Monday, December 05, 2005

 

187. همايشي دانشگاهي در دفاع از ميراث ِ فرهنگي: كوششهاي گسترده تر




يك كوزه ي كار ِ دست ِ كاشان دارم
يك قالي ي دستْ باف ِ كرمان دارم
يك جعبه ي خاتم از سپاهان دارم
يك سينه ي پُر ز مهر ِ ايران دارم

دكتر جلال خالقي مطلق



گزارش همايش
دفاع از ميراث فرهنگی پاسارگاد
در دانشگاه کاشان



دانشگاه کاشان - وحيد لطفی منش :


همايش يك روزه دفاع از ميراث فرهنگي پاسارگاد در برابر تهديدات سدّ ِ سيوَند روز شنبه 12 آذرماه با حضور دكتر پرويز ورجاوند و دكتر شاهين سپنتا به همت انجمن اسلامي دانشجويان دانشكدة معماري و هنر، از ساعت 19 الي 22 در تالار آزادي دانشگاه كاشان و با حضور دانشجويان علاقه‌مند به فرهنگ و تاريخ ايران زمين برگزار گرديد.


اين مراسم با پخش فيلمي از منطقة باستان شناسي پاسارگاد و تنگة‌ بلاغي آغاز گرديد و دكتر پرويز ورجاوند به عنوان اولين سخنران اين همايش ضمن تأكيد به آگاهي يافتن هر چه بيشتر دانشجويان با تاريخ و فرهنگ سرزمين‌شان گفتند:
«دانشجويان هميشه در پيوند با مسائل سياسي كشور بوده و كمتر پيش آمده است كه در زمينه مسائل تاريخي و فرهنگ و تمدن ايران هم صحبت كنند. من هميشه به دوستاني كه به مسائل سياسي اهميت بسياري زيادي مي‌دهند اين توصيه را داشته‌ام كه يادتان باشد، كساني مي‌توانند با شناخت درست و يا درست‌تر از مسائل در قبال مطالب سياسي كشورشان سخن بگويند و درباره‌اش بينديشند كه با تاريخ و فرهنگ سرزمينشان،‌ آگاهي و آشنايي لازم را داشته باشند. با جرأت مي‌گويم همة لطمه‌ها و ضربه‌هايي را كه ما طي ساليان گذشته ديده‌ايم بيش از هر چيز به دليل بيگانه بودن كساني است كه اين كشور را سكانداري كرده‌اند و به شدت با تاريخ و فرهنگ سرزمين‌شان بيگانه بوده‌اند.
بنابراين به همة شما درود مي‌فرستم كه حركتتان را در راستاي شناخت هر چه بيشتر تاريخ اين كهن سرزمين آغاز كرده‌ايد و با اميد به اين كه با ژرف‌انديشي هر چه بيشتر اين مسير را تداوم ببخشيد.»
سپس ايشان با اشاره به جهاني‌سازي گفتند:
«جهان امروز كه گروهي به اعتبار توانمندي‌هاي آنچناني، كوشش در يك بسترسازي براي جهاني سازي دارند بيش از هر زمان ديگري اين پيام را به ملت هاي كهن سال اين گيتي مي‌دهد كه فرزندان برومندشان با شناخت گسترده‌تر به مسائل تاريخ و فرهنگ‌شان قدرت اين را بيابند كه بار ديگر به بارور ساختن فرهنگ ايراني تلاش كنند. فرهنگي كه در طول تاريخ جهان بسياري از پديده‌ها را به جهان بشري عرضه كرده و در بسياري از زمينه‌ها در بنيان‌گذاري‌ها مي‌تواند صاحب ادعا باشد. بنابراين چنين ملتي قادر بر اين خواهد بود كه در يك ساختار معقول و منطقي و در يك مديريت شايسته قادر بر اين باشد كه در مسيري كه جهان به سوي جهاني شدن گسترده طي مي‌كند حركتي داشته باشد تا بتواند توانمندي‌ها و ويژگي‌هاي خودش را، انگ خودش را بر آن فرهنگي كه مي‌تواند جنبة همگاني‌تر در دنيا داشته باشد، بزند.»
ايشان سپس به بر شمردن ويژگي‌هاي فرهنگ ايراني پرداختند:
«فرهنگ ايراني نه فرهنگ تسليم است و نه فرهنگ مستحيل شدن و نه فرهنگ فاصله گرفتن با ديگر فرهنگ‌هاست. فرهنگي است غني، توانمند و قدرتمند براي اين كه بتواند پنجره‌هايش را به سوي فرهنگ‌هاي ديگر بگشايد و از دريافت‌هاي ديگران آگاهي يافته آن را مزه مزه كند، دقيق هزم كند و با نگرش والاي خودش پرداخت جديدي از آن به وجود آورد كه به هيچ وجه من‌الوجوه با آن چيزي كه دريافت كرده يك حالت تقليدي نداشته باشد.»


