Tuesday, February 06, 2007

 

2: 227. جهان ِ نو، انسان ِ نو، نگاه ِ نو



يادداشت ويراستار


جهان ِ نو، انسان ِ نو مي خواهد و انسان ِ نو، نيازمند ِ نگاه ِ نو است. پيوستگي ي ِ سه جزء ِ اين زنجيره، انكار ناپذير و ناگزيرست. از انديشه و آرزو و گفتار، به كردار درآمدن ِ اين نوشدن ها، همانا آسان و ساده نيست و كوشايي و پويايي و بُردباري و رنجْ بُرداري ي ِ بسيار مي خواهد. امّا به رَغْم ِ سختْ جاني ي ِ ديرْآمدگان ِ تاريخ و ايستايان و كهنه پرستان و گذشته گرايان، دير يا زود صورت خواهدپذيرفت:
«في الجمله اعتمادمكن بر ثبات ِ دهر/ كين كارخانه اي ست كه تغييرمي كنند!» (حافظ)
*
فرآيند ِ بلند ِ نوآوري و نوگرداني در جامعه هاي انساني و از آن ميان، در ميهن ِ ما، از روش ها و دستورْكارهاي زودْياب و يكْ ساني برخوردارنيست و هزاران "اگر" و "امّا" دارد. آدميان ِ نوانديش و نو گفتار و نو كردار، همواره با پويايي و جويايي، در جست و جوي راه و پرهيز از چاه اند و در هر گام از راه ِ سنگلاخ و تابْ سوز ِ پيش ِ پاي ِ خويش، در درستي ي ِ گزينش و كارآيي ي ِ كُنِش ِ خود و ديگران، شكّ مي ورزند و هرگز دچار بيماري ي تباه كننده ي جزمْ باوري نمي شوند و سر بر بالش ِ يقين نمي گذارند.
*
پويش و كوشش ِ پيشگامان ِ نوآوري از آغاز ِ روزگار ِ گرايش به نوزايي ي اجتماعي و فرهنگي در ميهن ما تا كنون، با همه ي گسست ها و نارسايي ها از سويي و سختْ گيري ها و بازْداري ها از سوي ديگر، تأثيرْگذار و سودمند و آينده ساز بوده است و هرگاه در كار نمي بود، امروز از اين هم كه هستيم، سردرگم تر و پريشانْ روزگارتر بوديم. بررسي و ارزيابي ي يكايك كُنِش هاي ورزيده ي ِ اين پيشْ روان ِ كاروان ِ نوآوري، نيازمند ِ جُستار و نوشتاري گسترده است و در اين يادداشت كوتاه نمي گنجد.
تا كنون در اين راستا، كارهاي سزاواري شده است؛ امّا به كارهاي بسيار بيشتري نيازمنديم كه همه ي نيكْ انديشان و نيكْ گفتاران و نيكْ كرداران ِ اكنوني بايد با تمام توش و توان ِ خويش از پيش ببرند و سپس نوبت را به پسينيان بسپارند.
در اين ميان، سهمي كه رسانه هاي آزاد و ناوابسته و فرهنگْ بُنيادْ (كتاب، روزنامه، نشريّه هاي هفتگي و ماهانه و فصلي، راديو، تلويزيون و -- به تازگي -- نشريّه هاي الكترونيك) در رستاخيز نوجويي و نوآوري، ورزيده اند و مي ورزند، از همه ارزشمندتر و سازنده ترست و تاريخ پُررنج و شكنج ِ اين رسانه ها در يكْ صد سال ِ اخير، گواه ِ راستين ِ اين سخن است.
همْ اكنون، ايرانيان ِ نوخواه و نونگاه در هر دو جبهه ي درونْ مرزي و برونْ مرزي ي پيكار با ايستايي و كهنگي و گذشته گرايي، سرگرم و درگير ِ پيكاري سنگين و سهمگين اند كه برآيند ِ واپسين ِ آن، هنوز در چشم انداز ِ پژوهش نيست؛ امّا اين اندازه روشن است كه كاري كارستان دارد صورت مي گيرد و سرانجامي سزاوار خواهد داشت.
« باش تا صبح ِ دولتش بدمد/ كين هنوز از نتايج ِ سحرست!»
*
در اين يادداشت، از ميان رسانه هاي آزاد و فرهيخته ي كنوني در ميهن، رويكردي خواهم داشت به ماهنامه ي شايسته و ارجمند ِ نگاه ِ نو به سردبيري ي علي ميرزايي و با همكاري ي ِ طيفي از اهل انديشه و فرهنگ و --صد البتّه -- خواهان ديگرْديسي و نوآوري. نام ِ سزاوار ِ اين ماهنامه، خود گوياي سرشت و ساختار و بيانْ گر ِ آرمان و آرزوي گردانندگان و نويسندگان ِ آن است.
نگاه ِ نو كه سالهاست راه دشوار و پُرپيچ و خم ِ اين خدمت را مي پيمايد و پيوسته رو به كمال دارد، اكنون به هفتاد و دومين پيچ ِ راه، رسيده است. شماره ي ٧٢- بهمن ١٣٨٥اين ماهنامه كه ديروز به دفتر ِ كانون رسيد،



