Monday, June 02, 2008

 

سه پيوست ديگر بر نشرداده هاي ِ پيشين درباره ي ِ رويداد ِ جزيره ي خارگ



يادداشت ِ ويراستار

سه شنبه ١٣ خردادماه ١٣٨٧ خورشيدي
(٣ جون ٢٠٠٨)



I



آقاي محمود دهقاني، امروز نوشته ي زير را از سيدني به اين دفتر فرستاده است كه به منزله ي پيوستي ديگر بر آنچه در روزهاي گذشته، درباره ي سرنوشت ِ سنگْ نوشته ي بازمانده از روزگار هخامنشيان در جزيره ي خارگ نشردادم، بي هيچ گونه برداشتي از گمانه زني هاي ِ نويسنده درباره ي ِ نيمه ي تاريك رويداد ِ اخير، در پي مي آورم.
*
يادآورمي شوم كه نام ِ جزيره را در نوشته هاي پيشين، به سهو "خارك" نوشته ام كه «خارگ» به جاي آن، درست است.
* * *
آقای دکتر دوستخواه


با درود،
فقط جهت اطلاع باید عرض کنم كه تخریب سنگ‌ْنبشته‌ي ِ دوران هخامنشی بسیار مشکوک به نظر می رسد.
*
پيش از هر چیز، اين را بگويم كه من در سن ده سالگی در جزیره خارگ بوده ام. جزایر خارگ و خارگو هر دو به دلیل چاه های نفت در رژیم گذشته و رژیم کنونی مهم بوده اند. در جزیره خارگ باشگاهی ورزشی بود که در محله ی دهکده واقع شده بود. فروشگاه خواربار شرکت نفت در جزیره یکی از فروشگاه های مهم در رژیم گذشته بود. از زیبائی های این جزیره آهوهائی بود که شکار آنها ممنوع و این حیوانات با خیال راحت از خیابان ها می گذشتند و رانندگان در برخورد با این حیوانات با روئی گشاده مواظب بودند که با آنها تصادف نکنند. در ظهر دم کرده ی تابستان در زیر سایه مشت درختان ( لیل) می خوابیدند و با چشمانی زیبا هر مسافر تازه واردی به جزیره از دیدن آنها لذت می برد. من با لنج به جزیره رفتم و برحسب اتفاق با یک هواپیمای کوچک ارتشی به بوشهر برگشتم. به یاد دارم در آن زمان شرکتی که مالک آن اصفهانی بود و (تسا) نام داشت زیر سازه های جزیر را می ساخت.از خاطراتی که هیچوقت فراموشش نخواهم کرد برخورد من با چند خانم انگلیسی و یا امریکائی بود. در کنار دریا با توپ پلاستیکی بازی می کردم و قدم می زدم دیدم چند زن نیمه برهنه در زیر چتر سایبانی لم داده اند. چشمانی آبی و موهائی بلوند که تا به آن روز همچنین چیزی ندیده بودم. دست و پایم می لرزید و فکر می کردم جن دیده ام. خواستم فرار کنم ولی آنها می خندیدند و به یاد دارم شیشه نوشابه زرد رنگ کانادادرای از جعبه پر از یخ کائوچوبی بیرون آوردند و به من دادند و دانه ای هم شکلات دادند ولی ترسی عجیب سرتا پای وجودم را فرا گرفته بود . با خودم فکر می کردم آنها جن هستند و شیشه بدست پا به فرار گذاشتم. از ترس پشت سرم را نگاه نمی کردم. به منزل که رسیدم هراسان توضیح دادم که من جن دیده ام . به خدا جن دیده ام. و در گرماگرم توضیحات من بود که یکی گفت: اینها جن نیستند. اینها انگلیسی اند. دارند نفت در می آرن...
خاطره دیگرم این که همزمان با ورود من به جزیره آقای رضا پهلوی که فکر می کنم باید همسن من باشند با مادرشان به جزیره آمده بودند و تلاش من که از کله ی مردم بالا می رفتم تا بتوانم ایشان را رویت کنم و سیلی با حالی که از محافظ ایشان خوردم نیز همیشه با نام جزیره خارگ به تلخی خاطرم را نیشگون می گیرد. باری: در آن زمان سفر به جزیره خارگ آسان نبود.رفتن به آنجا به اجازه ورود نیاز داشت. به یا دارم به آن اجازه ورود ( علم خبر) می گفتند. باید نزدیکان علم خبر می فرستادند تا بشود برای دیدار آنها به جزیره سفر کرد. در سفر اخیرم به ایران تصمیم گرفتم به جزیره خارگ هم سر بزنم. شرایط مثل گذشته و تا حدودی هم سخت تر بود. برای ورود به جزیره باید کسی کاغذ ورود را امضا کند و تعهد بدهد که مسئول ورود میهمان به جزیره است و پس از آن خروج میهمان را به مسئولان گزارش کند. به هر روی ورود و خروج به خارگ سخت تر از روادید کشورهای خارجی است. به همین دلیل هر چند که یکی از بستگان من می خواست ترتیب سفرم را بدهد ولی با کمبود وقت و مشکلات دست و پا گیر برای مسافرت به جزیره منصرف شدم. آری: ورود و خروج به جزیره خارگ به ثبت می رسد.