پس از اين مقدمه دكتر ورجاوند به بررسي منطقة پاسارگاد پرداختند و با اراية جديدترين نقشه‌اي كه تا 13 روز پيش از اين منطقه تهيه شده بود و براي اولين باري بود كه در يك همايش سراسري در ايران به نمايش درمي‌آمد به توضيح در اين زمينه پرداختند. ايشان ضمن بر شمردن اهميت تاريخي منطقه پاسارگاد گفتند:
«مطابق تمام ضوابطي كه در دنيا هست و ضوابطي كه ما هم در ساليان گذشته ناگزير جزء ضوابط فعاليت‌هاي عمراني پذيرفته‌ايم به اين صورت عمل مي‌شد كه همراه با گروهي كه به عنوان مهندسين عمران و سازه‌هاي آبي كار شناسايي منطقه را آغاز مي‌كنند، هيأت‌هاي باستان‌شناس هم كار خود را آغاز كنند. ما اين مشكل را به دليل پهنة گستردة ايران زمين و به دليل كهن بودن فرهنگ و تاريخ اين سرزمين كه به 9000 سال پيش از ميلاد راه پيش مي‌برد يعني درست دوران‌هاي مختلف پارينه سنگي، سنگ ميانه و نوسنگي در ايران به اعتباري كهن تر از بسياري از بخش‌هاي ديگر جهان است...
چنين ويژگي‌هايي جاي جاي اين سرزمين، تل به تل اين سرزمين و تپه به تپه اين سرزمين و كناره‌هاي رودهاي اين سرزمين همه جا، جاي استقرار انسان هايي بوده است كه از هزاره‌هاي كهن در اينجا به تلاش براي ساختن پرداخته‌اند. بنابراين سخني كه در ميان است، براي هر نوع فعاليت عمراني چه در مورد سدسازي، چه در مورد راه‌سازي، چه در مورد كشيدن مسيرهاي برق و دكل‌هاي عظيم، در تمامي زمينه‌هاي فعاليت‌هاي عمراني، در كنار گروهي كه مسيريابي و مكان‌يابي مي‌كنند مي‌بايست گروه باستان‌شناس حضور داشته باشند و همگام با آنها به بررسي منطقه بپردازد. در بسياري موارد حضور اين گروه سبب مي‌شود كه با توجه دادن به آثاري كه در منطقه وجود دارد مسير پروژه تغيير كند بدون اين كه به اصل پروژه لطمه اي وارد شود.
آن چه كه در سيوَند رخ داده‌ است ، به دليل اين است كه يك عده براي خودشان كار سدسازي را آغاز كرده‌اند و حالا كه مي‌خواهند آبگيري را انجام دهند يكباره با يك نابخردي بزرگي كه صورت گرفته، مواجه شده‌اند به دليل اين كه از اين منطقه آگاهي نداشته‌اند.»


ايشان ضمن توضيح منطقه از روي نقشه، اشاره نمودند كه منطقه‌اي كه در اثر آبگيري اين سد به زير آب مي‌رود حدود 13 كيلومتر مربع است كه يكي از كهن‌ترين مسيرهايي بوده است كه در طول تاريخ شناخته شده است و آثاري از دوران پيش از تاريخ تا آثاري از هزارة چهارم پيش از ميلاد يعني 6000 سال پيش و آثاري مربوط به دوران اسلامي متأخر در تنگة بلاغي كشف شده است.


ايشان با تأكيد بر اهميت تنگة بلاغي گفتند كه:
«اهميت اين تنگه عبارت است از اين است كه شما در يك فاصلة 13 كيلومتري قادر بر اين هستيد كه دوران هاي گوناگون استقراري را كه در اين منطقه صورت گرفته است با ويژگي‌ها و خصوصيات مختلفش به آن آشنايي پيدا كنيد.»


