Saturday, September 10, 2005
چه كسي بي آسيب ماندن ِ ميراث ِ فرهنگي و ملّي مان را تضمين مي كند؟
(غروب ِ يادمان هاي ِ هزاره ها؟!)
نبرد ِ شير و گاو، سنگ نگاره اي از تخت ِ جمشيد
در پي ِ نشر ِ گزارش ها و نامه ها و برداشت هاي گوناگون در باره ي ِ سرنوشت ِ ميراث ِ فرهنگي و
ملّي ي ِ ايرانيان در اين صفحه كه در هفته ي ِ پيش بدان پرداختم و ابهامي كه همچنان در مورد ِ آينده ي اين گنجينه هاي عظيم ايراني و بشري هست، بار ِ ديگر با احساس دل واپسي ي ژرف، بدين امر مهم مي پردازم و براي روشن شدن ِ هرچه بيشتر ِ سويه هاي موضوع، نخست گزارشي را كه روزنامه ي شرق، چاپ تهران در شماره ي 14 شهريور 1384 خود درج كرده و سپس نوشته ي تازه اي را كه بانو شكوه ميرزادگي و آقاي اسماعيل نوري علا در شماره ي ِ امروز خبرنامه ي ِ ايران امروز منتشركرده اند، در دنباله مي آورم.
آشكارست كه رويدادي چنين خطير و پراهميّت را نمي توان با چند برداشت و گفتار ِ پراكنده و چه بسا ناهمگون و ناهمخوان در اين جا و آن جا، پايان يافته شمرد و به سادگي از آن گذشت.
حافظ گفت: "جاي آن است كه خون موج زند در دل ِ لعل..."
و امروز در برابر ِ اين فرهنگ لرزه ي هولناك، هنگام ِ آن است كه هر ايراني در هرجا كه باشد، دردمندانه و با عزمي راسخ و آوايي رسا از همه ي دست اندركاراني كه وظيفه دارند پاسخ گو باشند، بپرسد:
-- چه كسي بي آسيب ماندن ِ ميراث ِ فرهنگي و ملّي مان را تضمين خواهدكرد؟
ابهام در زمان آبگيرى سدّ ِ سيوَند
مهدى مكارمى: در حالى كه گفته مى شود مسئولان وزارت نيرو بهمن ماه سال جارى را زمان آبگيرى سد سيوند اعلام كرده اند معاون سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى استان فارس به خبرنگار شرق گفته است: به نظر مى رسد آبگيرى سد سيوند تا دو سال آينده نيز انجام نشود.انعكاس خبر آبگيرى قريب الوقوع سد سيوند نگرانى هايى را در ميان دوستداران ميراث فرهنگى ايجاد كرده است به ويژه آنكه مسئولان ميراث فرهنگى هنوز در خصوص در معرض خطر قرار گرفتن اثر به ثبت جهانى رسيده پاسارگاد و مقبره كوروش اظهار نظرى نكرده اند. البته آنچه مسلم است اين است كه آبگيرى اين سد بسيارى از آثار باستانى را از بين خواهد برد.طى روزهاى اخير برخى اخبار غيررسمى از آغاز آبگيرى سد سيوند حكايت مى كرد اما اميرى معاون ميراث فرهنگى فارس با اشاره به بازديد خود از سد گفت: احتمال مى دهم سد سيوند تا دو سال آينده هم مورد آبگيرى قرار نگيرد. وى گفت: هر چه زمان آبگيرى سد ديرتر باشد ما فرصت بيشترى براى نجات آثار تاريخى خواهيم داشت. وى افزود: در اين صورت فرصت لازم براى نجات بخشى از آثار باستانى دشت پاسارگاد بيشتر خواهد بود و باستان شناسان مى توانند به كاوش هاى خود ادامه بدهند.از سوى ديگر گفته مى شود مكاتباتى توسط سازمان ميراث فرهنگى با وزارت نيرو انجام شده كه در آنها تغيير زمان اعلام شده براى آبگيرى خواسته شده است. با اين وجود مدير پروژه پاسارگاد چندى قبل گفته بود سد سيوند تا پايان امسال آبگيرى مى شود.