حال این کسی که این سنگ نبشته را مخدوش کرده کیست؟ چطور وارد جزیره شده؟ باید عرض کنم بعد از ادغام سازمان گردشگری با میراث فرهنگی این سازمان به صورت نامرئی به دو سازمان تبدیل شده. یکی سازمان میراث فرهنگی است که در آن آدم های ملی و ایران دوست زیاد است و دیگری سازمان میراث خواران فرهنگی که می خواهند سر به تن تاریخ نباشد و هیچ علاقه ای به تاریخ ملی و نیاکانی ما ندارند. من حدس می زنم این سنگ نبشته بر سر این دو دستگی مخدوش شده باشد. و نظر دیگر آنکه مسئولان رده بالا عامل این بدبختی بوده اند. و دیگر آنکه با توجه به کشف سنگْ‌نبشته و اعلام هویّت خلیج فارس و غیره که نشریات عربی در ناحیه خلیج فارس نوشتند این سنگ نبشته جعلی است می توان حدس زدآنها با پرداخت پول به سوداگران ماجراجو سنگ نبشته را مخدوش کرده‌باشند. یادآوری این نکته ضروری است که این سنگ نبشته در کنار چشمه خشکیده ای قرار داشت که درخت لیل کهن سالی بر آنها سایه افکنده بود. حدس دیگر من این است که احتمالا آنجا به هر صورتی که بوده رنگ و بويی از دین زردشتی نیز داشته که در حال حاضر بدلایلی مورد بی مهری قرارگرفته‌است. بازار عتیقه و دزدی‌ي ِعتیقه‌ها در ایران، مرکزی خارجی دارد و یقینا سازمان‌های کارکشته‌ای نیز این جابجائی‌ها و دیگرگونی‌ها را زیر ِ نظر دارند.

از سرنوشتِ آهوها، خبری‌ندارم. امیدوارم كه گوشت ِ نذری‌ي ِ حلیم ِ آقایان نشده باشند!


پایدار باشید.


محمود دهقانی



II



آقاي محسن قاسمي شاد نيز در پيامي از تهران، يادداشتي با عنوان ِ بازهم نابودي ي ِ سندي تاريخي را همراه با متن ِ بيانيّه ي انجمن هاي باستان شناسي فرستاده است. يادداشت ِ فرستنده را در اين پيوندْنشاني جا و متن ِ بيانيّه را در پي ِ آن بخوانيد ↓
http://khordegiri.blogfa.com/





بيانيّۀ شمارۀ ٣
اتحاديۀ انجمن­هاي علمي دانشجويان باستان‌شناسي سراسر کشور
دربارۀ تخریب کتیبۀ هخامنشی ِ جزیرۀ خارگ




کشف کتیبۀ هخامنشی خارگ، آب سردی بود بر پیکر تبلغیات ضد ایرانی درباره خلیج فارس. خوشحالی زایدالوصفی که جه زود به تلخی گرایید: «کتیبه ي هخامنشی جزیره ي خارگ نابود شد»!