دكتر ورجاوند به بر شمردن آثاري كه ضمن كاوش‌هاي صورت گرفته از اسفند ماه گذشته تاكنون توسط گروه‌هاي باستان‌شناسي داخلي و خارجي كشف شده پرداختند كه به اهميت تنگة بلاغي اشاره مي‌نمود:


« بخش‌هايي از ديوارة سنگ چين موسوم به راه‌ ِ شاهي كه در نقشه نشان داده شد، بخش‌هاي مجزايي از آب رودهاي باستاني كنده شده در كوه كه از نقطه نظر تكنيك كار سنگْ ‌بُري و انتقال آب يكي از مسائل پراهميّت است كه به نام «دخترْبُر» معروف است. قبرهاي منفرد توده سنگي موسوم به «خرفت ْخانه»، گورستان‌هاي خرسنگي (گورهايي به صورت بيضي شكل و با سنگ ساخته شده كه رويش را از قطعات سنگ بزرگ پوشانده‌اند)، محوطه‌هاي استقرار فصلي (يعني بر اثر گذشتن بر فرض در طول تابستان در اين جا استقرار يافته‌اند، محوطه‌هاي استقرار دائمي و مكان هايي كه كارگاه‌هاي ذوب فلز بوده‌اند و شگفت‌هايي كه در دل كوه‌هاست كه مي‌تواند آثار دورة سنگ ميانه و سنگ كهن را عرضه كند.»


سپس به كشف دو اثر بسيار استثنايي كه در طول كاوش‌هاي باستان‌شناسي تا به حال در هيچ جاي ايران ديده نشده اشاره كردند:


«در اين جا ما دو دهكده داريم كه حول وحوش 5/2 در 2 كيلومتر طول و عرض اين دهكده‌هاست كه اگر ما توفيق بيابيم در اين دهكده‌ها به معناي وسيع كلمه كاوش انجام دهيم و شكل استقرار را بيابيم، نحوة معماري را بيابيم، مي‌توانيم به نوع روابط اجتماعي پي ببريم و مي‌توانيم نحوة تكنيك‌هاي خاص را در پيوند با مسائل كشاورزي و صنعتي را بازشناسي كنيم... به اين ترتيب در مجموع بررسي‌هايي كه طي چند ماه گذشته صورت گرفته 129 جايگاه باستاني و دوران تاريخي در اين محدوده شناسايي شده است.»


ايشان ضمناً به اثرات مخرب آبگيري سدّ ِ سيوَند بر روي آثار محوّطة پاسارگاد پرداختند و گفتند:
«مشكلي كه براي مجموعة آثار پاسارگاد مي‌تواند به وجود بياورد عبارت از اين است كه اين حجم آب يك درياچه 13 كيلومتر مربعي مي‌تواند با توجه به ويژگي‌هاي دشت پاسارگاد كه يك دشت تقريباً لشاب است، ما به شدت نگرانيم كه مسأله نشت كردن آب، دشت را مجدداً مرطوب نموده و با توجه به اين كه تمامي سازه‌هاي معماري در اين جا از سنگ آهكي هستند، بيم فراوان مي‌رود كه در يك چنين شرايطي تمام اين سازه‌ها شروع به پوك شدن و فرو ريختن بكند».


دكتر ورجاوند همچنين به افزايش رطوبت هوا در اثر ايجاد درياچه اشاره نمودند كه اين رطوبت مي‌تواند روي سازه‌هاي سنگي اثرگذار باشد. ايشان در پايان سخنراني خويش با نشان دادن اسلايدهايي از مجموعة پاسارگاد به ويژگي‌هاي برجستة اين مجموعة تاريخي اشاره نمودند.


