Thursday, November 08, 2007
٣: ٥٤. پانزدهمين هفته نامه: فراگير ِ ١٧ زيرْ بخش ِ تازه ي ِ خواندني، ديدني و شنيدني
يادداشت ويراستار
جمعه هيجدهم آبان ماه ١٣٨٦
(نهم نوامبر ٢٠٠٧)
گفتاوَرد از داده هاي اين تارنما بي هيچ گونه ديگرگون گرداني ي متن و با يادكرد از خاستگاه، آزادست.
You can use any part of site's content as long as it is referenced to this site.
No need for permission to use the site as a link.
Copyright © 2005-2007. All rights reserved.
No need for permission to use the site as a link.
Copyright © 2005-2007. All rights reserved.
١. تعبير ِ مبتذل شده ي ِ «دموكراسي»، طنز ِ تلخ و گزندهي ِ روزگار ِ ما
بينياز از شرح
٢. جامعه شناسي و نقد ِ كردارهاي ِ اجتماعي به زبان ِ ساده در يادداشت هاي روزانه
ناتنی ها (٧٥-٨٠)
دهم - هفدهم آبان ١٣٨٦
در اين نشاني بخوانيد:
و در حاشيهي ِ «روزْنوشت ها » ...
سلام ...
با سپاس از مهرتان
حرفهاي مانده
فکرمیکنم به قالب ِ خوبی دست یافته ام برای ریختن به آن؛ امّا فکر نمی کنم این حرف های مانده را پایانی باشد.
ازهمین روی، سخن را کوتاه میآورم که خوانندهام را خستهنکنم.
نمیدانم چرا فکرمیکنم که ما ایرانیان همیشه در حاشیه پرسه زدهایم. همیشه، حتی در ایرانْگردی، به کرانهها پناه میبریم. از آن میان به کرانههای دریای مازندران.
ما ایرانی ها خیلی دست به قلم برده ایم؛ امّا اغلب در حاشیه مانده ایم!
آیا میتوان قرنها سانسور و خویشتنْداری را عامل ِ اصلی ِ این هنجار دانست؟
پاسخ من، تقریباً و بااحتیاط، منفیاست. مددی میخواهم برای پرداحتن به این مشکل؛ اگر نیفتد مشکلها!
ازهمه مهمّتر، اگر بیماری اماندهد و خاموشمنکند.
امّا اگر فرمانیافتم، شما بدانید که سخن ِ ناگفته، به فراوانی با خودم بردهام.
شاد باشید.
با فروتني
پرويز رجبي
همچنين، شناختْْنامهي ِ كوتاه ِ ترجمهاي ارزنده از استاد رجبي و خبر ِ آيين ِ رونمايي ي ِ كتاب در شامگاه ِ همين امروز و برپاييي ِ نمايشگاهي از تصويرها و طرحهاي تهيّهكردهي ِ مؤلّف ِ كتاب در فرهنگْسرای نیاوران به مدّت ِ پنج روز را در اين جا، بخوانيد:
خبری از پیرامون خودم
کویرهای ایران
اثر سون هدین
(دانشمند اقلیم شناس سوئدی)
ترجمۀ پرویز رجبی
چاپ اوّل: ١٣٥٤
چاپ دوّم: ١٣٨٢
(٩٥٠ صفحه)
«سلام
مدتي است كتاب كويرهاي ايران با ترجمه عالي جناب ِعالي را مي خوانم. نمي دانيد با خواندن هر صفحه آن در چه عوالمي سير مي كنم و از چه عوالمي رها مي شوم . خريدن اين كتاب هم داستاني دارد.در بازار سياه به٢٥ هزارتومان مي خواستند چاپ اول آن را بمن بفروشند . كاملاً تصادفي در ميان كتابهاي يك كتابفروشي، چاپ دوم آنرا پيداكردم».
*
چند ساعت پیش، پیام بالا را دریافت کردم که متأسّفانه به خاطر نداشتن آدرس نتوانستم پاسخ آن را بدهم. امّا خبر زیر را می توانم در اینجا بیاورم:
من این کتاب را ٤٢ سال پیش ترجمه کردهام و پس از گذشت این زمان طولانی، هیاتی از بنیاد سون هدین از سوئد به تهران آمده است و قرار است روز ١٨ آبان از ساعت ٤ تا ٦ بعد از ظهر مراسمی در فرهنگْسرای نیاوران برگزارشود و سپس به مدت پنج روز نمایشگاهی از عکسها و طرحهایی که هدین در سال ١٩٠٥ تهیه کرده است، برپا باشد.
در روز نخست پس از سخنرانی رئیس بنیاد هدین و من، ارکستری که به همین منظور از سوئد آمده است، برای میهمانان موسیقی محلی سوئد خواهد نواخت.
٣. چند فيلم ِ كوتاه از شعرخوانيي ِ «فروغ فرّخْزاد» و «فريدون مُشيري» و چند اجراي موزيك ايراني و جُزْايراني
*
چند ساعت پیش، پیام بالا را دریافت کردم که متأسّفانه به خاطر نداشتن آدرس نتوانستم پاسخ آن را بدهم. امّا خبر زیر را می توانم در اینجا بیاورم:
من این کتاب را ٤٢ سال پیش ترجمه کردهام و پس از گذشت این زمان طولانی، هیاتی از بنیاد سون هدین از سوئد به تهران آمده است و قرار است روز ١٨ آبان از ساعت ٤ تا ٦ بعد از ظهر مراسمی در فرهنگْسرای نیاوران برگزارشود و سپس به مدت پنج روز نمایشگاهی از عکسها و طرحهایی که هدین در سال ١٩٠٥ تهیه کرده است، برپا باشد.
در روز نخست پس از سخنرانی رئیس بنیاد هدین و من، ارکستری که به همین منظور از سوئد آمده است، برای میهمانان موسیقی محلی سوئد خواهد نواخت.
٣. چند فيلم ِ كوتاه از شعرخوانيي ِ «فروغ فرّخْزاد» و «فريدون مُشيري» و چند اجراي موزيك ايراني و جُزْايراني
http://www.youtube.com/watch?v=AxBCy5bMRiA&eurl=http://www.iran2006.net/ifp.jsp
٤. زنجيرهاي از نماهاي يادمانهاي فرهنگي و هنري و چشمْاندازهاي طبيعيي ِ ميهن
اين تصويرهاي بيهمْتا را در نشانيي ِ زير ببينيد:
http://picasaweb.google.com/aatrvash/Iran02/photo?authkey=WHfBV-cDZ2E#s5096648101548365634
٥. گفتمان ِ «انديشهي ِ سياسي» در گفت و شنودي با يك پژوهندهي معاصر
متن ِ گفت و شنود ِ رشيد اسماعيلي با مرتضي مرديها دربارهي اين مبحث ِ مهمّ ِ جامعهشناختي را در زير ِ عنوان فايدهگرايي بديل ندارد – كه همراه با شناختْْتامه و گزيدهي كارنامهي ِ اين انديشهوَرز با عنوان ِ سيري در مکتوبات و تفکرات سيد مرتضي مرديها، هدونيست تمام عيار به قلم ِ عباس شريفي در روزنامهي ِ اعتماد، چاپ ِ تهران نشريافتهاست – در نشانيي ِ زير بخوانيد:
http://www.etemaad.com/Released/86-08-03/277.htm
٦. شمارهي تازهاي از نشريّهي ِ الكترونيك ِ «ايرانْدُخت» در شبكهي ِ جهاني
دوازدهم آبان ١٣٨٦/ سوم نوامبر ٢٠٠٧
http://www.irandokht.com/
فراخوان ِ سردبير ِ «ايرانْدُخت»: ياريخواهي از جامعهي ِ ايراني براي ِ پيگيريي ِ اين كُنش ِ اجتماعي و فرهنگي
بانو پري اسفندياري، سردبير ِ گرامي ي ِ نشريّه ي الكترونيك ِ ايرانْ دُخت كه از سال ١٣٨٦(/ ٢٠٠٢) تا كنون
عهده دار ِ اين خدمت ِ فرهنگي و اجتماعي ي ِ سودبخش است، براي پي گيري ي اين كوشش ِ ا رزنده، نيازمند ياري ي ِ دوستداران ايران و فرهنگ ِ آن است و در يك فراخوان به زبان انگيسي، اين نياز را با هم ميهنان، در ميان گذاشته است. متن ِ پيام ِ او را در پي مي آورم:
IranDokht November 3th, 2007
A Letter to the Community - To support, please click: here. Since the Islamic revolution of 1978, as a result of confluences of circumstances, Iranians have acquired a global negative image while those in the diaspora, particularly in the United States, have been singled out for negative stereotyping. Impressive achievements of individual Iranians are often overlooked, while our historical contributions to humanity, science, and art are either forgotten or distorted. In effect, Iranians are simply reduced to angry fundamentalists who hate Western civilization. Not surprisingly, in a recent national survey of Americans, Iran was mentioned as one of the most hated and threatening nations. With negative images strongly embedded in the psyche of countless Americans, be it schoolmates, colleagues, neighbors, clients or bosses, many Iranians inside the United States are faced with a dilemma to either reject their self identity and heritage while shying away from the Iranian community in an attempt to "fit in", or to face prejudice and racism. The impact is long lasting and not only impeding our community’s advancement and happiness but also paving way for a devastating war. Negative images are often outcomes of deliberate and/or irresponsible and selective coverage in reporting events mainly by mainstream media, but also by the opportunist ethnic media that is engaged in sensational reporting either for political purposes and/or for gaining attention. Our tendency to remain silent does not help the matter. When concerned individuals express their views, the main streammedia simply choose to ignore it. That is why it is critical to have a collective voice that is informed, independent, active and engaged in creating a positive image. We should not forget that a silent minority is no longer just a “forgotten minority†but often an “abused minorityâ€.Since its launch in March 2002, IranDokht, as an independent and non-partisan media outlet, has been engaged in challenging these stereotypes. We build bridges for global debate and campaign for peace and tolerance. In this critical junction, when America and Iran are being pushed towards war, to maintain a balance is a daunting task that requires remaining informed and focused. We have worked tirelesly to provide a pool of high quality, objective, clutter free and credible information while offering service and support. IranDokht utilizes more than 80 mostly Iranian female writers to empower and demystify the voices of Iranian women. Our editorial challenges the stereotype of Iranian women while giving our youth a sense of pride by highlighting the achievements of Iranians. We extensively cover stories ranging from Ebadi’s Nobel Peace Prize, Naficy’s record breaking best seller, Satrapi’ success, New York sensation over Neshat’s video installations, Aghdashloo’s Oscar nomination, Nazanin's title as Miss Canada, Samira Makhmalbaf’s Cannes awards, Ansari’s trip as first woman space tourist to orbit, just to name a few. We promote the efforts of those Iranians who run for key positions in USA in the hope to empower our community at large. We alert the community and assist demonstrations against laws that single out our community. We raise concern when Iranians are mistreated (Iranian student being tasered in UCLA); we keep stories alive long after mainstream forgets them (disappearances of Iranian student Donna Jou and arrest of Haleh Esfandiari). We support those in need by informing the community (Iranian children in Irvine who lost their parents in an accident). Beyond serving our community by highlighting its successes and challenges, our editorials also focus on promoting art and cultures while discussing and questioning traditions and characteristics that impede advancement of our