Wednesday, November 09, 2005
158. نگاهي نو به گاهشمار ايراني: پژوهشي دانشگاهي
دانشمند گرامي آقاي دكتر محمّد حيدري ملايري اختر فيزيكدان (آستروفيزيست) و پژوهشگر در نپاهشگاه ِ(رصدخانه ي ِ) پاريس امروز پيام ِ زير را به اين دفتر فرستاده اند كه با پيشكش سپاس ِ فراوان به حضورشان، متن آن را براي همگاني كردن ِ بهره گيري از دانش و پژوهش ايشان در پي مي آورم تا خوانندگان اين صفحه بتوانند با رويكرد به نشاني هاي اينترنتي ي آمده در آن، با دستاورد كار اين هم ميهن دانشمند آشنا شوند.
آقاي دكتر حيدري برآيند ِ پژوهش والاي خويش را در سه روايت فارسي، انگليسي و فرانسه به خواستاران عرضه داشته اند. بخش يكم پيشگفتار ِ روايت فارسي را پس از متن پيام ايشان مي آورم. ج. د.
Dear Prof. Jalil Dustkhah,
You may be interested in reading a research paper devoted to theIranian calendar:
http://wwwusr.obspm.fr/~heydari/divers/calendar.html
In its Persian version I use a number of new scientific terms I have coined using Avestan. I would appreciate any comments of yours.For a brief introduction on my research activities, see:
http://heritage.stsci.edu/2000/30/bio/bio_malayeri.htmlYours
sincerely,
Dr. M. Heydari-Malayeri,Astrophysicist.
نگاهی نو به گاهشمار ایرانی
محممد حیدری ملایری
اخترفیزیکدان، نپاهشگاه پاریس، فرانسه
پیشگفتار
بخش يكم
گاهشمار ایرانی خورشیدیست، و این ویژگی را دارد که در آن سال با دو گذر پیاپی پدیدار خورشید از هموگان ( = اعتدال، ⇐ پانوشت ۱) بهاری تعریف میشود. گاهشمار ایرانی بر نپاهش (= رصد، ⇐ ۲) های اخترشناختی دقیق استوار است، و فزون براین دارای راژمان ( = سیستم، ⇐ ۳) اندرهلی (= کبیسه، ⇐ ۴) هوشمندانهای است که آن را از همتای اروپاییاش، گاهشمار گرگوری، با اینکه جوانتر است، دقیقتر میکند. این گاهشمار پیشینهای بس دراز دارد در فرهنگ ایرانی، و بویژه ژرفترین ریشههایش به آیینهای زرتشتی میپیوندند. این مقاله بر آن نیست که به تاریخ مفصل گاهشماری در ایران بپردازد، زیرا پرسمانهای دیگری را فرا راه دارد. با این حال به کوتاهی کهنترین بنیادهای این گاهشمار را باز مینماید. خوانندگان علاقهمند میتوانند به اثرهای دیگری چون تقیزاده (۱۹۳۸)، بیرشک (۱۳۷۳)، دانشنامهی ایرانیکا، و عبداللهی (۱۳۷۵) رجوع کنند. دیسهی کنونی گاهشمار ایرانی زاییدهی اصلاحی است که به رهبری اخترشناس، ریاضیدان، و شاعر نامور عمر خیام (۱۰۴۸-۱۱۳۱ میلادی) در یکم فروردین ۴۵۸ هجری خورشیدی (۲۱ مارس ۱۰۷۹ میلادی، ⇐ ۵) صورت گرفته است. از آنجا که این اصلاح به فرمان جلالالدین ملکشاه بوده، آن را گاهشمار جلالی میخواندند. دیسهی کنونی آن، که با تغییرهایی در گاهشماری آغازین جلالی پدید آمده، در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ (۳۱ مارس ۱۹۲۵) به طور رسمی در مجلس شورای ملی به تصویب رسیده است. جشن نوروز، که میراثی است زرتشتی با بسیاری بارهای فرهنگی، نماد شادی آدمی است از بیداری یا نوگشت طبیعت پس از گذشت زمستان سترون. نوروز را روزها یا هفتهها پیش از هموگان بهاری آیینها و ترادادهای شادی بخشی که از گذشتههای کهن برمیخیزند همراهی میکنند. از آن میان میتوان خانه تکانی، سبزه ریزی، و جشن چهارشنبه سوری پیش از نوروز و همچنین جشن سیزده بدر را یاد کرد. هزاران سال است که نوروز را مردمان گوناگونی که در آسیای باختری و مرکزی زندگی می کنند جش گرفتهاند، با وجود دگرسانیهای قومی، دینی، یا زبانی. گذشته از پیام ژرف نوروز، این که این آیین به دین یا قوم ویژهای تعلق ندارد دلیلهایی اصلی هستند که آن را میراث فرهنگی مشترک ملتهای گوناگون با زمینههای فرهنگی گوناگون کردهاند. گاهشمار ایرانی با وجود پایگاه والایش، بویژه دقت و خردگراییاش، در باختر زمین چندان شناخته نیست. در واقع تا کنون کمتر مطالعهای به تحلیل بنپارهای راژمان اخترشناختی آن در پرتو دستاوردهای جدید پرداختهاند. بویژه، مفهوم سال و طول واقعی آن در گاهشمار ایرانی نیازمند روشن شدناند، زیرا هم اکنون در اخترشناسی دو مفهوم سال هورگردی (⇐ ۶) و سال هموگان بهاری بسان گستردهای با هم اشتباه میشوند. از آنجا که سال هموگان بهاری پایهی گاهشمار ایرانی است، این اشتباه میتواند به راژمان اندرهلی آن آسیب رساند و از دقتش بکاهد.