• سد سيوند ميان تخت جمشيد و پاسارگادقرار گرفته استيك عضو انجمن سرپاد فارس هم با اشاره به اينكه دشت پاسارگاد به دليل حاصلخيزى، آثار باستانى هخامنشيان و رگه هايى از تمدن عيلام و ساسانى و... را در خود جاى داده است به خبرنگار ما گفت: اين آثار، آثارى منحصربه فرد هستند. ذبيح مند افزود: قديمى ترين غارى كه انسان در آن زندگى مى كرد در نزديكى تخت جمشيد واقع بود اما متاسفانه سال گذشته براى تامين منبع سنگ كارخانه پتروشيمى آن را از بين بردند و متاسفانه كسى به اين اقدام اعتراضى نكرد.وى گفت: آبگيرى سد سيوند مشخصاً مى تواند آثار باستانى مربوط به قبل از هخامنشيان را از بين ببرد كه اين آثار به وفور و به صورت پراكنده در منطقه يافت مى شود. وى تپه هاى باستانى موجود را از جمله آثارى مى داند كه آبگيرى سد ممكن است آنها را از بين ببرد.رحمت الله ذبيح مند در ادامه در خصوص اخبار منتشر شده درباره آسيب به مقبره كوروش گفت: بايد درباره چنين مسائلى بررسى هاى كارشناسانه انجام شود تا حساسيتى را ايجاد نكند اما به نظر نمى رسد چنين اظهارنظرهايى كارشناسانه باشد. وى در عين حال خواستار بررسى تبعات منفى احتمالى سد در درازمدت بر روى آرامگاه كوروش و ساير آثار دوره هخامنشى شد. معاون سازمان ميراث فرهنگى استان فارس هم به خبرنگار ما گفت: به نظر نمى رسد آبگيرى سد سيوند به آثار دوره هخامنشى پاسارگاد آسيبى وارد كند. اگر چه اميرى پاسخ اين سئوال را با قاطعيت نمى دهد اما در عين حال وى نيز درباره تاثير درازمدت سد بر آرامگاه كوروش اظهار بى اطلاعى مى كند.از سوى ديگر مجرى سد سيوند با اشاره به ارتفاع يكهزار و هشتصد و بيست و شش و نيم مترى سد از سطح دريا گفت: آب با بالاترين سيلاب محتمل كه هر ده هزار سال يك بار ممكن است روى دهد باز هم چهل متر پايين تر از سطح پاسارگاد است.با اين وجود گفته مى شود با شروع آبگيرى سد، حدود ۸ كيلومتر از تنگه بلاغى به همراه آثار درون آن به زير آب فرو خواهند رفت.تاكنون در بررسى هاى باستانى آثارى شامل تپه هاى پيش از ميلاد، كوره هاى ذوب فلز، غار و سكونت گاه هاى پيش از ميلاد، دو قبرستان دسته جمعى مربوط به دوران اشكانى و آثار ديگرى به دست آمده است. تنگه بلاغى آثارى از دوران غارنشينى و مسكونى از دوران پيش از ميلاد تا دوران اسلامى را در خود جاى داده است. احداث سد سيوند از سال ۷۱ شروع شده است و گفته مى شود وزارت نيرو در زمان آغاز احداث مجوزى از سازمان ميراث فرهنگى دريافت نكرده بود. طى ماه هاى اخير چندين گروه كاوشگر ايرانى و خارجى عمليات كاوش و نجات آثار در پشت سد در تنگه بلاغى و ساير محوطه ها را انجام مى دهند. اين تنگه در فاصله چهار كيلومترى محوطه پاسارگاد است كه به ثبت جهانى رسيده است و محل عبور راه شاهى يعنى مهمترين راه باستانى كشور است و خطر به زير آب رفتن آن را هم تهديد مى كند.