community.Equally important is our effort to take our mission to the heart of mainstream media where we frequently publish or broadcast our articles and interviews. These include Huffington Post, Play Boy, Associated Press, BlogHer, New America Media, as well as National Public Radio, KPFK, Voice of America, to name few that over last two years have featured IranDokht. IranDokht has been recognized by many prestigious organizations. UNESCO is showcasing IranDokht amongst the 34 selected websites for women worldwide. IranDokht TV program was recognized by New America Media as a runner up for the best community talk show for the depth of its discussion. Today, IranDokht remains as the only global life style magazine for Iranian women and with average 4000 daily visitors and a newsletter that reaches an estimated 450,000 individuals, it is an effective and insuppressible voice. For IranDokht to remain informed, active, diligent and focused in its efforts, we are currently exploring new and responsible ways to expand our funding. Considering our determination to remain non-partisan, and in the view of our limited market of Iranian Women, the community support becomes critical. For the first time since our launch in March 2002, we are seeking contributions from concerned individuals such as you. Along with the personal benefits to you in having an independent media outlet that directly addresses your concerns and issues, our unfettered access to the community marketplace can also hold untold advantages for your business or organization. Whatever your interests, there is a donation level that's right for you. Each level has its own great benefits. Please use our online pledge form or call/write us directly to keep IranDokht and our community strong, savvy, and well-informed. Thank you.Regards,Pari EsfandiariEditor in Chief Donations by phone: 310 550 5797. Online donations, please click on the image below. Thank you.
Donation levels and benefits: Friends of IranDokht $5-45 Benefts Include: - Logo or name and link placement in our Supporters’s page.- Surprise "Thank You" gift. Level I: Basic Membership $50-200 Above benefits plus:- Invitation to Members Only events.- One week free placement in our Classified Section showcased in Home Page.- Free event promotion in our Event Page.- Free listing in our Yellow Pages. Level II: Sponsor Partners $200 -1000 All benefits of membership plus:- Image advertisement in relevant section (one week) and donor's page- One week event promotion showcased in Home page. Level III: Leaders Circle Above $1000 All benefits of Sponsor Partners plus:- Exclusive invitation to our internal decision making meetings.- Recognition in our Weekly NewsLetter as well as the Website. Donations: To pay online click here, To pay by phone call: 310 550 5797. * To make on going donation or to make a comment please contact us. Thank you for supporting Irandokht.com Email This Message Subscribe To Newsletter Remove From Newsletter Contact Write For IranDokht ©2002 All rights reservedContact IranDokht
A Letter to the Community - To support, please click: here. Since the Islamic revolution of 1978, as a result of confluences of circumstances, Iranians have acquired a global negative image while those in the diaspora, particularly in the United States, have been singled out for negative stereotyping. Impressive achievements of individual Iranians are often overlooked, while our historical contributions to humanity, science, and art are either forgotten or distorted. In effect, Iranians are simply reduced to angry fundamentalists who hate Western civilization. Not surprisingly, in a recent national survey of Americans, Iran was mentioned as one of the most hated and threatening nations. With negative images strongly embedded in the psyche of countless Americans, be it schoolmates, colleagues, neighbors, clients or bosses, many Iranians inside the United States are faced with a dilemma to either reject their self identity and heritage while shying away from the Iranian community in an attempt to "fit in", or to face prejudice and racism. The impact is long lasting and not only impeding our community’s advancement and happiness but also paving way for a devastating war. Negative images are often outcomes of deliberate and/or irresponsible and selective coverage in reporting events mainly by mainstream media, but also by the opportunist ethnic media that is engaged in sensational reporting either for political purposes and/or for gaining attention. Our tendency to remain silent does not help the matter. When concerned individuals express their views, the main streammedia simply choose to ignore it. That is why it is critical to have a collective voice that is informed, independent, active and engaged in creating a positive image. We should not forget that a silent minority is no longer just a “forgotten minority†but often an “abused minorityâ€.Since its launch in March 2002, IranDokht, as an independent and non-partisan media outlet, has been engaged in challenging these stereotypes. We build bridges for global debate and campaign for peace and tolerance. In this critical junction, when America and Iran are being pushed towards war, to maintain a balance is a daunting task that requires remaining informed and focused. We have worked tirelesly to provide a pool of high quality, objective, clutter free and credible information while offering service and support. IranDokht utilizes more than 80 mostly Iranian female writers to empower and demystify the voices of Iranian women. Our editorial challenges the stereotype of Iranian women while giving our youth a sense of pride by highlighting the achievements of Iranians. We extensively cover stories ranging from Ebadi’s Nobel Peace Prize, Naficy’s record breaking best seller, Satrapi’ success, New York sensation over Neshat’s video installations, Aghdashloo’s Oscar nomination, Nazanin's title as Miss Canada, Samira Makhmalbaf’s Cannes awards, Ansari’s trip as first woman space tourist to orbit, just to name a few. We promote the efforts of those Iranians who run for key positions in USA in the hope to empower our community at large. We alert the community and assist demonstrations against laws that single out our community. We raise concern when Iranians are mistreated (Iranian student being tasered in UCLA); we keep stories alive long after mainstream forgets them (disappearances of Iranian student Donna Jou and arrest of Haleh Esfandiari). We support those in need by informing the community (Iranian children in Irvine who lost their parents in an accident). Beyond serving our community by highlighting its successes and challenges, our editorials also focus on promoting art and cultures while discussing and questioning traditions and characteristics that impede advancement of our community.Equally important is our effort to take our mission to the heart of mainstream media where we frequently publish or broadcast our articles and interviews. These include Huffington Post, Play Boy, Associated Press, BlogHer, New America Media, as well as National Public Radio, KPFK, Voice of America, to name few that over last two years have featured IranDokht. IranDokht has been recognized by many prestigious organizations. UNESCO is showcasing IranDokht amongst the 34 selected websites for women worldwide. IranDokht TV program was recognized by New America Media as a runner up for the best community talk show for the depth of its discussion. Today, IranDokht remains as the only global life style magazine for Iranian women and with average 4000 daily visitors and a newsletter that reaches an estimated 450,000 individuals, it is an effective and insuppressible voice. For IranDokht to remain informed, active, diligent and focused in its efforts, we are currently exploring new and responsible ways to expand our funding. Considering our determination to remain non-partisan, and in the view of our limited market of Iranian Women, the community support becomes critical. For the first time since our launch in March 2002, we are seeking contributions from concerned individuals such as you. Along with the personal benefits to you in having an independent media outlet that directly addresses your concerns and issues, our unfettered access to the community marketplace can also hold untold advantages for your business or organization. Whatever your interests, there is a donation level that's right for you. Each level has its own great benefits. Please use our online pledge form or call/write us directly to keep IranDokht and our community strong, savvy, and well-informed. Thank you.Regards,Pari EsfandiariEditor in Chief Donations by phone: 310 550 5797. Online donations, please click on the image below. Thank you.
