال و «صور خیال» و یا «خیال صور» از دیگران ربودند. و می‌توان گفت که هنوز هم راه‌ها و کوره‌راه‌های دیرین را می‌سپارند... شاید با دگرگونی‌هایی اندک و ناشی از جبر زمان...مقایسۀ مشغولیت ذهنی چینی‌ها با کائنات با عرفان ایرانی به هیچ روی نمی‌تواند وجاهت داشته باشد. زیرا در حالی که عرفان ایرانی در پردیس یکتاپرستی تفرج می‌کند، کائنات چین هرگز نتوانسته است، در سیر پرداختن به عالم روحانی و قدرت آسمانی، خالی از ایزدان خیالی و محیرالعقول بی‌شمار هزار و یک‌شبی و گردنکشان و شیفتگان قدرت، حتی با توسل به خدعه و نیرنگ باشد. داستان کتابی که در دست داریم، که از مشهورترین کتاب‌های چینی در این قلمرو است، به آشکاری مؤید این نظر است و پیداست که مؤلف آن وو چانگ آن، در سدۀ شانزدهم میلادی نیز دقیقا برای به تصویر کشیدن و اثبات چنین برداشتی دست به قلم برده است. و اگر هم نویسنده آهنگ نقد چنین کائناتی از فرهنگ چینی را نداشته باشد، خوانندۀ ایرانی آشنا با شکوه عرفان ایرانی نمی‌تواند به نتیجۀ دیگری دست یابد.
در حقیقت، کتاب پرحجم حاضر که در فضایی کافی با استفاده از باورهای فرهنگی و اساطیری دیرین مردم چین، به ایزدان محیرالعقول و پرخدعه و نیرنگ آسمانی و شیرین کاری‌های آلودۀ آن‌ها پرداخته است، جای کوچکی هم برای تقوی و فضیلتی ربانی باز نگذاشته است. در این‌جا معنویت و توان معنوی ناشی از تزکیۀ نفس، یعنی سحر و جادو و چشم‌بندی و تجسدهای بی‌درنگ و گوناگون فریب‌دهندۀ انسان به حیوان و بالعکس. برخلاف عرفان اسللامی که پاکی و بی‌نیازی عارف رستگار، او را تبدیل به فقیری عریان و بی‌نیاز از مادیات می‌کند، شگفت‌انگیز است که در فرهنگ کهن چین از دیرباز هرچه قدرت نیرنگ بیشتر، مقام ایزدی والاتر و دم و دستگاه و تختگاه و خدم و حشم پرشکوه‌تر و در نتیجه شهرت و حضور ایزد در باور مردمان پرهیبت‌تر و فاخرتر! چنین است که ما عارف را فقیر هم می‌نامیم و در چین عنوان شاهزادگی و مقام فرمانروایی و داشتن درباری عریض و طویل با خدمتکاران و سپاهیان بی‌شمار امری بدیهی است.
تائوئیسم در میان مکتب‌های گوناگون و متنوع چینی، که البته سمت و سویی مشابه دارند، پررنگ‌ترین مکتب غالب در فرهنگ چینی است، اگرهم در چین از محبوبیت بالایی برخوردار بوده و یا هست و در کتاب حاضر نقش تعیین کننده‌ای دارد، نه با تفکر شریعتی‌های ما سازگاری دارد و نه با اندیشه‌گماری های طریقتی‌های ما در پرداختن به متافیزیک... بنابراین برای رفع هرگونه شبهه، شایسته است که خوانندۀ ایرانی اندکی با این مکتب آشنا باشد، تا در داوری‌هایی که جا به جا به ناچار مرتکب خواهد شد، دستی چندان خالی نداشته باشد...
تائویسم یکی از مکتب‌های فلسفی – مذهبی معروف چین است که در سده‌های چهارم تا سوم پیش از میلاد در پیوند با شناخت کائنات پدید آمده است. توجه تعیین‌کننده و متبلور این مکتب، اندیشه و تامل در اصل و اساس نخستین جهان است، با تکیه بر تفکر چندخدایی. با سابقه‌ای بیش از ۲۰۰۰ ساله. پیروان تائوئیسم با مراقبه و مکاشفه (مدیتاسیون)، پرهیزکاری، کیمیا، ژیمناستیک و همچنین اعمال جنسی در پی طول عمر و نامیرایی بودند. این جهانبینی از سدۀ دوم میلادی با رخنۀ روزافزون بودیسم سر به هماوردی برداشت و آثار فراوانی را در تبیین خود فراهم آورد و در سدۀ هفتم میلادی به اوج حضور خود در میان مردم چین دست یافت. تائوئیسم عامی امروزی اما با مکتب اولیه و پیشین خود قرابت چندانی ندارد و در آن فقط قدیسان و ایزدان کهن تائوئیسم به حیات خود ادامه می‌دهند.
اگر بخواهیم ایزدان فراوان تائوئیسم را با یلان و قدیسان اساطیری ایران مقایسه کنیم، به گمان من این مقایسه نخواهد توانست از وجاهت چندانی برخوردار باشد. چون همان‌گونه که کمی بالاتر اشاره کردم، تقریبا همۀ قدیسان و ایزدان تائوئیسم با جوانمردی راستین و فضیلت و تقوی و نفرت از نیرنگ فاصله دارند. در اساطیر و افسانه‌های ملی ایران با وجود حضور برخی از دیوان و ضحاکیان، اندیشه و کردار و گفتار نیک و همچنین فر فرمانروایی و فر پهلوانی جایی ویژه و استوار دارند و همواره بخردی و نیک‌اندیشی جایگاهی ستوده دارد. در صورتی که به شهادت همین کتابی که در دست داریم و از قضا یکی از مشهورترین کتاب‌های مکتب تائوئیسم است، ایزدان و قدیسان و یلان بزرگ مکتب، هرجا که مصلحت خود بدانند، در پرداختن به درشتی و فاصله‌گرفتن از انصاف بی‌پروا می‌شوند. و شگفت انگیز این‌که نامیرایان، که طبعا نامیرایی را پاداش گرفته‌اند، از دروغ و نیرنگ پرهیزی ندارند. و شگفت‌تر این‌که پیدا نیست که در جهان نامیرایان نیرنگ چرا؟
نکتۀ دیگر در مقایسۀ قدیسان و ایزدان تائوئیسم با اساطیر ایران، ناسازگاری طبع ایرانیان با چندخدایی است. درهرحال واقعیت این است که ایرانیان (در کنار دین‌های ابراهیمی) با شناخت اهورمزدا نخستین یکتاپرستان جهان هستند و ایزدان ایرانی همواره فرشتگانی بوده‌اند در جهان اهورایی. ایرانیان به بودیسم پسرعموهای هندی خود نیز جواز عبور به قلمرو فرهنگی خود را ندادند و بودیسم هرگز نتوانست قدم به حوزۀ فرهنگی ایرانیان بگذارد. نام بودا که با بت فارسی همریشه است، برای ایرانیان همواره نوعی بت‌پرستی و غیرقابل پذیرفتن بوده است. از همین روی است که میترا، ایزد مشترک هند و ایرانیان، پس از ظهور زرتشت، برخلاف هند که به حضور مستقل خود ادامه داد، با ستیزی که زرتشت با میترا داشت، در اوستای متاخر در مقام ایزدی با سرشتی زیبا و مقام ایزد مهر و مهربانی و پیمان تابع زرتشت با آیین زرتشت پیوند یافت. همچنین است آناهیتا ایزد باروری... اهوره نیز که به صورت اهورمزدا، خداوند همه‌دان و خداوند جان و خرد شد، در هندوستان با نام اسوره پیکر دیو یافت... این دگرگونی ناشی از برداشت دو قوم هند و ایرانی از کائنات بود و بس...