-------------------------------------
از: شرق، 14 شهريور 1384
آغاز ِ شهرياري ي ِ اردشير ِ بابكان
سنگ نگاره اي در نقش ِ رستم
ميانه ي پاسارگاد و تخت جمشيد
* * *
آبگيری سد سيوند يک فاجعهی ملی است
شکوه میرزادگی ـ اسماعیل نوری علا
شنبه ١٩ شهريور 1384
شکوه میرزادگی ـ اسماعیل نوری علا
شنبه ١٩ شهريور 1384
در نامهای به تاريخ ٣١ اگوست به شما اطلاع دادیم که آثار باستانی دشت پاسارگاد در خطرويران شدناند. اکنون، پس از ده روز از انتشار نامه سرگشاده به مردم جهان و سازمانهای بینالمللی، و پس از اعلام تشکیل کمیته بینالمللی برای نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد، لازم میبینیم تا از چند و چون اين ماجرا گزارش مبسوط تری به شما بدهيم.در ١٤ سال گذشته سدی بستهاند بر تلاقی گاه دو رودخانه در دهی به نام «سیوند» که بر کنارهی «تنگه بلاغی» در استان فارس (صد کیلومتری شیراز) قرار دارد. تنگهها معمولا در جايی قرار میگیرند که دو رشته کوه ابتدا بهم نزدیک شده و سپس از هم دور میشوند. از این دور و نزدیک شدن چیزی بوجود میآید مثل ساعت شنی. در قسمتهای بالا و پائین اش دو دره وسیع قرار میگیرند که «دشت» خوانده میشوند و کمرگاه ساعت شنی همانی است که «تنگه» نام دارد. در استان فارس و در دل رشته کوههای زاگرس هم چنين وضعيتی وجود دارد. در شمال تنگه بلاغی، دشت مرغاب را داریم که پاسارگاد (شامل قبر کورش کبیر و تخت رستم که مقبره شاهان هخامنشی از داریوش کبیر ببعد است) در آن قرار دارد؛ و در جنوب این تنگه هم «مرودشت» قرار دارد که تخت جمشید را در برگرفته و تا شیراز گسترده است. جادهای که پاسارگاد را به تخت جمشید وصل میکند ٥٠ کیلومتر طول دارد و از دهکده «سیوند» میگذرد. بدینسان، مقبره کورش در ١٢ کیلومتری سد جدید قرار دارد و تخت جمشید در ٣٨ کیلومتری آن. دریاچهای که قرار است پشت سد سیوند بوجود آید دشت پاسارگاد را فرا میگیرد و، با توجه به میزان آب فعلی دو رودخانه، تا ٨ کیلومتر شعاع دارد. معنای این سخن آن است که دریاچهی این سد دایرهای به وسعت ٢٠٠ کیلومتر را به زیر آب میبرد و در بهترین وضعیت در حوالی ٤ کیلومتری مقبره کورش متوقف میشود.مقامات سد سازی، با استناد به این نوع ارقام، اعلام میدارند که سد صدمهای به مقبره کورش نمیزند. اما متخصصان معتقدند که خاک دشت مرغاب، که ما دوست داریم آن را دشت پاسارگاد بخوانیم، بسیار سست و جذب کنندهی آب است و آب دریاچه به سرعت از زیرزمین این چهار کیلومتر را طی کرده و به مقبره کورش رسیده و آن را از بنیاد ویران میکند. این متخصصین از این هم پیش تر رفته و اعلام میکنند که آبهای دریاچه، در سوی ديگر سد هم، که رو به مرودشت دارد، به سرعت بسوی تخت جمشید رفته و ارکان آن را به خطر خواهند افکند. علاوه بر این، وجود دریاچهای به وسعت ٢٠٠ کیلومتر، آب و هوا و میزان رطوبت کل منطقه را تغییر داده و آثاری را که بعلت خشکی خاص این منطقه از گزند زمان ایمن ماندهاند در خطر خواهند افکند.حال بگیریم که، بقول دو باستانشناس ايرانی مقِيم کالِفرنیا، این آب هرگز به مقبره کورش و تخت جمشید نرسد و از رطوبت هوا هم کاری بر نیاید؛ اما آن ٢٠٠ کیلومتری که واقعاً به زیر آب میرود (و مقامات سد سازی و سازمان حفظ میراث فرهنگی هم این مطلب را قبول دارند) خود مهمترین منطقه باستانشناسی برای شناخت عهد هخامنشی محسوب میشود. منطقه سیوند و تنگه بلاغی مقر شهرکهای هخامنشی و صنایع تولیدی عهد آنان بوده است که هنوز کاوش کافی در آن بعمل نیامده. باستانشناسان کشورهای مختلفی که در چند سال اخیر از این منطقه دیدن کردهاند تا کنون