Donation levels and benefits: Friends of IranDokht $5-45 Benefts Include: - Logo or name and link placement in our Supporters’s page.- Surprise "Thank You" gift. Level I: Basic Membership $50-200 Above benefits plus:- Invitation to Members Only events.- One week free placement in our Classified Section showcased in Home Page.- Free event promotion in our Event Page.- Free listing in our Yellow Pages. Level II: Sponsor Partners $200 -1000 All benefits of membership plus:- Image advertisement in relevant section (one week) and donor's page- One week event promotion showcased in Home page. Level III: Leaders Circle Above $1000 All benefits of Sponsor Partners plus:- Exclusive invitation to our internal decision making meetings.- Recognition in our Weekly NewsLetter as well as the Website. Donations: To pay online click here, To pay by phone call: 310 550 5797. * To make on going donation or to make a comment please contact us. Thank you for supporting Irandokht.com Email This Message Subscribe To Newsletter Remove From Newsletter Contact Write For IranDokht ©2002 All rights reservedContact IranDokht
٧ . سهم ِِ «علي دهباشي» در نشر ِ دستْآوردهاي ِ فرهنگ و ادب ِ معاصر ِ ايران: كارنامهاي در هفتهنامهي ِ "شهروند ِ امروز"
متأسّفانه به سببي فنّي، نتوانستم متن ِ تصويري ي ِ گزارش ِ شهروند ِ امروز را بدين صفحه بياورم.
متأسّفانه به سببي فنّي، نتوانستم متن ِ تصويري ي ِ گزارش ِ شهروند ِ امروز را بدين صفحه بياورم.
٨. كارزار ِ پيشْگيري از جنگ در گروههاي ايرانيي ِ درونْ مرزي و برونْمرزي
Anti-War Campaigns in Persian Community
By Pejman Akbarzadeh
Interviews with Abbas Edalat, Hassan Dai and Trita Parsi
http://www.radiozamaneh.info/pejman/2007/11/post_73.html
* * *
Doostan salam,
It is with grave concern that we observe the growing threat of a new U.S. war, this time against the people of Iran, against our families, our friends, our future and out country!It is essential that ALL VOICES OPPOSING to the devastation of a new war in the Middle East speak out NOW. We urge an immediate end to Washington's campaign of sanctions, hostility, and falsehood against the people of Iran. We oppose any new U.S. aggression against Iran. We need funds for human needs, not endless war for empire.You can sign the petition in:
http://www.radiozamaneh.info/pejman/2007/11/post_73.html
* * *
Doostan salam,
It is with grave concern that we observe the growing threat of a new U.S. war, this time against the people of Iran, against our families, our friends, our future and out country!It is essential that ALL VOICES OPPOSING to the devastation of a new war in the Middle East speak out NOW. We urge an immediate end to Washington's campaign of sanctions, hostility, and falsehood against the people of Iran. We oppose any new U.S. aggression against Iran. We need funds for human needs, not endless war for empire.You can sign the petition in:
http://www.petitiononline.com/NWinIran/petition.html
Remember: Only the people can stop the war! SIGN and Forward to your friends.
Remember: Only the people can stop the war! SIGN and Forward to your friends.
* * *
محمود دهقاني در سيدني
نوشته شده در ساعت ِ ٥٢: ٣ سه شنبه يكم آبان ١٣٨٦
نداي وجدان ...
برگرفته از سايت ِ ايرانْشناخت
http://www.iranshenakht.blogspot.com/
٣: ٥١. نداي ِ وجدان ِ بيدار ِ فرهيختگان ِ آمريكايي: فراخوان ِ نظاميان به نافرماني از فرمان ِ احتمالي ي ِ تازش به ايران
٣: ٥١. نداي ِ وجدان ِ بيدار ِ فرهيختگان ِ آمريكايي: فراخوان ِ نظاميان به نافرماني از فرمان ِ احتمالي ي ِ تازش به ايران
* * *
هشدار جمعی از خانواده های جان باختگان سیاسی نسبت به خطر جنگ
هشدار جمعی از خانواده های جان باختگان سیاسی نسبت به خطر جنگ
• عده ای از خانواده ها، مادران، همسران و فرزندان جانباختگان سیاسی دوران ستم شاهی و دهه ی ۶۰ با انتشار بیانیه ای در تهران نسبت به جنگ افروزی هیات های حاکمه آمریکا و جمهوری اسامی و خطر جنگ هشدار داده و خطاب به حاکمیت ایران گفته اند: ملتی در مقابل تهدید های خارجی مقاومت خواهد نمود که به حقوق اساسی و خواست های واقعی اش یعنی تامین رفاه و معیشت، امنیت اجتماعی و آزادی های تبیین شده در اعلامیه و میثاق های جهانی حقوق بشر توجه شود ...
اخبار روز:
يکشنبه ۱٣ آبان ۱٣٨۶ - ۴ نوامبر ۲۰۰۷
مردم عزیز ایران!
مردم عزیز ایران!
ما عده ای از خانواده ها، مادران، همسران و فرزندان جان باختگان سیاسی دوران ستم شاهی و دهه ی ۶۰ به پیروی از آرمان عزیزانمان که رفاه، بهروزی، صلح،آزادی و برابری برای مردم ایران و تمام بشریت بوده است؛ با توجه به شرایط بحرانی امروز ایران بر خود لازم دیدیم بدین وسیله نسبت به خطرات فاجعه باری که زندگی و منافع مردم عزیزمان را تهدید می کند، هشدار دهیم. از این رو توجه مردم آگاه و فداکار و نیروهای فعال سیاسی – اجتماعی میهن¬مان را به نکات زیر جلب می کنیم: ۱. جنگ طلبان جهان به سردمداری نومحافظه کاران آمریکایی، برای تثبیت منافع اقتصادی و سیاسی خود در منطقه، به ویژه ایران، با تاکید بر سیاست های یکجانبه گرایی در حال رقم زدن فاجعه ای مهلک می باشند. تحریم و جنگ اسلحه ی این سیاست خانمان برانداز است. همانطور که در عراق شاهد بودیم، نتایج مرگبار این سیاست ها تنها گریبان مردم غیرنظامی را گرفته و باعث انهدام زیرساخت های حیاتی کشور گردیده است. بیش از یک دهه تحریم رژیم صدام به فقر گسترده ی مردم و محرومیت کودکان عراقی از تغذیه ی سالم و داروهای حیاتی و در نتیجه فاجعه ی انسانی منجر شد. جنگ چهارساله ی اخیر عراق نیز نتیجه ای جز کشتار وسیع و هرروزه ی انسان ها، برجای گذاردن هزاران معلول، میلیون ها آواره و نابودی زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی کشور در بر نداشته است. فاجعه ای که تا ده ها سال بعد جبران ناپذیر است. تمامی این آسیب ها تنها شامل مردم بی پناه عراق و سرمایه های ملی آن گشته و سردمداران مستبد آن کشور در مقایسه با مردم، خسارات چندانی متحمل نشده اند. اکنون که تئوریسین های سیاست نظامی گری در صدد تکرار سناریوی عراق در مورد کشور عزیزمان هستند، بروز چنین فاجعه ای با هیچ بها و بهانه ای قابل توجیه نیست. لذا مقابله با جنگ طلبی به هر شکل در داخل و خارج از کشور وظیفه ی خطیر همه ی آزادی خواهان، عدالت طلبان است. ۲. از طرفی موضع گیری غلط و نابخردانه و طرح شعارهای تحریک آمیز عده ای از مسوولین، زمینه ی تقویت موضع نیروهای جنگ طلب و جهت گیری افکار عمومی جهان علیه مردم صلح دوست کشورمان را فراهم آورده است. دولتی که در مقابل تهاجم نیروهای خارجی، طلب اتحاد و متابعت از خود می نماید، باید بداند ملتی در مقابل تهدید های خارجی مقاومت خواهد نمود که به حقوق اساسی و خواست های واقعی اش توجه شود. این حقوق اساسی که خوست دو انقلاب مشروطه و بهمن ۵۷ بود، عبارتند از: تامین رفاه و معیشت، امنیت اجتماعی و آزادی های تبیین شده در اعلامیه و میثاق های جهانی حقوق بشر چون آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات و مشارکت واقعی مردم در تعیین سرنوشت و سیاست های کشور. آیا با سرکوب نهادهای مستقل مردمی، کارگران، دانشجویان، معلمان، فعالان زنان و سایر فعالان اجتماعی و به زندان افکندن آنها، این خواست های بحق مردم اجابت شده است؟ ما معتقدیم بهترین شیوه ی دستیابی به این حقوق، تشکیل احزاب و نهادهای مستقل مردمی است که پژواک پیام عدالت طلبانه و صلح خواهانه ی مردم باشد. ما جمعی از خانواده های قربانیان سیاسی که رنج ها و آلام زیادی در این سال ها متحمل شده ایم، با اعمال هرگونه سیاست جنگ طلبانه و تحریم اقتصادی که قربانیان آن تنها مردم ایران خواهند بود مخالفیم . ما به کسانی که چشم امید به جنگ طلبان دوخته اند و در آرزوی بازگشت تحت لوای سرنیزه های آمریکایی، هستند، یادآور می شویم که حافظه ی تاریخی مردم ایران زمینه ی شکل گیری کودتای ۲٨ مرداد و دخالت بیگانگان در آن را فراموش نکرده و توجیه گران چنین مداخلاتی را نخواهد بخشید. هم میهنان! در هر محل، شهر و روستا که هستید، با تشکیل نهادهایِ خودجوشِ مستقل در برابر جنگ و جنگ طلبان ایستادگی کنید.
