Friday, March 21, 2008

 

گفتارهاي ِ نوروزي ديگر: پيوست ِ هفتم بر درآمد ِ ٣: ٧٢، زيرْبخش ِ١



جشن نوروز جمشیدی خجسته باد!


"سـر سـال نو هرمز فـرودیـن / بر آسوده از رنج تن، دل زکین
به جمشید بر، گوهر افشاندند / مر آن روز را روز نو خواندند"


درود بر سروران گرامي
نوروز بر شما خجسته و فرخنده باد!
به نام خداوند جان و خرد


به کوروش به آرش به جمشيد قسم
به نقش و نگار تخت جمشيد قسم
که ايران همی قلب و خون من است
گرفته ز جان از وجود من است


نوروز اين يادگار نياکان، يادگار جمشيد برهمه‌ي ايرانيان خجسته و فرخنده باد!
نوروز هديه و يادمان از گذشته دور که يکی از پايه های هويتی و افتخار ديرينه ما ايرانيان است. درود به روان پاک نياکان ما!
نوروز که قرن‌های دراز است بر همه‌ی جشن‌های جهان فخر می‌فروشد، از آن روست که قراردادي مصنوعی اجتماعی و يا يک جشن تحميلی سياسی نيست .جشن جهان است و روز شادمانی زمين ، آسمان و آفتاب ، وجوش ِشکفتن‌ها و شور ِ زادن‌ها وسرشار از هيجان ِ هر آغاز . ... نوروز دست مردم را می‌گيرد و از زير سقف‌ها ، درهای بسته ، فضاهای خفه .... به دامن آزاد و بی‌کرانه‌ی طبيعت می‌کشاند : گرم از بهار ، روشن از آفتاب ، لرزان از هيجان ِ آفرينش و آفريدن ، زيبا از هنرمندی باد و باران ، آراسته با شکوفه ، جوانه ، سبزه و معطر از : ?بوی باران ، بوی پونه ، بوی خاک ... شاخه‌های شسته ، باران خورده ، پاک? ..... نوروز تجديد خاطره‌ی بزرگی است ، خاطره‌ی خويشاوندی انسان با طبيعت . هر سال اين فرزند فراموشکار که سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته‌های پيچيده‌ی خود ، مادر خويش را از ياد می‌برد ، با ياد آوری وسوسه آميز نوروز ، به دامن وی باز می‌گردد و با او اين بازگشت و تجديد ديدار را جشن می‌گيرد .فرزند ، در دامن مادر ، خود را باز می‌يابد ؛ و مادر در کنار فرزند ، چهره‌اش از شادی می‌شکفد ، اشک شوق می‌بارد ، فريادهای شادی می‌کشد ؛ جوان می‌شود ، حيات دوباره می‌گيرد ..... نوروز تنها فرصتی برای آسايش ، تفريح و خوش گذرانی نيست ؛ نياز ضروری جامعه ، خوراک حياتی يک ملت نيز هست ...در ان هنگام که مراسم نوروز را به‌پا می‌داريم ، گويی خود را در همه‌ی نوروزهايی که هر ساله در اين سرزمين بر پا می‌کرده‌اند ، حاضر می‌يابيم و در اين حال ، صحنه‌های تاريک و روشن و سياه و سفيد تاريخ ملت کهن ما در برابر دیده‌گانمان ورق می‌خورد ، رژه می‌رود . ایمان به این‌که نوروز را ملت ما هر ساله در این سرزمین بر پا می‌داشته است ، این اندیشه‌های پر هیجان را در مغزمان بیدار می‌کند که : آری ، هرساله ! حتی همان سالی که اسکندر چهره‌ی این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود ، در کنار شعله‌های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می‌کشید . همان‌جا ، همان‌وقت ، مردم مصیبت زده‌ی ما نوروز را جدیتر و با ايمان بيش‌تری بر پا می‌کردند ؛ آری ! هر ساله ! حتی همان سال که سربازان قتیبه بر کناره‌ی جیهون سرخ رنگ ، خيمه برافراشته بودند و مهلب خراسان را پياپی قتل عام می کرد ، در آرامش غمگين شهرهای مجروح و در کنار آتشکده‌های سرد و خاموش ، نوروز را گرم و پر شور جشن می‌گرفتند . تاريخ از مردی در سيستان خبر می‌دهد که در آن‌هنگام که عرب سراسر اين سرزمين را در زير شمشير خليفه‌ی جاهلی آرام کرده بود، از قتل عام شهرها و ويرانی خانه‌ها و آوارگی سپاهيان می‌گفت و مردم را می‌گرياند و سپس چنگ خويش را بر می‌گرفت و می‌گفت : "ابا تيمار، اندکی شادی بايد!"
نوروز در اين سال‌ها و در همه‌ی سال‌های همانندش ؛ شادی‌ای اين‌چنين بوده است ، عياشی و بی‌خودی نبوده است ، اعلام ماندن و ادامه داشتن و بودن اين ملت بوده است و نشانه‌ی پيوند با گذشته‌ای که زمان و حوادث ويران کننده‌ی زمان همواره در گسستن آن می‌کوشيده است.
نوروز نخستين روز آفرينش است که اورمزد دست به خلقت جهان زد و شش روز در اين کار بود و ششمين روز ؛ خلقت جهان پايان گرفت و از اين روست که نخستين روز فروردين را هورمزد نام نهاده‌اند و ششمين روز را مقدس شمرده‌اند. چه افسانه‌ی زيبایی؛ زيباتر از واقعيت! راستی مگر هر کسی احساس نمی‌کند که نخستين روز بهار ، گویی نخستين روز آفرينش است. بی شک روح در اين فصل زاده‌است و عشق در اين روز سرزده است و نخستين بار ، آفتاب در نخستين روز نوروز طلوع کرده است. نوروز -- اين پيری که غبار قرن‌های بسيار بر چهره‌اش نشسته است -- در طول تاريخ کهن خويش ، روزگاری در کنار مغان ، اوراد مهر پرستان را خطاب به خويش می‌شنيده است ؛ پس از آن در کنار آاتشکده‌های زردشتی ، سرود مقدس موبدان و زمزمه‌ی اوستا و سروش اهورامزدا را به گوشش می‌خوانده‌اند ؛ از آن پس ، با آيات قرآن و زبان الله از او تجليل می‌کرده‌اند ودر همه‌ی اين چهره‌هاي گوناگون‌اش ، اين پير روزگار آلود ، که در همه‌ی قرن‌ها و با همه‌ی نسل‌ها و همه‌ی اجداد ما از اکنون تا روزگار افسانه‌ای جمشيد باستانی زيسته‌است و با همه‌مان بوده است، رسالت بزرگ خويش را ، همه وقت ، با قدرت و عشق و وفا داری و صميميت انجام داده است و آن زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سيمای اين ملت نوميد و مجروح است .... و عظيم‌تر از همه ، پيوند دادن نسل‌هاي متوالی اين قوم ? که بر سر چهارراه حوادث تاريخ نشسته و همواره تيغ جلادان و غارتگران و سازندگان کلهّ‌منارها بندبندش را از هم می‌گسسته‌است و نيز پيمان يگانگی بستن ميان همه‌ی دل‌های خويشاوندی که ديواره‌ی عبوس و بيگانه‌ی دوران‌هادر ميانه‌شان حائل می‌گشته و دره‌ی عميق فراموشی ميان‌شان جدایی می‌افکنده است . و ما در اين لحظه ، در اين نخستين لحظات آغاز آفرينش ، نخستين روز خلقت ، روز اورمزد ، آتش اهورایی نوروز را باز بر می‌افروزيم ... و درهمه‌ی نوروزهایی که در زير آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمين ما بر پا می‌شده است ، با همه‌ی زنان و مردانی که خون آنان دررگ‌هايمان می‌دود و روح آنان در دل‌هايمان می‌زند شرکت میکنيم و بدين‌گونه بودن خويش را، به عنوان يک ملت ، در تند باد ريشه‌برانداز زمان‌ها ... خلود می‌بخشيم و در اين ميعادگاهی که همه‌ی نسلهای تاريخ و اساطیر ملت ما حضور دارند ، با آنان پيمان وفا می‌بنديم و امانت عشق را از آنان به وديعه می‌گيريم که هرگز نميريم و دوام راستين خويش را به نام ملتی که در اين صحرای عظيم بشری ، ريشه در عمق فرهنگي سرشار از غنا و قداست و جلال دارد و بر پايه‌ی اصالت خويش، در رهگذر تاريخ ايستاده است ، بر صحيفه‌ی عالم ثبت کنيم .
بـر چهره ی گـل نسيم نـوروز خوش است
بـر طرف چـمن روی دل افـروز خـوش است
از دی که گذشت هر چه گويی خوش نيست
خوش باش و ز دی مگو که امروزخوش است