حداقل ١٢٥ محوطه باستانشناسی را تعیین و ثبت کردهاند که هر محوطه شامل اجزاء بسیار گوناگونی است. تاکنون برخی از کورههای فلز ریزی عهد داریوش کبیر را بدست آوردهاند. همچنین، از آنجا که عمده حقوق جنسی کارکنان دربار هخامنشی را جو و شراب تشکیل میداده است، کارگاههای شرابگیری متعددی در تنگه بلاغی بدست آمدهاند. نیز قبرستانهای وسیعی در این دشت وجود دارند که قرار است به زیر آب روند. در واقع، برخلاف مناطقی همچون بین النهرین که سالیان درازی است خاک برداری از مناطق مسکونی عهد باستان در آنها انجام شده و، از آن طریق، اطلاعات وسیعی درباره نوع معماری، تقسیم فضاهای خانهها، کارکرد قسمتهای مختلف خانهها همچون آبریزگاه و آشپزخانه، و نوع زیرساختهايی همچون شالودهها و نیز شبکه فاضل آب (که در نوع خود در دنیا بی نظیر است) در این مناطق بعمل آمده ، مرو دشت و دشت پاسارگاد این گنجینههای اطلاعاتی را تا زمان ما در سینه خود حفظ کردهاند، اما اکنون، پیش از آنکه این گنجینهها را بازیابی کنیم قرار است آنها را برای همیشه بدست سیلابهای خروشان رودخانهها و آب ويران کنندهی دریاچه یک سد بسپاریم و برای همیشه از دستشان بدهیم. پرسيده میشود که آیا ممکن است پیش از آغاز آبگیری این سد محوطههای باستانشناسی را کاوید و اشیاء بدست آمده را بجای مطمئنی منتقل کرد؟ کارشناسان تخمین میزنند که فقط گردآوری و انتقال هرآنچه تاکنون بدست آمده نیازمند به چهار پنج سال کار است. اما سازندگان سد تصمیم گرفتهاند که عملیات آبگیری را در بهاری که میآید و سیلابهای موسمی را براه میاندازد آغاز کنند.کل این داستان خبر از اهمال، سهل انگاری و بی قابلیتی مقاماتی میدهد که کار حفظ آثار ملی را بدست آنان سپردهاند. وزارتخانهای که کار سدسازی را بعهده دارد به ما میگوید که ساختن این سد را کابینه آقای رفسنجانی در ١٤ سال پیش تصویب کرده و، پس از ابلاغ مصوبه به این وزارتخانه، مسئولان آن نامهای به سازمان حفظ میراث فرهنگی نوشته و از آنها پرسیدهاند که آیا این سد مخاطراتی را برای آثار باستانی منطقه تنگه بلاغی بهمراه دارد یانه؟ سازمان حفظ میراث فرهنگی پاسخی به این نامه نداده است و وزارتخانه مربوطه هم سکوت را حمل بر رضا نموده و کار ساختن سد را آغاز کرده است و در تمام دوران ریاست جمهوری آقایان رفسنجانی و خاتمی این عملیات ادامه داشته است؛ تا اینکه برخی از کارکنان دل سوز سازمان حفظ میراث فرهنگی متوجه خطرات ناشی از ساختن این سد شده و خبر را به بیرون از سازمان درز میدهند. خبر نخست در روزنامهها و رادیوهای فرنگی منعکس میشود و در این دو ساله اخیر انظار سازمانهای بینالمللی و موسسات باستانشناسی را بخود جلب میکند. جالب اینکه دو سال پیش، بی خبر از آنچه در تنگه بلاغی میگذرد، سازمان فرهنگی «یونسکو» پاسارگاد را بعنوان یکی از میراثهای فرهنگی جهان به ثبت میرساند و همین امر امکان آن را پیش میآورد که صداها بیشتر و بیشتر به اعتراض برخیزد.عکسالعمل مقامات سازمان حفظ میراث فرهنگی بصورت حیرت انگیزی نشان از بی اعتنايی آنها به این آثار دارد. آنها از یکسو میگویند که آنچه از دست میرود آنقدر مهم نیست که بخواهیم از ساختن سد جلوگیری کنیم و یا «ما نمیتوانیم سد سازی را فدای حفظ آثار تاريخی کنیم» و، از سوی ديگر، همين سخن را اینگونه بیان میکنند که «آثار باستانی در حدی نيست كه مانع بهرهبرداری شود.» در مقابل، در اواخر سال گذشته، سازمان یونسکو طی نامهای نسبت به سرنوشت آثار باستانی این دو دشت کهن اظهار نگرانی کرده است اما مقامات ایرانی هنوز به این نامه پاسخی ندادهاند.