جمعی از خانواده های جان باختگان سیاسی- آبان ماه ۱٣٨۶
* * *
جنبش ضد جنگ در امریکاو فراخوان آن به ارتش امریکا برای جلوگیری از حمله به ایران
جرمی بریچر و برندان اسمیت - مترجم: ناصر زرافشان
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=12097
متن و ترجمه ي فراخوان ِ فرهيختگان آمريكايي خطاب به ارتشيان آن كشور را در اين نشاني ها بخوانيد:
http://www.thenation.com/doc/20071022/brechersmith
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=11793
٠۹ پژوهشي خواندني و روشنگر در راستاي ِ شناخت ِ بهتر ِ جامعهي ِ ايران
دولت مدرن و اقوام ایرانی (جُستاری از دکتر حمید احمدی)
http://www.rouznamak.blogfa.com/post-174.aspx
١٠. «يك داستان ِ ساده»: اثري از ناصر زراعتي
* * *
جنبش ضد جنگ در امریکاو فراخوان آن به ارتش امریکا برای جلوگیری از حمله به ایران
جرمی بریچر و برندان اسمیت - مترجم: ناصر زرافشان
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=12097
متن و ترجمه ي فراخوان ِ فرهيختگان آمريكايي خطاب به ارتشيان آن كشور را در اين نشاني ها بخوانيد:
http://www.thenation.com/doc/20071022/brechersmith
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=11793
٠۹ پژوهشي خواندني و روشنگر در راستاي ِ شناخت ِ بهتر ِ جامعهي ِ ايران
دولت مدرن و اقوام ایرانی (جُستاری از دکتر حمید احمدی)
http://www.rouznamak.blogfa.com/post-174.aspx
١٠. «يك داستان ِ ساده»: اثري از ناصر زراعتي
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=12030
١١. چشم ِ دوستداران ِ فرهنگ و ادب، به ديدار ِ مجموعهي ِ ارجمند ِ ديگري روشن شد
١١. چشم ِ دوستداران ِ فرهنگ و ادب، به ديدار ِ مجموعهي ِ ارجمند ِ ديگري روشن شد
نخستين شماره از دوره دوم فصلنامه سيميا با سردبيري علي دهباشي منتشر شد . در اين شماره بخش بزرگي به ماكس فريش اختصاص يافته در طي مقالاتي كه به صورت تأليف و ترجمه آمده است . ما با زندگي و آثار اين نمايشنامه نويس و رمان نويس سوئيسي آشنا مي شويم .
در بخش ديگري مقالات متنوع ديگري در زمينه ادبيات نمايشي در ايران مي خوانيم . فهرست مطالب اين شماره سيميا را با هم مرور مي كنيم :
سيميا يا علم جادوي كلام / ابوالفضل نجاري
ياداشت سردبير/علي دهباشي
ويژه نامه ي ماكس فريش
سالشمار زندگي ماكس فريش / علي اصغر حداد
گزارش شب ماكس فريش / ترانه مسكوب
ماكس فريش نويسنده معاصر ، اما كلاسيك / فيليپ ولتي / مهشيد ميرمعزي
پيام حميد سمندريان به شب ماكس فريش
نمايشنامه هاي نخستين ماكس فريش / تورج رهنما
دگرگوني در طرح مسأله / ورنر ليريش / سعيد فيروزآبادي
درباره اشتيلر / علي اصغر حداد
از آثار ماكس فريش
اشتيلر / ماكس فريش / علي اصغر حداد
ديوار بزرگ چين / ماكس فريش / يدالله آقا عباسي
داستان ايزيدور / ماكس فريش / علي اصغر حداد
گفتگو
گفتگو با لاله تقيان درباره تاريخچه مجله نمايش و فصلنامه تئاتر
گفتمان در عرصه تئاتر ايران از عهد ناصري تا پايان عصر پهلوي / شيرين بزرگمهر
تئاتر جهان
گوش دادن به كلتس / آن اوبرسفلد / ترجمه اصغر نوري
١٢. زبان ِ حال ِ مردم ِ تنگْدست و دچار ِ رنج و شكنج ِ ميهن در سرودهاي از چامهسراي نامدار ِ معاصر
از آخرین سروده های استاد ادیب برومند ( شاعر ملی )
از وضع زمانه دل پراکندم /همچون دل عاشقان غم آکندم
از صبر چو تلختر بود کامم /چسبیده به هم لب از شکرخندم
با دفتر آبدیده همسانم /با برکهي ِ آبْرفته همچندم
اوضاع زمان به گونه گون حالت/ دارد همه گاه ناخوشایندم
کوهیست به دوش دل ز اندوهم /سنگین تر و سخت تر ز الوندم
بس لقمه ز رنج شد گلوگیرم /بس رشته ز رنج شد گلوبندم
از وضع وطن دمی نیاسایم /چون مهرِ وُرا هماره پابندم
برخلق فقیر و زار و بیمارش/ با مار گزیدگان همانندم
شد سخت معیشت ِ تُهی دستان /زین رو همه پر غمست آوَندم
بینم که چه میکشند در سختی/ بس هموطنان آبرومندم
بینم که چه خانوادگان نالند /آن سان که پناه برخداوندم
گردیده « ریال » همچو خاک ِ ره/ گوید که « دلار » گشته آفَندم
بس خلق به لحن شکوه می نالد/ کز هستی خود بریده پیوندم
از بهر چه شد « دلار آمریکا »/ حاکم به ری و کن و دماوندم
با شیوهي اقتصاد ناسالم/ تلخست به کام آرزو قندم
هرگونه متاع را بها افزون/ هر روز کنند و غم فزایندم
افزایش این هزینه هایم کُشت/ معذورم اگر دل از جهان کندم
در پاسخ خواست های روزینه/ گویم چه به کودکان دلبندم؟
وه وه زهزینه های تحصیلی/ وانگاه به درس، عشق فرزندم
کمبود حقوق و خرج روز افزون/ ترسم که کنند دزد و رهبندم
عید است عزای من که هرساله /در جوش و جلای ماه اسفندم
هرچند که تنگ شد مرا روزی/ در گوش شکم، فزود ترفندم
اینست زبان حال بسیاری/ از هموطنان که زارنالندم
بی برگی ِ هموطن نیارم دید /راضی به نوای خویش اگر چندم
تدبیر و وفاق و جهد و همداری/ این است « ادیب » را بهین پندم.
١٣. راهْبُردي به زندگيي ِ پُررنج و شكنج ِ كودكان ِ ايراني
حسن چرا نمي خنده؟
در بخش ديگري مقالات متنوع ديگري در زمينه ادبيات نمايشي در ايران مي خوانيم . فهرست مطالب اين شماره سيميا را با هم مرور مي كنيم :
سيميا يا علم جادوي كلام / ابوالفضل نجاري
ياداشت سردبير/علي دهباشي
ويژه نامه ي ماكس فريش
سالشمار زندگي ماكس فريش / علي اصغر حداد
گزارش شب ماكس فريش / ترانه مسكوب
ماكس فريش نويسنده معاصر ، اما كلاسيك / فيليپ ولتي / مهشيد ميرمعزي
پيام حميد سمندريان به شب ماكس فريش
نمايشنامه هاي نخستين ماكس فريش / تورج رهنما
دگرگوني در طرح مسأله / ورنر ليريش / سعيد فيروزآبادي
درباره اشتيلر / علي اصغر حداد
از آثار ماكس فريش
اشتيلر / ماكس فريش / علي اصغر حداد
ديوار بزرگ چين / ماكس فريش / يدالله آقا عباسي
داستان ايزيدور / ماكس فريش / علي اصغر حداد
گفتگو
گفتگو با لاله تقيان درباره تاريخچه مجله نمايش و فصلنامه تئاتر
گفتمان در عرصه تئاتر ايران از عهد ناصري تا پايان عصر پهلوي / شيرين بزرگمهر
تئاتر جهان
گوش دادن به كلتس / آن اوبرسفلد / ترجمه اصغر نوري
١٢. زبان ِ حال ِ مردم ِ تنگْدست و دچار ِ رنج و شكنج ِ ميهن در سرودهاي از چامهسراي نامدار ِ معاصر
از آخرین سروده های استاد ادیب برومند ( شاعر ملی )
از وضع زمانه دل پراکندم /همچون دل عاشقان غم آکندم
از صبر چو تلختر بود کامم /چسبیده به هم لب از شکرخندم
با دفتر آبدیده همسانم /با برکهي ِ آبْرفته همچندم
اوضاع زمان به گونه گون حالت/ دارد همه گاه ناخوشایندم
کوهیست به دوش دل ز اندوهم /سنگین تر و سخت تر ز الوندم
بس لقمه ز رنج شد گلوگیرم /بس رشته ز رنج شد گلوبندم
از وضع وطن دمی نیاسایم /چون مهرِ وُرا هماره پابندم
برخلق فقیر و زار و بیمارش/ با مار گزیدگان همانندم
شد سخت معیشت ِ تُهی دستان /زین رو همه پر غمست آوَندم
بینم که چه میکشند در سختی/ بس هموطنان آبرومندم
بینم که چه خانوادگان نالند /آن سان که پناه برخداوندم
گردیده « ریال » همچو خاک ِ ره/ گوید که « دلار » گشته آفَندم
بس خلق به لحن شکوه می نالد/ کز هستی خود بریده پیوندم
از بهر چه شد « دلار آمریکا »/ حاکم به ری و کن و دماوندم
با شیوهي اقتصاد ناسالم/ تلخست به کام آرزو قندم
هرگونه متاع را بها افزون/ هر روز کنند و غم فزایندم
افزایش این هزینه هایم کُشت/ معذورم اگر دل از جهان کندم
در پاسخ خواست های روزینه/ گویم چه به کودکان دلبندم؟
وه وه زهزینه های تحصیلی/ وانگاه به درس، عشق فرزندم
کمبود حقوق و خرج روز افزون/ ترسم که کنند دزد و رهبندم
عید است عزای من که هرساله /در جوش و جلای ماه اسفندم
هرچند که تنگ شد مرا روزی/ در گوش شکم، فزود ترفندم
اینست زبان حال بسیاری/ از هموطنان که زارنالندم
بی برگی ِ هموطن نیارم دید /راضی به نوای خویش اگر چندم
تدبیر و وفاق و جهد و همداری/ این است « ادیب » را بهین پندم.