در دهه­های اخیر خبرهای ناگوار تخریب و تحریف مواریث مادی و معنوی ایرانیان با قوت ادامه داشته است. از تخریب حمام خسروآقا در اصفهان تا تلاش بر نابودی ارگ علیشاه تبریز، از آبگیری سدّ ِ سیوند در فارس تا انفجارهای نفتی در ارجان بهبهان خوزستان، از شکسته شدن شمشیر شاه اسماعیل در موزۀ رضا عباسی تا سرقت و ذوب لوح زرین داریوش بزرگ در موزه ملّی ایران، از تخریب بافت­های کهن شهرهای ایران تا شکستن حریم محوطه­های تاریخی ایران، از عبور قطار از حریم نقش رستم تا عبور لوله آب از میان آرامگاه عیلامی در رامهرمز، از ساختن برج جهان نما در جوار میدان نقش جهان اصفهان تا برآمدن دکل های برق در پشت آرمگاه فرودسی در طوس، از ایجاد چاه نفت در کنار چغازنبیل تا توسعه کارخانه پتروشیمی در نزدیکی تخت جمشید، از خُرد شدن پلکان سکوی مقدّس پاسارگاد تا از بین رفتن گونۀ نقش برجسته هخامنشی در تخت جمشید، از تحریف نام دریای مازندران و خلیج فارس تا مصادرۀ مولانا و رودکی و ابن سینا، از حراج سر ِ سرباز هخامنشی تخت جمشید تا غارت و فروش اشیاء جیرفت، از بلندمرتبه سازی دانشگاه مرودشت تا مصادره زمینهای شهر باستانی ایوان کرخه در خوزستان، از نابودی محوطه­های باستانی به بهانه توسعه عملیات عمرانی همچون سدسازی تا تسطیح محوطه­های باستانی به نام توسعه کشاورزی، از تخریب کتیبه­های شوش تا نابودی کامل کتیبۀ جزیره خارگ.
این ها همه ضعف سازمانی را نشان می­دهد که متأسفانه توانایی حفاظت از مواریث مادی و معنوی ایرانیان را ندارد. سازمانی که به جای چالاکی در عرصه حفاظت و پژوهش در گسترۀ فرهنگ و تمدن ایرانی، مدام در حال فربه شدن از الحاق سازمنهای دیگر است: «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری». سازمانی عریض و طویل و دست پا گیر که توانایی عرض اندام در هیچ موقعیتی را ندارد. از عقب نشینی مداوم در مقابل وزارتخانه­های مختلف تا حالتی انفعالی در مقابل زیاده خواهایی­های فرهنگی برخی کشورک های اطراف. ای کاش «کتیبۀ خارک» هرگز بر ما رخ نمی­نمود. فرزندان ناخلفی که توانایی حفظ یک اثر منحصربه فرد را برای نیم سال نداشتتيم! نه نگهبانی، نه مولاژی، نه مطالعه و نه کاوشی در پیرامون آن!
*
اتحادية انجمن­هاي علمي دانشجويان باستان‌شناسي سراسر کشور، تخریب کتیبۀ هخامنشی خارک را محکوم کرده و این ضایعه جبران ناپذیر را به پیشگاه ملت ایران تسلیت عرض می­نماید. این انجمن از دادستان محترم کل کشور جناب حجت الاسلام دُرّی نجف آبادی خواستار پی گيری و نظارت بر پروندۀ نابودی کتیبۀ هخامنشی خارگ است.