در روز ٣١ اگوست ٢٠٠٥ نامهی سرگشادهی ما نخست در پایگاههای اینترنتی «ایران امروز» و «ايرانیان» سپس در بسیاری از سایتها و مطبوعات و رادیو و تلویزیونها منعکس شد و استقبال مردم از آن چنان گسترده بود که هیچکس انتظار آن را نداشت، اگرچه آرزوی دیدن چنین استقبالی در دل تک تک ما وجود داشته است. این استقبال چنان بود که طومار مربوط به پاسارگاد برای چندین روز بعنوان فعالترین طومار اینترنتی جهان شناخته شد. ازسوی دیگر، سیل نامهها و فکسها وای ـ میلها، بخصوص از جانب اهل فن، بسوی ما دراز شد و تقاضاهای واصله برای عضویت در کمیته بینالمللی نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد هر دم فزونی گرفت.در این میان رئیس سازمان حفظ میراث فرهنگی نیز عوض شد و، یک هفته پس از قرار گرفتن تومار بر روی اینترنت، اسفنديار رحيممشايی، رييس جدید سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری، در گفت و گو با خبرنگار ايلنا، گفت: «هنوز از جزييات طرح اطلاعات كاملی ندارم ؛ ولی وظيفه قانونی و سازمانی من حفظ ميراث فرهنگی كشور است و در اين راستا تمام تلاش خود را خواهم كرد.» او همچنين، در خصوص اظهارنظر مرعشی، رئیس پیشین سازمان حفظ میراث فرهنگی، مبنی بر اين كه سدسازی و ايجاد تكنولوژی جديد را نبايد فدای حفظ ميراث فرهنگی كرد، اظهارداشت: «از عملكرد ضعيف سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری در گذشته نسبت به ساخت سد سيوند متاسفم.»در همان روز طههاشمی، معاون پارلمانی سازمان ميراث فرهنگی نيز گفت: «در حال حاضر باستانشناسان خارجی و داخلی در حال بررسی در منطقه سيوند هستند و زمانی كه مطالعات و كاووشها به اتمام رسيد، سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری رسماً نظر خود را در اين باره اعلام خواهد كرد... و در صورتی كه مطمئن شويم از ابتدای كار احداث سد، مجريان طرح سد سيوند از سازمان ميراث فرهنگی استعلام كردهاند، كليه مسوولان گذشته سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری بايد پاسخگو باشند... از اين پس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری قبل از شروع هر پروژهای حساسيتهای لازم را به كار خواهد گرفت و تلاش خواهد كرد نظر كارشناسی خود را با توجه به جوانب مساله اعلام كند... بعد از اتمام مطالعات و كاووشها هم، در صورتی كه نظر كارشناسان بر اين باشد كه در صورت آبگيری سد به آثار تاريخی لطمه جدی وارد خواهد شد، از آنجا كه وظيفه ما حفاظت از ميراث فرهنگی است، ضمن اين كه همه مسوولان سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری بايد پاسخگو باشند، از كليه ظرفيت و توان خود استفاده خواهيم كرد كه آبگيری سد را متوقف كنيم... ميراث فرهنگی كشور، نماد هويت ملی و سابقه فرهنگی و تمدن ايران است و اگر ميلياردها دلار هزينه شود، هرگز اثری مانند پاسارگاد و مقبره كوروش نخواهيم داشت؛ بنابراين با توقف آبگيری سد نه تنها دولت متضرر نخواهد شد، بلكه از نابود شدن سرمايهای عظيم جلوگيری كرده است.»این سخنان دلگرم کنندهای است که میتوان به آنها امیودار بود. اما پیش از آنکه بیش از اندازه آسوده خاطر شویم لازم است به نکات زیر نيز توجه دقیق کنیم:١. مقامات جديد سازمان میراث فرهنگی اعلام میدارند که آنها منتظر پایان مطالعات کارشناسان هستند تا آنگاه «نظر كارشناسی خود را با توجه به جوانب مساله اعلام كنند.» يعنی، هیچ یک از اظهارات این آقایان هنوز چیزی را روشن نمیکند و در عین حال معلوم نیست آن مطالعات چگونه و بوسیله چه کسانی انجام شده و مسئله بی طرفی مطالعه کنندگان چگونه تضمین میشود.