١٣. راهْبُردي به زندگيي ِ پُررنج و شكنج ِ كودكان ِ ايراني
حسن چرا نمي خنده؟
نام سرزمين حسن، ايران است
تورج پارسى
تن من لاشه ی فقر است و من زندانی زورم
کجا می خواستم مردن!؟ حقیقت کرد مجبورم
چه شبها تا سحر عریان ، بسوز فقر لرزیدم
چه ساعتها که سرگردان ، به ساز مرگ رقصیدم
از این دوران آفت زا ، چه آفتها که من دیدم
کجا می خواستم مردن!؟ حقیقت کرد مجبورم
چه شبها تا سحر عریان ، بسوز فقر لرزیدم
چه ساعتها که سرگردان ، به ساز مرگ رقصیدم
از این دوران آفت زا ، چه آفتها که من دیدم
( كارو)
در يكى از نوشته هاى بهرام حيدرى به يك زبانزد بختيارىبرخورد كردم كه مى گويد حرف، حرف مى كشد و گندم پخته آب،كه ياد آور سخن، سخن آرد بيهقى است. در اين نوشته نيزحرف، حرف را مى كشد و نفت هم فقررا!
در جستجوهايى كه شبانروزان در سايت ها مى كنم ، با سايتى آشنا شدم به نام ديد ه بان ميانكاله. در آن سايت شعرى بود به نام حسن چرا نمى خنده؟ نام شاعر قيد نشده بود . كوتاه شده اى از آن شعر رابا هم بخوانيم :
در جستجوهايى كه شبانروزان در سايت ها مى كنم ، با سايتى آشنا شدم به نام ديد ه بان ميانكاله. در آن سايت شعرى بود به نام حسن چرا نمى خنده؟ نام شاعر قيد نشده بود . كوتاه شده اى از آن شعر رابا هم بخوانيم :
حسن چرا نمي خنده؟
حسن ۱
حسن۲
حسن فصل خزونه
چشاش تغار خونه
اجل روزي كه این چشماي گريونو ببنده
حسن شايد بخنده!
اين شعر مرا تا خانه ى نيما برد ، آن هم به خاطر پرسشى كه نيما در شعرش مطرح كرده بود . به هر روى حرف، حرف مى كشد. نيما مى پرسد:
در آن ويرانه منزل،
كه اكنون حبسگاه بس صداهاى پريشانست،
بگو با من: كه مى خندد؟
كه گريانست؟
در آن ويرانه منزل،
كه اكنون حبسگاه بس صداهاى پريشانست،
بگو با من: كه مى خندد؟
كه گريانست؟
واژهي عربيي ِ حَسَن، صفت است كه از نظر لغوى به معنيي ِ خوب و نيكوست؛ امّا در اين شعر، حسن يعنى فقر، حسن يعنى بدبختى؛ يعنى آوارگى!
سرزمين حسن همه جا مى تواند باشد ،حسن مى تواند درامريكاى لاتين خورخو، در هند شانكار، در روسيه ولاديمير، در افريقا اكسولانى، در امريكا لويي و در چين لي نام داشته باشد. اما اين حسن ايرانى است كشورى كه به گفته ى تاريخ از كهن سالان روزگارست. در سرزمين حسن كه ايران نام دارد، كاوشهاي باستان شناسي آشكارساخته است كه ساكنينش از ۵ تا۶ هزار سال پيش قير را به عنوان ملاط در ساختمان و يا براي نصب و بهم چسباندن جواهرات و ظروف سفالين و اندود كردن كشتيها بكار ميبرده اند. پير توس هم در آغاز داستان بيژن و منيژه به شبي قيرگون اشارت دارد
ناگفته نماناد گروهى از سادات شوشترى يك سده پيش از دارسي، سالهاي سال در نزديكي چاه كشف نشده شماره يك نفت مسجد سليمان، از چشمه هاي جوشان نفت، قير استفاده مى كرده اند به همين دليل به سادات قيرى نامور مي شوند.
سرانجام در سرزمين حسن كه ايران نام دارد در ۲۶ مه ۱۹۰۸ برابر با خرداد ۱۲۸۷ هـ.ش نفت از چاه شماره يك مسجد سليمان فوران مي كند. اين نخستين چاه نفت خاورميانه و دومين چاه نفت دنيا است يعنى پس ا ز چاه نفت پنسيلوانيا كه در سال ۱۸۵۸كشف و استخراج شد. سر آرنولد ويلسن، در كتاب خود با عنوان جنوب غربي ايران فوران نفت از چاه شماره يك مسجد سليمان را توصيف كرده است. ويلسن يك سروان ارتش انگليس بود كه به خطه خوزستان سفر كرده بود و بهنگام فوران نفت از چاه شماره يك در كمپ كاوشگران حضور داشته است. وي مي نويسد:
سرزمين حسن همه جا مى تواند باشد ،حسن مى تواند درامريكاى لاتين خورخو، در هند شانكار، در روسيه ولاديمير، در افريقا اكسولانى، در امريكا لويي و در چين لي نام داشته باشد. اما اين حسن ايرانى است كشورى كه به گفته ى تاريخ از كهن سالان روزگارست. در سرزمين حسن كه ايران نام دارد، كاوشهاي باستان شناسي آشكارساخته است كه ساكنينش از ۵ تا۶ هزار سال پيش قير را به عنوان ملاط در ساختمان و يا براي نصب و بهم چسباندن جواهرات و ظروف سفالين و اندود كردن كشتيها بكار ميبرده اند. پير توس هم در آغاز داستان بيژن و منيژه به شبي قيرگون اشارت دارد
ناگفته نماناد گروهى از سادات شوشترى يك سده پيش از دارسي، سالهاي سال در نزديكي چاه كشف نشده شماره يك نفت مسجد سليمان، از چشمه هاي جوشان نفت، قير استفاده مى كرده اند به همين دليل به سادات قيرى نامور مي شوند.
سرانجام در سرزمين حسن كه ايران نام دارد در ۲۶ مه ۱۹۰۸ برابر با خرداد ۱۲۸۷ هـ.ش نفت از چاه شماره يك مسجد سليمان فوران مي كند. اين نخستين چاه نفت خاورميانه و دومين چاه نفت دنيا است يعنى پس ا ز چاه نفت پنسيلوانيا كه در سال ۱۸۵۸كشف و استخراج شد. سر آرنولد ويلسن، در كتاب خود با عنوان جنوب غربي ايران فوران نفت از چاه شماره يك مسجد سليمان را توصيف كرده است. ويلسن يك سروان ارتش انگليس بود كه به خطه خوزستان سفر كرده بود و بهنگام فوران نفت از چاه شماره يك در كمپ كاوشگران حضور داشته است. وي مي نويسد:
"سحرگاهان روز۲۶ماه مي يكي از دو چاه آزمايشي در عمق۱۲۰۰ پا به نفت رسيد. من كه در جلوي چادر خود در آن حوالي در خواب بودم به محض شنيدن سروصداي غير عادي و داد و فرياد كارگران بيدار شدم و به طرف چاه دويدم. ستون سياهرنگ نفت در حدود۵۰ پا از نوك دكل حفاري بالا مي زد در هوا بخش مي شد و به سروصورت كارگران مي پاشيد.نفت چون نهرآب در دره هاي اطراف روان بود."
ويلسن در ادامه مي نويسد:
ويلسن در ادامه مي نويسد:
"رينولدز( اولين رئيس عمليات نفت در ايران) تصميم گرفت از هدر رفتن آن جلوگيري كند. گودال بزرگي در۲۰۰ متري چاه درست كردندو جريان نفت را به طرف آن سرازير ساختند. در حفر چاههاي بعدي براي گرم كردن ديگ بخار، بجاي هيزم از اين نفت ها استفاده مي شد."
اما امروز كه دوشنبه ۲۹ اكتبر ۲۰۰۷ و روز جهانى صدورفرمان كوروش كبير است (فرمانى كه تساوى فرصت ها را براى انسان نويد داد)، قيمت هر بشكه نفت ۹۰دلار اعلام شد! سرزمين حسن كه ايران نام دارد دومين توليد كننده ى بزرگ نفت جهان است. سرزمين حسن در حال حاضر روزانه ۲/۴ ميليون بشكه نفت توليد مى كند. در کنار منابع عظيم نفت، سرزمين حسن كه ايران نام دارد بعد از روسيه بزرگترين منابع گاز جهان را نيزدر اختيار دارد . مديرعامل شرکت ملي نفت سرزمين حسن در مورد ميدان گازي پارس جنوبي مى گويد : با توجه به ۱۳ ميليارد تريليون فوت مکعب گاز و ۱۰ ميليارد بشکه ذخيره ميعانات گازي اين ميدان، ارزش اقتصادي هر فاز آن سالانه/۵۲ ميليارد دلار است و براي پنج فاز اوليه که به بهره برداري رسيده اند در مجموع پنج ميليارد دلار سرمايه گذاري شده که تاکنون ۱۶ ميليارد دلار ارزش توليد آنها بوده است. ايران در حال حاضر چهار ميليون و دويست هزار بشکه نفت توليد می کند که حدود يک ميليون و۶۰۰ هزار بشکه از آن در داخل پالايش و به مصرف داخلی می رسد و بقيه صادر می شود.