در مقایسۀ کتاب حاضر و شاهنامه باید گفت که اگر در سفر به غرب همواره با خباثت و نیرنگ و دشنام روی در روی می‌شویم، شاهنامه رود خوش‌بستری است زیبا برای پاکی و راستی و جوانمردی و کوبیدن سر دژاندیشان بر سنگ و فردوسی در این درحقیقت رستم‌نامۀ خود حتی سزای رفتار زشت رستم، کارگردان اصلی شاهنامه را با فرزندش سهراب سرانجام به نمایش درمی‌آورد...
فردوسی، که در این‌جا باید او را ایرانیان نامید، حتی به خاطر غرور ناپسند جمشید فر ایزدی را از او می‌ستاند. حرکتی که باید صدبار در سفر به غرب روی می‌داد و اما روی نداده است... در اساطیر ایران شاهدهای دیگری نیز برای گسستن فر ایزدی داریم که پرداختن به آن‌ها سخن را به درازا می‌کشاند...
در مقام مقایسۀ سفر به غرب و شاهنامه نکتۀ دیگر این‌که در کتاب سفر به غرب، به رغم مساعد بودن فضا، جای سیمرغ، جبرئیل ایرانیان پیش از اسلام را هیچ ایزدی نمی‌تواند بگیرد... چون ظاهرا چنین موجودی با روحیۀ چینی‌ها سازگاری ندارد...