سخنران دوم اين همايش دكتر شاهين سپنتا بودند كه سخنان خويش را با شعري از دكتر جلال خالقي مطلق آغاز نمودند:


يك كوزه كار دست كاشان دارم
يك قالي دست باف كرمان دارم
يك جعبه خاتم از سپاهان دارم
يك سينة پر ز مهر ايران دارم


سپس به تشريح كامل ويژگي‌هاي سدّ ِ سيوَند و عمليات اجرايي آن پرداختند:


«سدّ ِ سيوَند يك سد خاكي است كه در تنگه ء بُلاغي و بر روي رودخانة پلوار ساخته مي‌شود. تنگة بلاغي در حد فاصل دو دشت پاسارگاد و مرودشت قرار دارد كه در اولي آرامگاه كورش و در دومي شهر پارسه يا تخت جمشيد قرار دارد. قرار است كه در پشت اين سد خاكي سيلاب‌هاي فصلي رودخانه پلوار جمع شود، اين سد از پاسارگاد 9 كيلومتر فاصله دارد و در 100 كيلومتري شمال شيراز و 50 كيلومتري تخت جمشيد واقع است. تاج اين سد 620 متر و ارتفاع آن 60 متر است و در هر ثانيه 5600 مترمكعب آب از سرريز آن خارج مي‌شود. گنجايش كل مخزن 255 ميليون مترمكعب است. مساحتي نزديك به 12 هزار هكتار در پشت سد در زير آب مي‌رود و 4 كيلومتر از حوزة آبگيري سد بر روي حريم آرامگاه كوروش منطبق است. بالاترين تراز آبگيري سد سيوند 5/1821 متر است كه با آرامگاه كورش بيش از 45 متر اختلاف ارتفاع دارد، فاصلة دهانة سد تا آثار و سازه‌هاي اصلي پاسارگاد 17 كيلومتر و فاصلة خط پايان آبگيري درياچه تا سازه‌هاي اصلي و آرامگاه كورش 9 كيلومتر است... در تيرماه 1383 پاسارگاد به عنوان مكان مقدس تاريخي و مورد احترام همة ملل در فهرست آثار تاريخي جهاني يونسكو به شمارة 1106 ثبت شد... پاسارگاد نخستين نشانه بارز معماري هخامنشي و سند هويّت ايرانيان به حساب مي‌آيد... مجموعة چهارباغي پاسارگاد، مادر ِ باغ‌سازي ايراني و آسيايي به حساب مي‌آيد».


ايشان ضمن برشمردن اهميت تاريخي اين تنگه گفتند:
«در كنار اهميت تاريخي كه در مورد آن صحبت كرديم و آقاي دكتر ورجاوند هم بسيار مفصل صحبت فرمودند، بشنويد از آقاي مرعشي رئيس سابق ميراث فرهنگي كه فرموده بودند: «نمي‌توان سدسازي كه لازمة تمدن امروز و فرداي ايران است فداي وجود و حفظ آثار تاريخي و باستاني كرد و لذا ما از ابتدا با احداث سد مخالفتي نداشتيم.»


دكتر شاهين سپنتا همچنين گفتند:
«با آبگيري سد به پوشش‌هاي گياهي و جانوري و اكوسيستم منطقه لطمات اساسي وارد مي‌گردد و يك نكته‌اي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه بسياري از آثاري را كه به دست آمده مثل بقاياي روستاهاي هخامنشي را نمي‌توان جابه‌جا كرد و اين ها اولين جاهايي هستند كه با آبگيري سد زير آب مي‌روند. آقايان مجري سد مطرح مي‌كردند كه چون اين درياچه‌اي كه پشت سد ايجاد مي‌شود با آرامگاه كورش فاصلة زيادي دارد پس بنابراين جاي نگراني وجود ندارد، اما حقيقت اينجاست كه ما بيشتر نگران كل منطقه تاريخی پاسارگاد هستيم ...»


دكتر شاهين سپنتا اشاره كردند كه برخي كارشناسان معتقدند كه آبگيري سدّ ِ سيوَند باعث خشك شدن درياچه‌هاي ني‌ريز، تشك و بختگان و بالا رفتن غلظت نمك در اين درياچه‌ها مي‌شود كه به كشاورزي و سلامت مردم منطقه آسيب مي‌زند.