حکیم عمر خیام


سال نو را با خواندن و فراگیری آغازکنید.
ما تا روز سیزدهم نوروز با مجموعه نوشتارهایی در زمینه ی آیین های ویژه ی نوروزی همراه شما خواهیم بود.
فهرست برخی از این نوشتارها در پایین آمده است. توجه بفرمایید که نوشتارهای تازه همواره در حال افزایش به این فهرست هستند.
نوروز جشن بازگشت به زندگی - بدرالزمان قریب
نوروز جشن نوگردانی جهان - جلیل دوستخواه
نوروز و آیین های آن - رضا مرادی غیاث آبادی
نوروز در فرهنگ و تاریخ - محمد روح الامینی
فلسفه آیین های نوروزی - پیرایه یغمایی
آیین های نوروزی - علی بلوکباشی
نوروز در تاریخ و تقویم - یحیی ذکا
نوروز و هنر - محمد میرشکرایی
نوروز - پرویزناتل خانلری
شادباش - ژاله آموزگار
میر نوروزی
نوروز در تاجیکستان
نوروز در افغانستان
نوروز در ازبکستان
نوروز در آذربایجان
نوروز در بوشهر
نوروز در بروجرد
نوروز در گیلان
نوروز در مازندران
نوروز در هرمزگان
نوروز در کردستان
نوروز در لرستان
نوروز در مرکز
نوروز در هند
نوروز - علیقلی محمودی بختیاری
پیام آور نوروزی - رضا مرادی غیاث آبادی
جهان ایرانی نوروزی رنگارنگ دارد - طاهره رحیمی
نوروز وحدت ملی و همبستگی منطقه ای - محمد میرشکرایی
چهارشنبه سوری از دیدگاه چهار استاد ایران شناس
پرسش و پاسخ درباره ی چهارشنبه سوری
از جشن آتش تا جشن چهارشنبه سوری
يك نماهنگ چهارشنبه سوري
جشن زنانه ی سیزده بدر


خاستگاه: راياپيامي از محسن قاسمی شاد



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?