دست آخر این‌که جای کتاب سفر به غرب، که در رابطه با فرهنگ دینی و اساطیری چین در جهان از شهرت سزاواری برخوردار است، در ایران بسیار خالی بود. پیداست که آشنایی با این‌گونه کتاب‌ها ما را به اعماق فرهنگ اساطیری خودمان نزدیک‌تر می‌کند. بی‌تردید ایزدکدۀ ایران باستان در چارچوب یکتاپرستی یکی از غنی‌ترین ایزدکده‌هان جهان باستان است و مقایسۀ این ایزدکده با ایزدکدۀ چین به تبلور آن می‌انجامد. پیداست که پرهیز از خواندن چنین کتاب‌هایی پرهیز از رسیدن به شناخت بهتر آفرینش است و آشنایی با سرگردانی‌های اقوام دیگر ما را از سرگردانی‌های مشابه مصون می‌دارد.
به سرکار خانم نسرین طباطبایی غبطه می‌خورم که با حوصله‌ای درخور توجه ترجمۀ ممتنع این کتاب را سهل کرده است و انتشارات بافکر را می‌ستایم که با چاپ این کتاب، اسباب صلابت بیشتری را برای ایزدکدۀ ایران باستان فراهم آورده است. ایزدکده‌ای که در راس آن اهورمزدای یکتا قرار دارد... و با بالندگی بسیار می‌گویم که ما کجا و بسیاری از دیگران کجا!..


پنجم مهر ۱۳۸۸
پرویز رجبی


خاستگاه: رایان پیامی از گیتی مهدوی - استرالیا


۱۵. یادی پُردرد ودریغ از جهان‌پهلوان غلامرضا تختی


در این جا ببینید و بشنوید:
http://www.youtube.com/watch?v=myrWy-MPzOQ&feature=related


خاستگاه: رایان پیامی از احمد رناسی - پاریس


۱۶. پژوهشی روشمند در گستره‌ا‌ی زبان‌شناختی


سومین ویرایش ِ بررسی و نقد ِ جلیل دوستخواه در باره‌ی ِ کتاب فارسی‌ی ِ اصفهانی، پژوهش دکتر ایران کلباسی، در این جا ↓

http://persianlanguage.ir/articles/id=72/


١۷. «شروین وکیلی»: سفرنامه‌ی سُغد و خوارزم - بخش نهم (دوشنبه – تاجیکستان)


در این جا بخوانید. ↓
http://rouznamak.blogfa.com/post-588.aspx


۱۸. فرهنگ و تمدّن: کتاب ِ تازه‌ای از «دکتر چنگیز پهلوان»


در این جا بخوانید. ↓
http://rouznamak.blogfa.com/post-587.aspx


خاستگاه ِ درآمدهای ِ ۱۷ و ۱۸: رایان پیام‌هایی از مسعود لقمان - ایران


۲۰. کارنامه‌ی ِ درخشان ِ استاد ابوالحسن صدیقی، تندیس ساز ِ نامدار ِ ایران


در این جا بخوانید. ↓
http://www.jadidonline.com/story/29092009/frnk/abolhasan_sedighi


خاستگاه: رایان پیامی از فرشید ابراهیمی - ایران


۲۱. سفر تاریخی‌ی ِ«دکتر محمّد مصدّق» به آمریکا برای دفاع از حقّ ِ ملّت ِ ایران در مقرّ ِ سازمان ملل (۱۴ مهرماه ۱۳۳۰) یادباد!


در این جا ببینید و بخوانید. ↓
http://www.fararu.com/vglh.knit23nk-uidt22fy..html


خاستگاه: رايانْ پيامي از دکتر سیروس رزاقی پور - سیدنی



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?