ايشان نيز به پاره‌اي از آثار كشف شده از كاوش‌های منطقه از اسفند 83 تاكنون در تنگة بلاغي اشاره نمودند:
«نمونه‌هاي سفالي 7500 ساله، بقاياي روستاي هخامنشي با ديواره‌هاي دفاعي و لوله‌هاي دفع فاضلاب با حدود 30 خانه كه در ساخت آن ها از كاخ‌هاي هخامنشي الگو گرفته‌اند... آثاري مانند كاسه، سنجاق، مهره‌هاي تزئيني، تيغه‌هاي سنگي آسياب، سر پيكان و سپر و مهرة چرخ نخ ريسي و ... يكي از بزرگترين خمره‌هاي سفالي كشف شده در ايران ، مهر گلي مربوط به 7000 سال پيش، كارگاه توليد شراب كه قدمت شراب ناب شيراز را نشان مي‌دهد ، كارگاه توليد ظروف سفالي كه ظروف سفالي را در شمار انبوه درست مي‌كرده است و معتقدند كه احتمالاً از اين منطقه حتا جهت صادرات ظروف سفالي هم استفاده مي‌شده. با اين حال بشنويد صحبت آقاي جلال جامعي مجري طرح سد سيوند را كه فرموده‌اند:
«آثار باستاني محوطه تاريخي پاسارگاد در حدي نيست كه مانع بهره‌ورداري سد شود.»!


دكتر شاهين سپنتا در ادامه به چند نكته اشاره نمودند:
«نخست اين كه از اين مسأله تا نتيجة نهايي را به دست نياورده‌ايم نبايد غفلت كنيم... ديگر اين كه هر وقت صحبت از مخالفت با احداث يك سد يا هر پروژه ديگر به خاطر حفظ ميراث فرهنگي يا حفظ محيط زيست يا موارد ديگري مشابه به وجود مي‌آيد، مجريان معمولاً اين بحث را مطرح مي‌كنند كه شما با توسعه مخالفيد و نمي‌گذاريد اين كشور توسعه پيدا كند و آباد شود. مدافعان محيط زيست و ميراث فرهنگي هميشه در پاسخ گفته‌اند كه ما با توسعه مخالف نيستيم، ما با توسعة ناپايدار مخالفيم، توسعه‌اي كه همه جانبه نباشد و همة مسايل را در نظر نگيرد و صرفاً يك بُعدي و قارچ گونه و بي‌توجه به هويت تاريخي و فرهنگي و ملي ما باشد، ما با آن مخالفيم.»


ايشان همچنين به تهديدات منطقه سيلك كاشان اشاره نمودند و همچنين از خانم (مريم رخشاني كوچ اصفهاني ) ياد كردند كه در هنگام كاوش‌هاي باستان‌شناسي در تنگة بلاغي سقوط كردند و در راه حفظ ميراث فرهنگي شهيد شدند.


دكترشاهين سپنتا در پايان خاطر نشان نمودند كه:


«نهايتاً تلاش‌های کميته بين المللی نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد ، سازمان هاي غيردولتي ، كارشناسان محترم و رسانه‌هاي گروهي داخل و خارج از كشور منجر به اين شد كه كميسيون فرهنگي مجلس به درخواست‌هاي مردم و سازمان ميراث فرهنگي توجه كند و آبگيري سد سيوند را فعلاً به تعويق اندازند. اميدوارم كه نهايتاً اين حركت فرهنگي به مسيري منتهي شود كه سد سيوند به طور كامل برچيده شود و براي تامين آب كشاورزي مردم منطقه پايين دست رود پلوار فكري ديگر شود.»


دکترشاهين سپنتا سخنان خود را با خواندن بخشی از سروده خانم توران شهرياری به پايان بردند:


درودي فرستم ز ژرفاي جان
به پاسارگـاد فلك آستــان

نه آن جايگه مظهري سنگي است
نشاني ز ميراث فرهنگي است


خطر گر كند رو به پاسارگاد
دريغا كه ويران شود آن نماد


اثرهاي ديــرينــه از باستــان
نهان است آنجا ز ديرين زمان


كهن مرودشت است در خاورش
بود دشت مرغاب هم در برش


كنـارش بود تنگـه‌اي ديرمان
كه تنگه بلاغي بود نــام آن


اگر بنـد سيونـد بر پـا شــود
چه دردانه كه از كف مــا شود


كهن تنگه‌اش می رود زير آب
اثرهاي نـابش بگــردد خــراب


دريغــا كـه گهــوارة افتخـار
شود همچنان ارگ بم تار و مار


دريغــا اگـر آن نيــا يادگــار
شود محـو از صفحــة روزگار


ببــايــد بيــابيـم راه نجــات
كه حفظش كند به ز آب حيات


مبـادا مبــادا مبــادا مبـاد
غم‌انگيـز و ويرانـه پاسارگــاد
* * *
برنامه پايانی ، جلسه پرسش و پاسخ با حضور دكتر ورجاوند و دكتر شاهين سپنتا بود .كه مطالب مهم اين جلسه به شرح زير بود:


_ چرا با اين كه پروژة سد سيوند از سال 1371 آغاز شده است، تنها چند ماهي است كه بحث‌هايي در مورد تهديد جدي سد سيوند بر روي آثار تاريخي منطقه پاسارگاد شده است؟ و در اين چند سال هيچ اقدامي صورت نگرفته است و تنها در اين چند ماه اخير قضيه بغرنج شده و از تريبون‌ها بيان مي‌شود؟


_ دكتر ورجاوند:
« دليل منطقي شايد به يك اعتبار وجود نداشته باشد.سازمان هايي مثل ميراث فرهنگي و سازمان محيط زيست در ايران فلج‌ترين سازمان‌ها هستند و سازمان هاي ديگر كه اقدامات عمراني مي‌كنند بي‌اعتنا به آن ها و به دليل اين كه ساختار قضايي در اين مملكت نمي‌تواند اعمال قدرت واقعي بكند- همان طور كه الآن در مورد جهان‌نما تا به امروز نتوانسته است اعمال قدرت بكند- بنابراين مجموعة عوامل دست به دست هم داده‌اند تا در كشوري كه در ساختار مديريتي ناتوان است و ذهنيت مثبتي نسبت به حفظ ميراث فرهنگي در طول دوران بعد از انقلاب در مقامات صاحب قدرت وجود نداشته، پيدايش چنين رويداد دردناكي به گونه‌اي طبيعي جلوه كند.


_ دكترشاهين سپنتا :
« ما در ابتدا فكر مي‌كرديم كه در اين مورد اهمال كاري صورت گرفته است و از سازمان ميراث فرهنگي در اين مورد استعلام نشده، خصوصاً كه چند نفر از رده‌هاي پايين اعضاي اين سازمان گفته بودند كه اگر از ما استعلام مي‌شد ما نظرات خودمان را اعلام مي‌كرديم و مخالفت مي‌كرديم ولي در كمال ناباوري رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگي گفته نخير اتفاقاً استعلام هم شد ولي ما صلاح نديديم كه در مورد اين قضيه صحبت بكنيم و به نظر ما اين سد مشكلي نداشت و بايد احداث مي‌شد و ما موافق احداث اين سد بوديم و شايد به خاطر همين مسئوليت نشناختن سازمان ميراث فرهنگي و مديران آن بود كه اطلاعات كافي در اين زمينه منتشر نشد.
شايد يكي از دلايل حساسيت در ماه‌هاي اخير ثبت جهاني شدن اين اثر در سال گذشته بود و يك مقدار توجهات را بيشتر به خودش جلب نمود.»
آيا يونسكو و دولت ايران براي جلوگيري از اين نابودي اقدامي انجام داده‌اند؟


_ دكتر ورجـاوند:
«از آنجايي كه محل آبگيري سد با محدوده‌اي كه به ثبت جهاني يونسكو رسيده است فاصله دارد، بنابراين طبيعي است كه يونسكو واكنشي نشان ندهد و ضمناً اين نكتة دردناكي است كه ما در انتظار باشيم سازمان‌هايي مثل يونسكو نسبت به حفظ منافع ما در قالب حفظ ميراث فرهنگي حساس‌تر از ملت خودمان باشند.


روز 4 اسفند سال ۵۷ كه هيأت دولت موقت به وزارتخانه‌ها رفت، در روز 6 اسفند ،در همين شهر خودتان نمي‌دانم چه كساني آگاهي دارند، ساختماني كه معروف به ساختمان تلگراف‌خانه بود، شبانه چند تا آدم زمين‌خوار كاشاني با حمايت‌هايي كه از آن ها شد شب از ساعت 12 تا 5 صبح با بولدزر اين ساختمان عظيم دورة صفويه را از بن كندند. تجاوزهايي كه به آثار باستاني و تاريخي ايران در طول دوران بعد از انقلاب صورت گرفته يك كارنامة‌ سياهي است كه به اعتقاد من زماني كه اين ها گردآوري شود و به صورت يك آلبوم به ملت ايران عرضه گردد من فكر مي‌كنم واقعاً يك سوگواري ملي را بايد در ايران در قبال آن برگزار كرد.



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?