Saturday, November 17, 2007
يادوارهاي براي استاد ِ بزرگ ِ ايرانْشناسي در سالْروز ِ خاموشيي ِ او: پيوستي بر درآمد ِ ٣: ٥٥
يادداشت ويراستار
شنبه ٢٦ آبان ١٣٨٦
(١٧ نوامبر ٢٠٠٧)
سي و نُه سال پيش (سال ِ١٣٤٧)، در فاصله ي زماني ي ميان شامگاه ِ چُنين امروزي (٢٦ آبان) و بامداد ِ چُنين فردايي (٢٧ آبان) شمع ِ فروزان ِ زندگاني ي بَرومند ِ استاد ابراهيم پورداود، پبشگام و بُنيادگذار ِ دانش ِ ايران شناسي و اوستا پژوهي ي دانشگاهي نوين در ايران، در هنگام ِ خواب و در هشتاد و سه سالگي از فروغ افشاني بازماند.
شنبه ٢٦ آبان ١٣٨٦
(١٧ نوامبر ٢٠٠٧)
سي و نُه سال پيش (سال ِ١٣٤٧)، در فاصله ي زماني ي ميان شامگاه ِ چُنين امروزي (٢٦ آبان) و بامداد ِ چُنين فردايي (٢٧ آبان) شمع ِ فروزان ِ زندگاني ي بَرومند ِ استاد ابراهيم پورداود، پبشگام و بُنيادگذار ِ دانش ِ ايران شناسي و اوستا پژوهي ي دانشگاهي نوين در ايران، در هنگام ِ خواب و در هشتاد و سه سالگي از فروغ افشاني بازماند.
مسعود لقمان، سردبير ِ تارنماي ِ روزنامك، دست به كاري سزاوار زده و با نشر ِ گفتاري از اين شاگرد ِ استاد، ياد ِ اين بزرگ مرد ِ روزگارمان را گرامي داشته است. او اين يادواره را در روزنامه ي مردم سالاري نيز، باز نشر داده است. (يادآور مي شوم كه اين گفتار و يادواره، نخستين بار در ماهنامه ي حافظ، شماره ي ٣٦، تهران - آبان ١٣٨٥ به چاپ رسيد؛ امّا در آستانه ي نشر، قيچي ي بازداري، رشته ي زندگي ي آن ماهنامه را بُريد و تنها شمارگان ِ اندكي از آن، به عنوان ِ "نشريّه ي داخلي ي دوستداران ِ ماهنامه ي حافظ" نشريافت. نگارنده، سپس متن گفتار را در فصلنامه ي بررسي ِ كتاب، شماره ي ٤٩، لوس آنجلس- زمستان ١٣٨٥، انتشارداد.)
* * *
همراه با اين يادواره، نشاني ي يك فيلم ويديويي نيز آمده است كه در آن، بانو پوراندخت پورداود (نفيسي)، يادْ مانده هاي ذهني ي خود را از پدر و كارنامه ي زندگي و پژوهشهاي وي، بازمي گويد.
خانواده ي پورداود (پوراندخت در ميانه با جامه ي نارنجي)
مسعود در پيامي به اين دفتر، نوشته است:
با درود و ادب
خواهشمندم در صورت امکان به این جُستار پیوند دهید:
یادی از استاد ابراهیم پورداود به هنگام ِ سي و نهمين سال ِ خاموشي ي او
دکتر جلیل دوستخواه
http://rouznamak.blogfa.com/post-179.aspx
شاد باشید
مسعود لقمان
با سپاسگزاري از اين دوست ِ جوان و پويا كه انديشه ي نيك ِ خود را به كردار ِ نيك درآورده است، متن پيام او را در اين پبوست، بازْنشرمي دهم و گفتار ِ خود را -- كه تنها بخشي از گفتني ها در باره ي استادم را در بر مي گيرد -- به همه ي دوستداران ايران و فرهنگ آن، پيشكش مي كنم.
* * *
همچنين يادوارهي كوتاهي براي استاد را با موزيك زمينه، در اين نشاني، بخوانيد و بشنويد:
http://243.blogfa.com/post-43.aspx
پورداود به جوانان ارج ِ بسيار مي گراشت و آنان را چشم و چراغ ِ آينده ي
ميهن مي شمرد.
در اين تصوير، استاد -- كه از سوي علي هاشمي (از مديران پيشاهنگي)
به اردوگاه پيشاهنگي ي منظريّه فراخوانده شده بود -- در كنار او
و دو تن ديگر از مديران آن نهاد ديده مي شود.
و سرانجام، لحظه ي تلخ ِ بدرود ...