با اين همه دارايى در كشور حسن كه ايران نام دارد "حدود يازده ميليون نفر زير خط فقر زندگی می کنند. اما کارشناسان می گويند آمار واقعی بين ۲۰ تا ۲۵ ميليون نفر است." مثلا "خط فقر در شهر تهران برای يک خانواده چهار نفری ۴۰۰ هزار تومان و در شهرهای ديگر ۳۰۰ هزار تومان تعيين شده است و با توجه به حداقل دستمزد يک کارگر غيرمتخصص که حدود ۱۵۰ هزار تومان است، می بينيم که بسياری قادر به تامين معاش خود نيستند.
اما امروز كه دوشنبه ۲۹ اكتبر ۲۰۰۷ و روز جهانى صدورفرمان كوروش كبير است (فرمانى كه تساوى فرصت ها را براى انسان نويد داد)، قيمت هر بشكه نفت ۹۰دلار اعلام شد! سرزمين حسن كه ايران نام دارد دومين توليد كننده ى بزرگ نفت جهان است. سرزمين حسن در حال حاضر روزانه ۲/۴ ميليون بشكه نفت توليد مى كند. در کنار منابع عظيم نفت، سرزمين حسن كه ايران نام دارد بعد از روسيه بزرگترين منابع گاز جهان را نيزدر اختيار دارد . مديرعامل شرکت ملي نفت سرزمين حسن در مورد ميدان گازي پارس جنوبي مى گويد : با توجه به ۱۳ ميليارد تريليون فوت مکعب گاز و ۱۰ ميليارد بشکه ذخيره ميعانات گازي اين ميدان، ارزش اقتصادي هر فاز آن سالانه/۵۲ ميليارد دلار است و براي پنج فاز اوليه که به بهره برداري رسيده اند در مجموع پنج ميليارد دلار سرمايه گذاري شده که تاکنون ۱۶ ميليارد دلار ارزش توليد آنها بوده است. ايران در حال حاضر چهار ميليون و دويست هزار بشکه نفت توليد می کند که حدود يک ميليون و۶۰۰ هزار بشکه از آن در داخل پالايش و به مصرف داخلی می رسد و بقيه صادر می شود.
با اين همه دارايى در كشور حسن كه ايران نام دارد "حدود يازده ميليون نفر زير خط فقر زندگی می کنند. اما کارشناسان می گويند آمار واقعی بين ۲۰ تا ۲۵ ميليون نفر است." مثلا "خط فقر در شهر تهران برای يک خانواده چهار نفری ۴۰۰ هزار تومان و در شهرهای ديگر ۳۰۰ هزار تومان تعيين شده است و با توجه به حداقل دستمزد يک کارگر غيرمتخصص که حدود ۱۵۰ هزار تومان است، می بينيم که بسياری قادر به تامين معاش خود نيستند.
فقر يعنى بيداد؛ پس نفرت انگيزست!
فقر چه معنايى دارد؟ يعنى نداشتن درآمد كافى براى پايين ترين ميزان كالرى مورد نيازكه معمولا هر فرد مى بايد در روزميان دوتا دوهزارو سى سد كالرى را از طريق تغذيه به دست آورد . نكته شايان نگرش اين است كه بخش عمده اى از مردم جهان به كالرى مورد نياز دست رسى ندارند يعنى فقيرند !
كسى كه نتواند حداقل كالرى روزانه ى خود و خانواده را تامين بكند چگونه مى تواند درهنگام بيماري به دكتر مراجعه بكند يا كودكش را به مدرسه بفرستد؟
فقر يعنى دسترس نداشتن به آب و نان و دارو و... كه ْپي آمد آن مرگ و مير است ، وحشت آورست كه در هر پنج ثانيه يك كودك در اثر گرسنگى مى ميرد. درهر دقيقه يك كودك در اثرايدز مى ميرد و چهار كودك هم پدرو مادر خود را در اثر بيمارى از دست مى دهند!
امروز دراين جهان نابرابر يك ميليارد آدم درآمدى كمتر از يك دلار دارند. دو ميليارد به آب آشاميدنى پاك و تميزدسترسى ندارند ،بيش از يك ميليارد كودك از رفتن به مدرسه محرومند .
فقر زاينده ى خودفروشى، اعتياد ، قتل و دزدى است. فقر با بيكارى پيوند دارد. فقر باعث مى شود كه كودكان جهت كمك به خانواده به كار گرفته شده و مورد سواستفاده هاى گوناگون قرار گيرند يا به نام سرباز، اسلحه به دستشان دهند كه درواقع حكم تباهيشان را امضا مى كنند.
كسى كه نتواند حداقل كالرى روزانه ى خود و خانواده را تامين بكند چگونه مى تواند درهنگام بيماري به دكتر مراجعه بكند يا كودكش را به مدرسه بفرستد؟
فقر يعنى دسترس نداشتن به آب و نان و دارو و... كه ْپي آمد آن مرگ و مير است ، وحشت آورست كه در هر پنج ثانيه يك كودك در اثر گرسنگى مى ميرد. درهر دقيقه يك كودك در اثرايدز مى ميرد و چهار كودك هم پدرو مادر خود را در اثر بيمارى از دست مى دهند!
امروز دراين جهان نابرابر يك ميليارد آدم درآمدى كمتر از يك دلار دارند. دو ميليارد به آب آشاميدنى پاك و تميزدسترسى ندارند ،بيش از يك ميليارد كودك از رفتن به مدرسه محرومند .
فقر زاينده ى خودفروشى، اعتياد ، قتل و دزدى است. فقر با بيكارى پيوند دارد. فقر باعث مى شود كه كودكان جهت كمك به خانواده به كار گرفته شده و مورد سواستفاده هاى گوناگون قرار گيرند يا به نام سرباز، اسلحه به دستشان دهند كه درواقع حكم تباهيشان را امضا مى كنند.
" Poverty is hunger. Poverty is lack of shelter. Poverty is being sick and not being able to see a doctor. Poverty is not having access to school and not knowing how to read. Poverty is not having a job, is fear for the future, living one day at a time. Poverty is losing a child to illness brought about by unclean water. Poverty is powerlessness, lack of representation and Poverty has many faces, changing from place to place and across time, and has been described in many ways...."
http://web.worldbank.org/
/WBSITE/EXTERNAL/TOPICS/EXTPOVERTY/EXTPA/0,contentMDK:20153855~menuPK:435040~pagePK:148956~piPK:216618~theSitePK:430367,00.html
حقوق حسن در پيمان جهاني حقوق كودك
نيك آگاهيم كه پيمان حقوق كودك يك پيمان نامه ى جهانى است كه براي دفاع وحمايت ازحقوق كودكان تهيه شده است ، البته يافتن حلقه ى گمشده ى حقوق كودك چهل سال پس از تصويب پيمان حقوق بشر پرسش بر انگيز است . آيا به خاطر مي آورند كه سيزده ميليون كودك در جنگ دوم جهانى كشته شدند وهم اكنون سه ميليارد كودك بر روى زمين زندگى مى كنند
به هر روى اين پيمان پس ازده سال گفتگو بين كشورهاي عضو سازمان ملل درسال ۱۹۸۹ ميلادي تدوين گرديد ودرسال ۱۹۹۰ به مرحله اجرا درآمد. هم اكنون از ۱۹۳ كشور جهان ۱۹۱ كشور به اين پيمان گرويده و مسئوليت اجراى مواد آنرا دارند( امريكا و سومالى امضانكرده اند) پيمان جهاني حقوق كودك داراي يك مقدمه و پنجاه و چهار/۵۴ ماده است كه ۴۱ماده آن حقوق كودك را مطرح مي سازد و۱۳ماده آن درباره چگونگي اجراي آن درهركشور است .
كشور حسن كه ايران است و حكومتش جمهورى اسلامى نام دارد در سال ۱۹۹۴ اين پيمان را مشروط امضا كرده والبته مسئول اجراى مفاد آن گرديده است .
ماده يك، حقوق كودك را چنين تعريف مى كند: كودك كسي است كه سن اوكمتراز ۱۸سال باشد مگر اين كه براساس قانون ملي قابل اعمال، سن قانوني كمترتعيين شده باشد.
به هر روى اين پيمان پس ازده سال گفتگو بين كشورهاي عضو سازمان ملل درسال ۱۹۸۹ ميلادي تدوين گرديد ودرسال ۱۹۹۰ به مرحله اجرا درآمد. هم اكنون از ۱۹۳ كشور جهان ۱۹۱ كشور به اين پيمان گرويده و مسئوليت اجراى مواد آنرا دارند( امريكا و سومالى امضانكرده اند) پيمان جهاني حقوق كودك داراي يك مقدمه و پنجاه و چهار/۵۴ ماده است كه ۴۱ماده آن حقوق كودك را مطرح مي سازد و۱۳ماده آن درباره چگونگي اجراي آن درهركشور است .