٢. اين مقامات اظهار میدارند که اگر « نظر كارشناسان بر اين باشد كه در صورت آبگيری سد به آثار تاريخی لطمه جدی وارد خواهد شد از كليه ظرفيت و توان خود استفاده خواهيم كرد كه آبگيری سد را متوقف كنيم.» در اینجا باید پرسید که آیا «لطمه جدی» چه تعریفی دارد و آقایان تا چه حد از لطمه را تحمل خواهند کرد؟ در عین حال «کلیه ظرفیت و توان» آنها برای جلوگیری از آبگيری سد چیست؟ آیا قانونی، مقرره ای، مصوبه ای، چیزی وجود دارد که به این دو نفر آقایان آن قدرت را عطا کند که بتوانند جلوی آبگیری سد را بگیرند؟ یا آنکه پس از استفاده از آن «ظرفیتها و توانها» به این نتیجه خواهند رسید که کاری از دستشات ساخته نیست و، در برابر به زیر آب رفتن تنگه بلاغی و دشت پاسارگاد و سست شدن ارکان مقبره کورش و تخت جمشید، چند کارمند بیچارهی سازمان را دراز خواهند کرد و به سلابه خواهند کشید؟٤. در واقع مسئله این است که در برابر این فاجعه ملی آیا اطمینانهايی که از جانب روسای سازمان میراث فرهنگی داده میشود دارای ضمانت اجرا هم هست؟ باری، ما دیده ایم که در این حکومت هیچکس حرف آخر را نمیزند و در این خانخانی مزمن جز عنایت به مسئله بعنوان امری ملی نمیتوان به قول و قراری اعتماد کرد. در نتیجه، به گمان ما، اگر مسئله انرژی اتمی از جانب این حکومت «پروژهای ملی» خوانده میشود، مسئله جلوگیری از تخریب آثار باستانی کشورمان نیز به همان میزان «پروژهای ملی» است و باید اطمینانها از جانب بالاترین مسئولان مملکت و بخصوص شخص رهبر نظام داده شود. در غیر این صورت همانگونه که آقای مرعشی با یک حکم ساده از ریاست سازمان میراث فرهنگی عزل شد، آقایان اسفنديار رحيممشايی و طههاشمی هم ممکن است با حکم دیگری روانه خانههاشان شوند.در عین حال، همانگونه که حکومت ایران در مورد پرونده انرژی اتمی تحت فشار جهانی قرار دارد، باید این حکومت را در مورد پرونده «سد سیوند» نیز تحت فشار دائم قرار داد. تفاوت اینجاست که اگر جهان در پرونده اتمی جان خویش را در خطر میبیند، اما در مورد پرونده پاسارگاد این روح و فرهنگ و هویت و هستی ما ایرانیان است که در معرض تهدید قرار گرفته و، در نتیجه، این فشار را کسی جز خود ما نمیتواند بر حکومت وارد کند.از این قرار است که ما، یکبار دیگر، همگان را به امضاء نامه سرگشاده و، اگر مقدورشان باشد، به پیوستن به کمیته نجات دعوت میکنیم. اگر با ٢٥٠٠ امضاء توانستیم کوفی عنان را واداریم که در مورد جان اکبر گنجی اقدام کند، فکر کنید که وزن معنوی دهها هزار امضاء شما چه نیرو و فشاری را بوجود خواهد آورد.پس، بخود و سرنوشت ملی خود لطف کرده و با مراجعه به آدرس زیر، بعنوان یکی از امضاء کنندگان نامه سرگشاده، به صف آرزومندان و خواستاران نجات آثار باستانی کشورمان در آئید، و گشایش این پرونده ملی و نورافکنی بر زوایای تاریک آن را مطالبه کنید:http://www.iran-emrooz.net/index.php?URL=http://www.petitiononline.com/Pasargad/petition.htmlما هر چند روز يک بار ليست امضاها را به دفتر آقای کوفی عنان و يونسکو و مراجع ديگر بين المللی خواهيم فرستاد.ضمنا اگر علاقمند به داشتن اطلاعات بیشتری در این زمینه هستید میتوانید با مراجعه به آدرس زیر به گنجینهای از اطلاعات، مقالات و اظهارنظرهای موافق و مخالف دست بیابید:http://www.iran-emrooz.net/index.php?URL=http://www.puyeshgaraan.com/Pasargad/Pasargad_Main.htm
--------------------------------------
از: خبرنامه ي ِ ايران ِ امروز، 19 شهريور 1384
جشن آيين ِ نوروز و پيشكش هاي بهاران
بازساخته از روي ِ سنگ نگاره هاي تخت ِ جمشيد