این اتحادیه، همچنین رسیدگی و توجه به موارد ذیل را خواهان ست:
١. تردیدی نیست که در سالهای اخیر ایادی استکبار جهانی با هجمه­های سنگین درصدد مخدوش کردن چهره ایران و اسلام هستند، که در مواردی همچون فیلم «٣٠٠» و «فتنه» و یا عناوینی جعلی برای فلان دریا و بهمان استان نمود یافته است، لذا حفظ میراث فرهنگی و معنوی و یادگارها و یادمانهای ملی کشور از کمال اهمیت برخوردار است. بنابراین، تحقیق جامع و کامل درباره علل و عوامل نابودی کتیبه نویافته هخامنشی در جزیرۀ خارگ برای پیش گیری از وقوع چنین حوادثی در آینده، اهمیت فراوانی دارد. شایان ذکر است که یکی از علل بروز نابسامانی ها در عرصه میراث فرهنگی کشور، ضعف در مدیریت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مرکز و خاصه در استانها، ناآشنا بودن مدیران با مباحث میراث فرهنگی و جدا بودن از بدنه کارشناسی سازمان است. لذا انتساب مدیران توانمند، کارآشنا و صد البته مرتبط با مقوله میراث فرهنگی یکی از راههای پیش گیری از چنین حوادث ناگواری خواهد بود.
٢. ضروری است که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اقدامات انجام شده در خصوص مطالعه این اثر ارزنده فرهنگی را هرچه سریع تر منتشر نموده و در اختیار همگان قرار دهد.
٣. ضروری است که ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر در مورد ِ چگونگی و علل و عوامل نابودی کتیبۀ خارگ پاسخ گو بوده و علت اهمال در پاسداشت میراث فرهنگی و تاریخی کشور را توضیح دهد. در همین راستا، ضروری است سستی و اهمال سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بوشهر در تمامی زمینه­های دیگر از جمله در نگهداری کاخهای هخامنشی بردک سیاه، سنگ سیاه و چرخاب در شهرستان بُرازْجان مورد بررسی قرار گیرد. اتحادية انجمن­هاي علمي دانشجويان باستان‌شناسي سراسر کشور خواستار توبیخ و بازخواست مدیر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر و پی گیری پرونده نابودی کتیبۀ نویافته هخامنشی خارگ ست.


به امید روزی که حفظ و پاسداشت مواریث فرهنگی و معنوی کشور به بهترین وجهی در کانون توجه قرارگیرد.
*
آگاهي ي ِ افزوده:

در پيوندْنشاني ي ِ
http://khordegiri.blogfa.com/
افزون بر آنچه گفته شد، مي توانيد، خواندني هاي ِ زير را هم بخوانيد:
حاشيه اي بر همايش ِ سدّهاي بزرگ
http://www.google.com/search?q=%D8%AD%D8%A7%D8%B4%D9%8A%D9%87+%D8%A7%D9%8A+%D8%A8%D8%B1+%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%8A%D8%B4+%D8%B3%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%8A+%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF+%E2%80%93+%D8%A8%D8%AE%D8%B4+%D9%8A%D9%83%D9%85&rls=com.microsoft:en-us:IE-Address&ie=UTF-8

خُرده هايي كه به «دكتر محمّد مصدّق» مي گبرند:
http://www.google.com/search?q=%D8%AE%D9%8F%D8%B1%D8%AF%D9%87+%D9%87%D8%A7%D9%8A%D9%8A+%D9%83%D9%87+%D8%A8%D9%87+%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1+%D9%85%D8%B5%D8%AF%D9%82+%D9%85%D9%8A+%DA%AF%D9%8A%D8%B1%D9%86%D8%AF&rls=com.microsoft:en-us:IE-Address&ie=UTF-8&oe=UTF-8&sourceid=ie7&rlz=1I7IRFA


آن‌چه يك ويرايش‌گر شاهنامه بايد بداند
گفت و شنود با فريدون جنيدي :


http://www.google.com/search?q=%D8%AF%D8%B1+%DA%AF%D9%81%D8%AA+%D9%88+%DA%AF%D9%88+%D8%A8%D8%A7+%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%

III

كانون پژوهشْ هاي ايران ِ باستان در لندن


CAIS
The Circle of Ancient Iranian Studies
http://www.cais-soas.com/News/2008/June2008/01-06.htm

ديروز با نشر ِ گزارشي در تارنماي ِ خود، از رويداد ِ تأسّفْ‌آور ِ جزيره‌ي ِ خارگ خبرداد و سويه‌هاي گوناگون ِ آن را با گفتْ‌آورد از آگاهان، به‌كوتاهي بررسيد. عنوان ِ اين گزارش، چُنين است:

As the Result of Negligence the Newly Discovered Khark Achaemenid Inscription Almost Destroyed02 June 2008 CAISThe Circle of Ancient Iranian Studies

گفتني‌ست
كه در اين گزارش، نام ِ جزيره، با هر دو نگاشت ِ
Kharg و Khark
ِ آمده‌است. امّا در دانشنامه‌ي ِ ايرانيكا، آن را تنها با نگاشت
Kharg
مي‌يابيم.



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?