همچون همه ي شماره هاي پيشين ِ آن و بهتر و برتر از آنها، پُر و پيمان و فراگير ِ مجموعه اي از گفتارها، تحليل ها، گفت و شنود ها، بررسي ها و نقدها و گزارش هاي گوناگون فرهنگي و هنري است كه نه تنها نياز ِ آني ي ِ خواننده به آگاهي و دانستن ِ نوآورده ها را پاسخ مي گويد؛ بلكه او را با دورنماي ِ درخشان ِ اين كوشش و كُنِش در افق ِ آينده ي ميهن دلْ گرم و اميدوار مي كند.
در طرح ِ يك خيالْ نقش، همه ي ِ برگهاي ِ اين دفتر، جاندار و پويانما شده و همچون گروه ِ همْ سرايان، بانگ برآورده و سخن زيبا و شيواي مولوي را در فضا طنين افكن كرده اند:
«نوبت ِ كُهنه فروشان درگذشت/ نوفروشانيم و اين كالاي ماست!»
*
نگاه نو ِ ٧٢، مانند شماره هاي پيشين ِ آن، درهمان حال كه زنجيره گفتارهايي از نويسندگان گوناگون و با درونْ مايه هاي ناهمْ زمينه اي را در بر مي گيرد، يك ويژه نامه نيز هست و ٢٧ صفحه از ١١٤ صفحه ي خود را به زندگي نامه و كارنامه ي قباد شيوا، نگارگر و طرحْ نگار (گرافيست) روزگارمان اختصاص داده است كه شمار زيادي از آگاهان و دست اندركاران ِ هنرهاي نگارگري و طرحْ نگاري، در اين بخش به بررسي و ارزيابي ي دستاوردهاي اين هنرمند و رهنموني ي خوانندگان ماهنامه به جهان ِ هنري ي شيوا پرداخته اند و خود هنرمند نيز سخناني درباره ي پيشينه و فرآيند ِ كوششهاي هنري اش گفته است.



طرحْ نگاره ي فراخوان ِ كنگره ي بزرگداشت هشتصدمين سال ِ زادْ روز ِسعدي
اثري از
قباد شيوا



هفتاد و دومين دفتر ِ نگاه ِ نو با همْ قلمي يِ ِ ٤٢ نويسنده ي ايراني وجُزْايراني و از جمله اورهان پاموك، نويسنده ي ترك و برنده ي جايزه ي ادبي ي نوبل سال ٢٠٠٦، شكل گرفته است.
نخستين گفتار اين شماره ي مجلّه خطابه ي پاموك، در هنگام ِ دريافت ِ جايزه ي نوبل (در شانزدهم آذر١٣٨٥/ هفتم دسامبر ٢٠٠٦) است كه چمدان ِ پدرم نام دارد و رضا رضايي آن را به فارسي برگردانده است.

Posted by Picasa




<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?