كشور حسن كه ايران است و حكومتش جمهورى اسلامى نام دارد در سال ۱۹۹۴ اين پيمان را مشروط امضا كرده والبته مسئول اجراى مفاد آن گرديده است .
ماده يك، حقوق كودك را چنين تعريف مى كند: كودك كسي است كه سن اوكمتراز ۱۸سال باشد مگر اين كه براساس قانون ملي قابل اعمال، سن قانوني كمترتعيين شده باشد.
ماده يك اصلى تعيين كننده است كه مواد ديگر از آن مايه گرفته اند. به همين دليل مى بايد روى آن تكيه بشود. دركليه مواد حقوق كودك در رابطه با پدرو مادر، جامعه و دولت به شكل آشكار نمودار داده شده است كه ماده دو وسه و سى و دو بسيار شايان توجه است:
ماده ۱- منع تبعيض :
حقوق اين پيمان بدون استثناء متعلق به همه كودكان است ودولت ها بايد كودكان را دربرابر هرگونه تبعيض ، حمايت كنند.
ماده ۳-منافع كودك:
درهراقدامي بايد منافع عاليه كودك درنظرگرفته شودودرصورتي كه والدين ياسرپرستان كودك دراين زمينه كوتاهي كنند،دولت ها بايدحمايت ومراقبت لازم را ازكودكان به عمل آورند.
ماده ى ۳۲ دامنه كاركودك را چنين مى نماياند:
ماده ۱- منع تبعيض :
حقوق اين پيمان بدون استثناء متعلق به همه كودكان است ودولت ها بايد كودكان را دربرابر هرگونه تبعيض ، حمايت كنند.
ماده ۳-منافع كودك:
درهراقدامي بايد منافع عاليه كودك درنظرگرفته شودودرصورتي كه والدين ياسرپرستان كودك دراين زمينه كوتاهي كنند،دولت ها بايدحمايت ومراقبت لازم را ازكودكان به عمل آورند.
ماده ى ۳۲ دامنه كاركودك را چنين مى نماياند:
كودك بايد دربرابر كاري كه رشد وسلامت اورا تهديد مي كند، حمايت شود. دولت ها بايد حداقل سن كار وشرايط كاركودكان را مشخص كنند.
برخلاف خواست پيمان جهانى كودك هم اكنون ۱۸۶مليون كودك ميان پنج تا چهارده سال كودكان كارند ، كودكانى كه همه ى آرزوهايشان به تباهى كشيده مي شود .
حال ببينيم كشور حسن كه ايران نام دارد و امضا كننده ى مشروط اين پيمان است چگونه به حمايت كودك مى پردازد و اصولا كودك را چگونه مى بيند.
حال ببينيم كشور حسن كه ايران نام دارد و امضا كننده ى مشروط اين پيمان است چگونه به حمايت كودك مى پردازد و اصولا كودك را چگونه مى بيند.
ماده ۲۲۰قانون مجازات اسلامى پدرفرزند كش را از مجازات قصاص دور نگه مى دارد يا ماده ۱۱۷۶ قانون مدنى حق تنبيه به پدرو مادر مى دهد و غيره و سن مسووليت كيفري (براي دختران ۹ سال و پسران ۱۵ سال تمام قمري) و صدور احكام سنگين براي افراد زير ۱۸ سال آمده است . يعنى در كشور حسن تساوى حقوق افراد آنچنان محترم است كه همگان را در هر سن وسال بدون تبعیض مى توان به چوب دار آويزان كرد!
از سويي از ۲۴ ميليون نفر جمعيت زير هيژده سال (سن مدرسه) ، تنها هيژده مليون نفر راه به مدرسه دارند و شش مليون محرومند كه آنها را كودكان كار مى نامند. اين شش ميليون معمولا جهت كمك به خانواده مجبور به كارند كه مورد همه گونه سواستفاده قرار مى گيرند حتا در ميان آنها كودكان زير هفت سال هم وجود دارد. از سويي دو ميليون كودك خيابانى چگونه بوجود آمده؟ در ياسوج كه تيره و قبيله ريشه دارد هفتسد كودك خيابانى هست! اين در واقع بالاتر از فاجعه است كه در ميان عشاير نيز كودك آواره و ويلان پيدا شود!
از سويي از ۲۴ ميليون نفر جمعيت زير هيژده سال (سن مدرسه) ، تنها هيژده مليون نفر راه به مدرسه دارند و شش مليون محرومند كه آنها را كودكان كار مى نامند. اين شش ميليون معمولا جهت كمك به خانواده مجبور به كارند كه مورد همه گونه سواستفاده قرار مى گيرند حتا در ميان آنها كودكان زير هفت سال هم وجود دارد. از سويي دو ميليون كودك خيابانى چگونه بوجود آمده؟ در ياسوج كه تيره و قبيله ريشه دارد هفتسد كودك خيابانى هست! اين در واقع بالاتر از فاجعه است كه در ميان عشاير نيز كودك آواره و ويلان پيدا شود!
سر زمين حسن چه ندارد؟
در سرزمين درندشت حسن همه چيز هست، يك سو ميراث فرهنگى است كه همچون موزه اى است از پگاه تاريخ تاكنون كه از نظر اقتصادى بسيار مى تواند بازده داشته باشد، آن سوطبيعت چهار فصل آنست آنچنان كه هم زمان مى توان در ۳۵ درجه سرماى اردبيل اسكى كرد و در ۳۵ درجه گرماى جنوب تن را در لاژورد خليج هميشه پارس به دست آب سپرد ، جنگل ، كوه و دريا و... ثروتى هستند همچون نفت. اما در همين سرزمين كه كشور حسن است و ايران نام دارد، بيكارى و فقر بيداد مى كند كه بر شمرده شد. نكته ي شايان توجه اين كه اين همه ثروت با فقرعمومى خوانايي ندارد. مشكل در كجاست؟ چرا در كشور ثروتمند حسن بايد فقر اين چنين قيافه ى كريه خود را بنماياند . با اين حال و شرايط آيا حسن چگونه بخندد ؟
افسار گسستگى سرمايه دارى آنچنان ميدانى پيدا كرده كه اگر بتواند روز روشن را نيز به انحصار خويش در خواهد آورد ، استبداد و سرمايه دارى" صبح را وارونه كرده اند " * سرمايه دارى چشم رابسته است. نه مكيدن جان آدمى را مى بيند. نه به تباهى طبيعت اعتنايى دارد. تنها سود مطرح است؛ حتا با فروش مواد مخدر!
در اينجا به ياد سخنرانى ويكتورهوگو در مجمع قانون گزارى فرانسه در دهم ژانويه ۱۸۵۰ افتادم كه گفته بود :
"فقر بدترين دشمن نظم و قانون است . فقر نيز مانند جهل شبى تاريك است كه به ناچار بايد سپيده ى بامدادى در پى داشته باشد"
افسار گسستگى سرمايه دارى آنچنان ميدانى پيدا كرده كه اگر بتواند روز روشن را نيز به انحصار خويش در خواهد آورد ، استبداد و سرمايه دارى" صبح را وارونه كرده اند " * سرمايه دارى چشم رابسته است. نه مكيدن جان آدمى را مى بيند. نه به تباهى طبيعت اعتنايى دارد. تنها سود مطرح است؛ حتا با فروش مواد مخدر!
در اينجا به ياد سخنرانى ويكتورهوگو در مجمع قانون گزارى فرانسه در دهم ژانويه ۱۸۵۰ افتادم كه گفته بود :
"فقر بدترين دشمن نظم و قانون است . فقر نيز مانند جهل شبى تاريك است كه به ناچار بايد سپيده ى بامدادى در پى داشته باشد"
سرچشمه ها:
خانم شيرين عبادی در گفتگو با بخش فارسی بی بی سی - دوشنبه ۱۹ فوريه ۲۰۰۷
ديده بان ميانكاله يكشنبه، ۲ اردىبهشت، ۱۳۸۶
ديده بان ميانكاله يكشنبه، ۲ اردىبهشت، ۱۳۸۶
http://www.naftepars.ir/official/2961/view.asp?ID=407488
http://www.msu.edu/~jdowell/135/JGParker.html
http://www.unhchr.ch/development/poverty-02.html
http://www.irp.wisc.edu/faqs/faq3.htm= I.R.P= Institue for Research on Poverty
."http://www.iran-e-sabz.org/barname/zamime.html
Barn arbetare , jobb istället för skola
http://www.un.dk/swedish/Briefing_papers/Fattigdom/main.htm
http://www.msu.edu/~jdowell/135/JGParker.html
http://www.unhchr.ch/development/poverty-02.html
http://www.irp.wisc.edu/faqs/faq3.htm= I.R.P= Institue for Research on Poverty
."http://www.iran-e-sabz.org/barname/zamime.html
Barn arbetare , jobb istället för skola
http://www.un.dk/swedish/Briefing_papers/Fattigdom/main.htm
* وام از برشت
١٤. تبارْشناسیي ِ جنسیّت در ایران (بخشهاي یکم و دوم) جُستاری در تاريخ ِ اجتماعي، فرهنگي و ادبيي ِ ايران
١٤. تبارْشناسیي ِ جنسیّت در ایران (بخشهاي یکم و دوم) جُستاری در تاريخ ِ اجتماعي، فرهنگي و ادبيي ِ ايران
جُستاريست گسترده و فراگير در تاريخ اجتماعي، فرهنگي و ادبيي ايران از مصطفي اسدي كه ميتواند روشنگر و پاسخگوي بسياري از پرسشها و كاوشها در اين زمينه باشد. متن اين گفتار را (كه پس از دو بخش ِ نشريافتهي آن نيز دنباله خواهدداشت)، به گفتاوَرد از تارنماي ِ روزنامك و با سپاس از سردبير ِ كوشاي ِ آن مسعود لقمان، در نشانيهاي زير به خوانندگان ارجمند، عرضهميدارم:
http://www.rouznamak.blogfa.com/post-169.aspx
http://rouznamak.blogfa.com/post-176.aspx
١٥. خواننده ای درون من، اسیر ِ گاریي ِ خاطرهها: چالش ِ يك شاعر ِ تبعيدي با خويشتن و تحليلي از فرآيند ِ ديگرْديسيي ِ شعرش در پيچ و تاب ِ زندگيي ِ دور از زادْبوم
مجيد نفيسي، شاعر ِ تبعيديي ايراني در لُس آنجلس، در گفتاري به دو زبان ِ فارسي و انگليسي، به چالشي جانانه با خوانندهي ِ درونيي ِ شعرهايش پرداخته و فرآيند ِ دشوار و پيچيدهي ِ ديگرْديسي و شكلْگيريي
http://www.rouznamak.blogfa.com/post-169.aspx
http://rouznamak.blogfa.com/post-176.aspx
١٥. خواننده ای درون من، اسیر ِ گاریي ِ خاطرهها: چالش ِ يك شاعر ِ تبعيدي با خويشتن و تحليلي از فرآيند ِ ديگرْديسيي ِ شعرش در پيچ و تاب ِ زندگيي ِ دور از زادْبوم
مجيد نفيسي، شاعر ِ تبعيديي ايراني در لُس آنجلس، در گفتاري به دو زبان ِ فارسي و انگليسي، به چالشي جانانه با خوانندهي ِ درونيي ِ شعرهايش پرداخته و فرآيند ِ دشوار و پيچيدهي ِ ديگرْديسي و شكلْگيريي
شعرش در سال هاي دشوار و تلخ ِ دورْماندگي از خاستگاه و سرچشمهي ِ فرهنگيي خود را با دقّت و باريكبيني بررسيده است.
در اين نشانيها بخوانيد:
http://www.iranian.com/main/2007/reader-within-me
http://www.iranian.com/main/2007-162
١٦. از يادگارهاي ِ تاريخي و فرهنگي تا تباهْكاريهاي ِ «فرقهي ِ يادگارنويس»!
از يادگارنگاري يا يادگارنويسي در بناهاي تاريخي و يادمانهاي هزارهها و سدههاي ِ پشت ِ سر، يكي از بيماريهاي رايج ِ رواني در جامعهي ايران، نمونههاي بسيارديدهايم. يكي از تأسّفانگيزترين و در همان حال، خندستانيترين ِ آنها در صخرهي ِ بالاي ِ چشمه علي در شهرِ ري به هر راهگذري دهانكجي ميكند. "خاقان ِ مغفور"، فاتح ِ جنگهاي "تركمانچاي" و "گلستان"!، فرمودهاست تا سنگْنگارهاي كهن را ديگرديسه گردانند و جمال ِ بيمثالش را بديل ِ چهرهاي كهن در نمايي از توانايي و پيروزي (؟!) كنند.
فرهيختگان ِ روزگار ِ ما، اشارههايي به اين كردار ِ زشت و تباهكارانه كردهاند. از آن جمله است زندهياد صادق هدايت كه در سفرنامهاش به نام ِ اصفهان، نصف ِ جهان، با درد و دريغ از نمونههاي اين كنش ِ فرهنگستيزانه، سخنگفتهاست. چند دههي پيش نيز، علياصغر مهاجر در سفرنامهگونهاي با عنوان ِ زير ِ آسمان ِ كوير از اين مطلب به تلخي و طعنه يادكرد و تعبيرِ «فرقهي ِ يادگارْنويس» را – كه من در عنوان ِ اين يادداشت آوردهام – براي اين گروه ِ ويرانگر، به كاربرد.
از قرار ِ معلوم، اين بيماريي ِ آسيبْْرسان در درون ِ جامعهي ما با شدّت و حدّت ادامهدارد و همچنان از شاهكار هاي هنر و فرهنگ ِ ميهنمان قربانيميگيرد! تازهترين نمونه و شاهد ِ آن را آرش اخوّت، به تازگي در تارنمايش http://www.arashcube.blogspot.com/
در اين نشانيها بخوانيد:
http://www.iranian.com/main/2007/reader-within-me
http://www.iranian.com/main/2007-162
١٦. از يادگارهاي ِ تاريخي و فرهنگي تا تباهْكاريهاي ِ «فرقهي ِ يادگارنويس»!
از يادگارنگاري يا يادگارنويسي در بناهاي تاريخي و يادمانهاي هزارهها و سدههاي ِ پشت ِ سر، يكي از بيماريهاي رايج ِ رواني در جامعهي ايران، نمونههاي بسيارديدهايم. يكي از تأسّفانگيزترين و در همان حال، خندستانيترين ِ آنها در صخرهي ِ بالاي ِ چشمه علي در شهرِ ري به هر راهگذري دهانكجي ميكند. "خاقان ِ مغفور"، فاتح ِ جنگهاي "تركمانچاي" و "گلستان"!، فرمودهاست تا سنگْنگارهاي كهن را ديگرديسه گردانند و جمال ِ بيمثالش را بديل ِ چهرهاي كهن در نمايي از توانايي و پيروزي (؟!) كنند.
فرهيختگان ِ روزگار ِ ما، اشارههايي به اين كردار ِ زشت و تباهكارانه كردهاند. از آن جمله است زندهياد صادق هدايت كه در سفرنامهاش به نام ِ اصفهان، نصف ِ جهان، با درد و دريغ از نمونههاي اين كنش ِ فرهنگستيزانه، سخنگفتهاست. چند دههي پيش نيز، علياصغر مهاجر در سفرنامهگونهاي با عنوان ِ زير ِ آسمان ِ كوير از اين مطلب به تلخي و طعنه يادكرد و تعبيرِ «فرقهي ِ يادگارْنويس» را – كه من در عنوان ِ اين يادداشت آوردهام – براي اين گروه ِ ويرانگر، به كاربرد.
از قرار ِ معلوم، اين بيماريي ِ آسيبْْرسان در درون ِ جامعهي ما با شدّت و حدّت ادامهدارد و همچنان از شاهكار هاي هنر و فرهنگ ِ ميهنمان قربانيميگيرد! تازهترين نمونه و شاهد ِ آن را آرش اخوّت، به تازگي در تارنمايش http://www.arashcube.blogspot.com/
به ثبت رساندهاست تا بارِ ديگر، دلهاي دوستداران ِ اين فرهنگ را بسوزاند و داغ ِ ديرينهشان را تازهكند.
آرش در يادداشتي به تاريخ ِ چهارشنبه ١٦ آبان ١٣٨٦نوشتهاست:
دیروز صبح با مریم به مسجد شاه رفتیم به نیّت ِ گذر از مسجد و گردشی در بافت ِ پشتی؛ امّا نشان به همان نشان که ماندیم تا ساعت ١ بعدازظهر تا بیرونمان کردند .قضیّه از آن جا شروع شد که یادگاریهایی که روی سنگ های مرمر ِ اِزارِه ی ِ مسجد کندهشدهبود، اوّل مرا عصبانی کرد و طبق ِ معمول، بنای ِ ناسزاگفتن را گذاشتم. امّا کمی که دقیقترشدم در این یادگاریها، چیزهای زیادی یافتم. نگاه کنید:
آرش در يادداشتي به تاريخ ِ چهارشنبه ١٦ آبان ١٣٨٦نوشتهاست:
دیروز صبح با مریم به مسجد شاه رفتیم به نیّت ِ گذر از مسجد و گردشی در بافت ِ پشتی؛ امّا نشان به همان نشان که ماندیم تا ساعت ١ بعدازظهر تا بیرونمان کردند .قضیّه از آن جا شروع شد که یادگاریهایی که روی سنگ های مرمر ِ اِزارِه ی ِ مسجد کندهشدهبود، اوّل مرا عصبانی کرد و طبق ِ معمول، بنای ِ ناسزاگفتن را گذاشتم. امّا کمی که دقیقترشدم در این یادگاریها، چیزهای زیادی یافتم. نگاه کنید:
١٧. يادي ديگر از دكتر پرويز ناتل خانلري، كاروانْْسالار ِ «سخن»
چندي پيش در همين تارنما از گفت و شنود دكتر صدرالدّين الهي با استاد ِ زندهياد دكتر پرويز ناتل خانلري – كه در كتابي با عنوان ِ نقد ِ بيغش در آمريكا نشريافتهاست – سخنگفتم. اكنون براي رساتركردن ِ آن سخن و اداي ِ دين ِ بيشتر بدان فرهيخته مرد ِ روزگارمان، به برداشت دكترعلي ميرفطروس در همين زمينه – به گفتاوَرد از تارنماي ِ روزنامك – پيوندميدهم.
در اين نشاني، بخوانيد:
http://rouznamak.blogfa.com/post-175.aspx